خبرگزاري کتاب ايران/ توجه و تلاش فعالان فرهنگي به وقايع مختلف اجتماعي، سياسي و فرهنگي، هم به لحاظ معنوي و هم براي اينکه سهم بيشتر از بازار داشته باشند، امري طبيعي مينمايد و در اين ميان، بازار نشر نيز از قاعده مستثنا نيست.
بعد از انتشار خبر شهادت سردار سپهبد قاسم سليماني، فرمانده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، واکنشهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي گستردهاي در ابعاد رسانهاي و گروههاي مردمي را شاهد بوديم و طبعا، برخي نويسندگان و ناشران پرداختن به ابعاد شخصيتي و زندگينامه اين سردار سپاه را بهعنوان سوژه آثار جديدشان در دستور کار قرار دادهاند. اما برخي از اقدامات بهقدري سريع و -شايد بتوان گفت- شتابزده بوده که محصول آنها، انتشار مجلداتي تنها با فاصله زماني چند روزه از آن واقعه تلخ بوده است.
«کهکشان علم» ازجمله ناشراني است که به انتشار کتاب درباره شهيد سليماني، آنهم در کوتاهترين زمان ممکن دست زده؛ هرچند حوزه فعاليت آن اين نشر، عمدتا در حوزه علم و دانش بوده است. کتاب «سردار آسماني»، مجموعهاي گردآوري شده از منابع اينترنتي است که که از سوي اين نشر به بازار آمده؛ هرچند مدير اين نشر که همان گردآورنده کتاب است، در پاسخ به ايبنا سعي داشت انتشار اين کتاب را در حد چند نسخه بهعنوان نمونه مطرح کند.
برخلاف اظهارات اين ناشر، کتاب مورد اشاره در کتابفروشيهاي مختلف عرضه شده و تحقيقات بهعمل آمده حاکي از آن است که در برخي موارد، جزو فهرست پرفروشها نيز قرار گرفته.
نکته جالب توجه اينکه حتي وبسايت رسمي نشر مورد اشاره نيز کتاب «سردار آسماني» را بهعنوان پرفروش معرفي و عرضه ميکند:
اين اتفاق در حالي رخ ميدهد که کتاب نامبرده، هنوز از اداره کتاب مجوز نشر نگرفته و بهتبع آن، هنوز فهرستنويسي نشده و تنها با اخذ شماره شابک از خانه کتاب، چاپ و روانه بازار شده است. مديرمسئول «کهکشان علم» نيز اين مساله را تاييد کرده است؛ حال آنکه در صفحه اول اين کتاب، چهارچوب مشابهي با اطلاعات فهرستنويسي پس از انتشار و البته به شکل ناقص، طراحي و درج شده است:
مساله بعدي به محتواي کتاب برميگردد؛ تنها با تورقي کوتاه ميتوان دريافت که محتوا، نتيجه گردآوري اطلاعات منتشر شده در فضاي مجازي، خبرگزاري و کانالهاي خبري مختلف درباره سردار سليماني است؛ اقدامي که به زعم و نظر کارشناسان نشر، از مصاديق کتابسازي بهشمار ميآيد.
کتابسازي چيست؟
محمدتقي روحاني رانکوهي، استاد دانشگاه صنعتي شريف و مولف کتاب شايستهتقدير در بيستمين دوره جايزه کتاب سال جمهوري اسلامي ايران -در گفتوگو با ايبنا- در تعريف کتابسازي گفتهاست: «کتابسازي را اينطور ميتوان توصيف کرد: توليد يک متن، با ظاهر فيزيکي کتاب که محتواي آن برگرفته از منابع ديگر است.»
مهرداد ملکزاده، پژوهشگر، نويسنده و از عضاي فرهنگستان زبان و ادب نيز در تعريف کتابسازي نوشته است: «کتابسازي به نظر من يک فرآيند کاملا عامدانه و عالمانه از سوي فردي است که ما توافق ميکنيم تا نامش را کتابساز بگذاريم. اين فرد بيآنکه در رشته مورد نظرمان، يا به تعبير علماي ماضي بيآنکه در موضوع «مانحن فيه» داراي دانش، تخصص و ممارست علمي و پژوهشي باشد، چيزهايي را اصطلاحا با چسب و قيچي به هم پيوند ميدهد و به يک موجود بهظاهر کتاب تبديل ميکند؛ اما وقتي آنرا ورق بزنيد -و گاه حتي پيش از آن که شروع به ورق زدن آن کنيد، از روي جلد به قول معروف اسرار هويدا ميکند- ميبينيد با چه چيز بنجل و در حقيقت بيارزشي مواجهايد.»
هدف وسيله را توجيه ميکند؟
صنعت نشر ايران به انواع گرفتاريها در حوزههاي مختلف تامين کاغذ، قاچاق کتاب، ميزان مخاطب، شمارگان پايين کتاب، شبکه توزيع ضعيف و تعطيلي کتابفروشيها دست و پنجه نرم ميکند و در اين بين کتابسازي بهعنوان يکي از اصليترين معضلات اين حوزه شناخته ميشود. عرضه محتواي ضعيف و بيکيفيت، با هر تفکر و نگاهي که باشد -حتي اگر نگوييم صرفا با نگاه سودجويي و سهمبري از بازار!- بههم ريختگي بازار و به دنبال آن صدمه به بدنه نشر حرفهاي و همچنين دلزدگي مخاطب از آسيبهاي ديگري را به همراه دارد.
دور شدن برخي از فعالان عرصه توليد کتاب از اهداف فرهنگي و اصيل ازجمله آگاهيبخشي، توليد محتواي غني و کمک به رشد دانش و انديشه به افزايش توليد مصاديق کتابسازي دامن ميزند.
با اين اوصاف بايد پرسيد، آيا هدف يا انگيزهاي وجود دارد که توليد کتاب بيکيفيت و کتابسازي شده را توجيه کند؟ آيا موضوع موجه، هر روشي را؛ و هر هدفي، هر وسيلهاي را توجيه ميکند؟ و آيا چرخه نشر و فعالان آن به نظارت و توجه بيشتري نياز ندارد؟
بازار