زبان فارسی جزو زبانهایی است که خواهان فراوانی در دنیا دارد
ايبنا/ ابوذر ابراهيميترکمان رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي گفت: من تصور ميکنم در حوزه اقتصاد و سياست اساس چيزي که اقتصاددانان و سياستمداران دنبال ميکنند موضوع «داشتن» است. در اقتصاد هدف غايي داشتن ثروت است و در سياست داشتن قدرت. ولي در حوزه فرهنگ هدف غايي «شدن» است، نه «داشتن». يعني هدف در حوزه فرهنگ بايد انسان شدن باشد و تربيت انسانهاي خوب و صالح که در جامعه اهل حکمت شوند. در آموزش ديني هم ميگويند انسان غيرمومن بايد مومن بشود. وي افزود: بنابراين ما در حوزه فرهنگ به دنبال بودن و شدن هستيم نه به دنبال داشتن چون انسان تصور ميکند با داشتن چيزي که ندارد آرامش درونش تضمين ميشود. اما وقتي چيزي که ندارد به دست آورد باز هم نا آرام است. در گذشته علماي ما به دنبال «بودن» بودند، ولي اکنون متاسفانه در فضاي کنوني جهان، «داشتن» به بودن غلبه پيدا کرده است قبلا همه دنبال اين بودند که عالم باشند ولي اکنون همه به دنبال اين هستند که مدرک داشته باشد. ابراهيميترکمان ادامه داد: در حوزه زبان فارسي ما به دنبال اين هستيم که کسي را که ميخواهيم با زبان فارسي آشنا کنيم پيش فرضهايي را مبني بر اينکه فرهنگ ما که متاثر از آموزههاي ديني ماست و متاثر از حکمتهايي است که بر زبان بزرگان جاري شده است به آنها بياموزيم. شمس در مقالات شمس، جملهاي دارد که زبان فارسي را با عربي مقايسه ميکند در آنجا مهمترين نکتهاي که بيان ميکند اين است که زبان فارسي براي بيان در درون انسانها ميگذرد، چيز ديگري است. قابليتي که زبان فارسي دارد قابليتي است که حافظ آن قابليت را درک کرده است و در قالب آن حکمتهاي فراواني را جاري کرده است. سعدي و خاقاني هم به همين شکل و بسياري از بزرگان در شبه قاره ويژگي زبان فارسي را ديدهاند که به اين زبان. سرودن و همه آنچه را در طول عمر خود به دست آوردن با اين زبان بيان کردند. قبل از اينکه تلاش کنيم براي ترويج زبان فارسي تشنگاني در دنيا براي آن پيدا شدند که احساس تشنگي کردند اين زبان را ياد بگيرند و خودشان وارد اين مقوله شدند و به دنبال آموزش آن تلاشهاي فراواني کردند که زبان فارسي را ياد بگيرند. رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي افزود: اقباللاهوري در حالي که به ايران سفر نکرده و ايران را نديده بود در حوزه ايران و در موضوع حکمت از زبان فارسي استفاده هايي کرده است که از زبان اردو نکرده است و حکمتهاي خود را به زبان فارسي بيان کرده است. در واقع بعد از اين که تشنگي ايجاد شد ما تلاش کرديم زبان فارسي را به عنوان آب گوارايي به کام تشنگان برسانيم. بنياد سعدي که تأسيس شد با توجه به اينکه آقاي حدادعادل خودشان از کساني بودند که لذت و مزه و حکمت زبان فارسي را چشيدهاند و با فارسيدانان و ايرانشناسان و علماي کشورهاي مختلف از نزديک ارتباط داشتهاند اين ضرورت را احساس کردند که بايد مجموعه مستقلي براي آموزش زبان فارسي ايجاد شود که به صورت تخصصي آموزش زبان فارسي را دنبال کنند و تأسيس بنياد سعدي با اين هدف بود. تا امروز هم شاهد اين هستيم که آثار بسيار خوبي در اين زمينه خلق شده است. ابراهيمي ادامه داد: يکي از بخشهايي که در بنياد سعدي وجود دارد کتاب آموزش زبان فارسي به سبک و شيوه نوين نگارش شده است و طعنه ميزند به محصولات کشورهاي مختلفي که در زبان آموزي خود به کار گرفتهاند. من چند نکته را عرض ميکنم در جهت اين که بتوانيم در حوزه زبان فارسي يک دل و يک جهت حرکت کنيم. اولين نکته اين است که ما در درون کشور خودمان بايد در گسترش زبان فارسي به يک وفاق جمعي، هم در شيوه تدريس، و هم ابزار تدريس و هم سياستهاي تدريس برسيم. تشتت که در داخل خودمان وجود دارد مانع اين کار است که ما بتوانيم در جهت گسترش زبان فارسي تلاش کنيم و بتوانيم آنچنان که در برنامهها و اهداف خودمان موجود است اين کار را به نتيجه برسانيم. وي گفت: تشنگي که نسبت به زبان فارسي در دنيا وجود دارد به اين دليل است که زبان فارسي جزو زبانهايي است که مطالبه زيادي در دنيا دارد به چند دليل؛ اولا خوشآهنگياي که زبان فارسي دارد. وجود مفاخر بزرگ که به اين زبان شعر گفتند و اين نکته نکته کمي نيست که ما در جهان جزو معدود ملتهايي هستيم که حکما و علما و دانشمندان بزرگي داشتيم که به اين زبان شعر گفتند و نکاتي که ميبايست براي آن کتاب نوشت در يک بيت شعر بيان کردند. در هر بخش که وارد مي شويم، آموزههاي اصيل ايراني اسلامي ما در بهترين قالب و بهترين شکل ريخته شده است. تشنگي که جويندگان زبان فارسي دارند يک دليلش به دليل غنا و توانمنديهايي است که در اين زبان وجود دارد. دليل دوم اين است که بسياري از کشورها در اوج تمدن ايراني و اسلامي بسياري از آثار کهن و آثار مکتوب و ميراث فرهنگي شان به زبان فارسي است. بنابراين اگر زبان فارسي را ندانند يا نتوانند آن را بخوانند نميتوانند با ميراث و گذشتهشان ارتباط برقرار کنند. ابراهيمي در پايان صحبتهايش خاطر نشان کرد: دريچه ورود به فرهنگ ايران همين زبان فارسي است که ما ميتوانيم اين دريچه را به خوبي به روي همه جهان باز کنيم به شرطي که بين خودمان بتوانيم يکدل و يک زبان و در يک مسير حرکت کنيم. مشکل بعدي که در حوزه ربان فارسي داريم اين است که تجربه نگاري خيلي کم اتفاق افتاده است. در کشورهاي ديگر اساتيدي که زبان انگليسي يا آلماني يا غيره را تدريس ميکنند عمدتا توانستهاند تحربهنگاري کنند و تجربه را به آينده منتقل کنند و انباشت تجربه که رخ بدهد ميتوان شيوه را براساس آن تغيير داد و شيوه مناسب زبانآموزي را در پيش گرفت. ما بايد تلاش کنيم در داخل کشور از يک بنياد و دستگاهي که بتواند در خارج از کشور به وظايف خودش در حوزه گسترش زبان فارسي عمل کند حمايت کنيم که اکنون بنياد سعدي اين کار را انجام ميدهد. بنابراين اين يک وظيفه ملي است که از اين بنياد با اهداف مثبتي که به آن دليل راهاندازي شده است حمايت کنيم و به رفع مشکلاتي که بر سر راه آموزش زبان فارسي وجود دارد کمک کنيم.