
شاعرانه/ "نشود فاش کسی انچه میان من و توست" از هوشنگ ابتهاج
آخرين خبر
بروزرسانی

آخرين خبر/ نشود فاش کسي انچه ميان من و توست
تا اشارت نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن مي گويم
پاسخم گو به نگاهي که زبان من و توست
روزگاري شد و کس مرد ره عشق نديد
حاليا چشم جهاني نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسيد
همه جا زمزمه ي عشق نهان من و توست
گو بهار دل و جان باش و خزان باش،ار نه
اي بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
اين همه قصه ي فردوس و تمناي بهشت
گفتگويي و خيالي ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به ديباچه ي عقل
هر کجا نامه ي عشق است نشان من وتوست
سايه ز اتشکده ي ماست فروغ مه و مهر
وه از اين اتش روشن که به جان من و توست.
هوشنگ ابتهاج