خراسان/ ميدهد جولان کرونا توي شهر
باز ميريزد به جان خلق زهر
يک جِغِلويروس گُنده آمده
چون اراذل شهر را بر هم زده
گرچه اين ويروس خيلي ريز بود
در عوض نامرد خيلي تيز بود
دست و روبوسي «به را» شد هر کجا
او سهسوته ميرساند خويش را
ميشود از راه دست و از دهان
در وجود فرد سالم ميهمان
بين مردم فاصله چون کم شود
در تن آنها کرونا دم شود
عطسه و سرفه چو زد بيمار سخت
بر گروهِ دور و بر، برگشت بخت
مانعي پيش دهان وقتي که نيست
غير بيماري بگو محصول چيست؟
تا مريضي را نگيري چون کره
ماسک را بر روي خود ميزن، يره!
جان من! يک ذره کار خوب کن
ماسک را بر بينيات منصوب کن
عبدا... مقدمي
بازار