شعر امیری اسفندقه برای مجموعه شعر شفیعی کدکنی
شهرآرانيوز/ چند هفته پيش محمدرضا شفيعي کدکني کتابي با عنوان «طفلي به نام شادي» کرد. اين اولين مجموعه شعر شفيعي کدکني است که پس از ۲۳ سال منتشر شده است. علاقهمندان به آثار شفيعي کدکني در اين سالها عمدتاً مخاطب آثار او در حوزه تصحيح و شرح آثار کلاسيک ادبي مانند «تذکرةالاوليا» و «اين کيمياي هستي» بودهاند. دفتر «طفلي به نام شادي»، مجموعه اشعار شفيعي کدکني از ۱۳۷۶ به بعد است. قبلا نشر سخن دو مجموعه «آيينهاي براي صداها» (هفت دفتر شعر منتشر در سالهاي پيش از انقلاب) و «هزارهه دوم آهوي کوهي» (اشعار ۵۶ تا ۷۶) را از او منتشر کرده بود. مرتضي اميري اسفندقه، يکي از شاعران برجسته و مطرح، غزلي را به مناسبت انتشار اين کتاب سروده است که در ادامه ميخوانيم: پرسيدمت پريشب از ابر نوکمدادي گريان سوال کن گفت، زين آسياب بادي از آسياب بادي، حيران سوال کردم چرخان بپرس گفتا از باد بامدادي نه دهکده خبر داشت از تو نه شهر، هي! هاي! در کوچهها زدم جار، پرسيدم از منادي رفتم فراتر از هوش، آنسوي هيچ و هرگز طي شد به جستجويت، حيران هزار وادي گفتم به قاصدکها از تو خبر بيارند رفتند و بازگشتند، پر پر به نامرادي چه شعرهاي محضي! سبز و سفيد و قرمز خواندم به يک نگاشان، در عين بيسوادي بيباک و پاک و بشکوه، سر ريز روح، مشروح آيينه نجابت، آيينهدار رادي شعر اينچنين که گفته؟ شفاف و شستهرفته باري، چه کارهاي تو، اي شاعر زيادي اينجاست، آه اينجا، سرزنده و شکوفا گم بود و گشت پيدا، طفلي به نام شادي