logo

حلقه ازدواجی که خرج کتابفروشی شد!

منبع
خبرگزاري کتاب ايران
بروزرسانی
حلقه ازدواجی که خرج کتابفروشی شد!
خبرگزاري کتاب ايران/ «الهام يوسفي» و «زهير قدسي»، زوج کتاب‌دوست مشهدي براي تحقق آرزوي مشترکشان يعني تاسيس کتابفروشي «خانه تجربه»، از فروش حلقه‌هاي ازدواجشان هم دريغ نکردند.  «زهير قدسي» تقريباً ۱۵ سالي مي‌شود که به کار کتابفروشي مشغول است و در حوزه کتاب و کتابخواني فعاليت‌هاي مختلفي دارد. او از موسسين «کافه‌کتاب آفتاب» در مشهد است و اهالي کتاب اين شهر، او را با فعاليت‌هاي متراکم کتاب‌محورش، خوب مي‌شناسند. قدسي البته در روزنامه‌نگاري هم دستي بر آتش داشته و دوره‌اي به معرفي و نقد کتاب در روزنامه خراسان مي‌پرداخته است و خلاصه پُربيراه نيست اگر بگوييم دغدغه کتاب و کتابخواني، همواره با او همراه بوده و هست. «الهام يوسفي»، همسر زهير قدسي نيز روزنامه‌نگار است. او سال‌هاست در روزنامه خراسان و شهرآرا در حوزه معرفي و نقد کتاب دست به قلم است، تاريخ خوانده و پژوهشگري تاريخ انجام داده و کتاب‌هايي را هم در اين حوزه به رشته تحرير درآورده است. نگارش کتابي درباره زندگي دکتر علي شريعتي و کتاب «زن روز» که مروري بر تاريخ کشف حجاب در ايران است، از جمله آن‌هاست. اين معرفي نسبتا کوتاه لازم بود تا بيشتر و بهتر با اين زوج کتابخوان و کتاب‌دوست آشنا شويم؛ آن هم در مسيري که منتهي مي‌شود به تحقق آرزوي مشترکشان يعني تأسيس کتابفروشي. بگذاريد از اينجا شروع کنيم؛ الهام يوسفي و زهير قدسي ۱۲ سالي مي‌شود که با هم ازدواج کردند. در تمام اين سال‌ها کتاب، دغدغه مشترک آنها بوده و هميشه تلاش کرده‌اند کاري مفيد براي شهرشان انجام دهند و در همين راستا کارهاي مشترک زيادي را با هم انجام داده‌اند؛ به‌عنوان مثال يک سال و نيم پيش فروشگاه کتابي در فضاي مجازي به نام لاکي بوکز (Lucky Books) يا کتاب‌هاي خوش شانس راه‌اندازي کردند؛ فروشگاهي که هدفش دسترسي راحت و آسان مخاطبان به کتاب است. به گفته اين زوج کتابدوست مشهدي، از زمان تاسيس فروشگاه «لاکي بوکز» تاکنون، آنها با فعاليت در صفحات مجازي توانسته‌اند خيلي موفق عمل کنند، هدفشان آسان کردن دسترسي به کتاب بود و اينستاگرام توانست بستر مناسبي فراهم کند تا هم افراد در اين فروشگاه بتوانند کتاب‌هايي را که لازم ندارند، بفروشند و هم بتوانند کتاب‌هايي با قيمتي مناسب‌تر بخرند. ايده راه‌اندازي يک باشگاه کتاب‌خواني هم همان زمان با فروشگاه کتاب، شکل گرفت؛ خانم يوسفي در اين باره مي‌گويد: «ما يک باشگاه کتابخواني هفتگي راه انداختيم و با همراهي دوستان علاقه‌مند، دورهمي بسيار موفق و خوبي را تشکيل داديم و شروع کرديم به مطالعه کتاب‌ها و ارائه مطالب مرتبط با کتاب با موضوعات تاريخ، جامعه‌شناسي، علم، فلسفه و ادبيات». وي ادامه مي‌دهد: هر ماه در يکي از پارک‌هاي شهر جلسه را تشکيل مي‌داديم و اين باعث شد که رهگذران هم فضاي معرفي کتاب و فضاي دوستي با کتاب را مشاهده و تجربه کنند. برگزاري اين دورهمي‌ها، گفت‌وگو و معرفي کتاب، اين انرژي را به خانم يوسفي و همسرش داد که به دنبال ايجاد فضاي مناسب براي انواع دورهمي‌هاي کتابخواني، چه در بحث‌هاي غير داستاني مثل فلسفه، روانشناسي، جامعه‌شناسي و هنر و چه بحث‌هاي داستاني و هر آنچه که به قول الهام يوسفي، لذت و عمق زندگي را زياد مي‌کند، باشند و افرادي را که به اين فضاها علاقه‌مند هستند، با هم آشنا کنند و در نهايت حال خوشي را به فضاي شهرشان بدهند. علاوه بر باشگاه کتابخواني، برگزاري انجمن مطالعاتي «سيمين دانشور» که مخصوص حوزه مطالعات زنان بود و در دو فصل برگزار شد، آن‌ها را به سمت ايده‌اي به نام «خانه تجربه» سوق داد؛ ايده‌اي که آن را يک سال و نيم در ذهنشان پرورش دادند و به عنوان يک استارتاپ تلاش کردند همه زواياي موضوع را ببينند و «خانه تجربه‌»شان را بدون تجربه تاسيس نکنند. «ما قبل از شيوع کرونا خانه‌اي بسيار قديمي و آسيب ديده را اجاره و شروع به بازسازي آن کرديم؛ اما، متاسفانه به کرونا برخورديم و خيلي از ادامه کار نااميد شديم؛ با اين حال دوستان و حامياني که در فضاي مجازي داشتيم، تشويقمان کردند که ادامه بدهيم، ما هم تلاش کرديم که به واسطه ساخته شدن خانه تجربه، تجربه تازه‌اي را به اطرافيانمان عرضه کنيم». خانم يوسفي با بيان اين نکته، مي‌افزايد: بازسازي خانه تجربه به علت کرونا سه ماه به طول انجاميد و ما ۱۱ خرداد سال جاري با رعايت موارد بهداشتي توانستيم «خانه تجربه» را افتتاح کنيم. با اينکه مي‌دانستم فقط عشق است که مي‌تواند موتور محرکي براي انجام چنين کاري باشد، آن هم کاري که خيلي پولساز نيست و اوضاع خوبي ندارد، باز هم دوست داشتم بدانم چرا در اين شرايط دست به اين کار زدند و سرمايه اوليه شان چه بوده است؟ خانم يوسفي در پاسخ به اين سوال مي‌گويد: اگر کاري را دوست داشته باشيم و ايمان داشته باشيم که با انجام دادن آن مي‌توان حال خودمان و جهان‌مان را بهتر کنيم، قطعا مي‌توان آن را به خوبي انجام داد. ما سرمايه زيادي نداشتيم، بزرگ‌ترين سرمايه ما اميدمان بود، اما به هر حال هزينه هم خيلي مهم بود و ناچار بوديم پس‌انداز و هر آنچه را که مي‌توانيم در راه اين آرزو خرج کنيم، استفاده کنيم و در اين راه از فروش حلقه ازدواج‌مان هم دريغ نکرديم؛ چون حس مي‌کرديم که براي اين آرزوي بزرگ، بايد شجاع بود. «خانه تجربه بخش‌هاي مختلفي دارد؛ کتابفروشي يکي از بخش‌هاي آن است که تلاش شده کتاب‌هاي بسيار خوب و قابل دفاعي در آن جمع‌آوري و به فروش برسد» يوسفي با بيان اين جمله ادامه داد: تلاش ما اين است که علاوه بر اينکه يک کتابفروشي هستيم، کلينيک کتاب نيز باشيم؛ يعني به آدم‌ها کتاب‌هايي را بدهيم که حالشان را بهتر کند و دردهايشان را التيام بخشد، علاوه بر اين «لاکي بوکز» هم در خانه تجربه فعال است و مي‌توان کتاب‌هاي دست دوم را آنجا عرضه کرد و فروخت. کتابفروشي ما يک تفاوت ويژه هم با سايرين دارد؛ اينکه شما مي‌توانيد کتاب نو را بخريد و پس بياريد. يعني جزء معدود کتابفروشي‌هايي هستيم که کتاب را پس مي‌گيرد و کتابِ پس‌گرفته‌شده در قفسه «لاکي بوکز» قرار گرفته و براي فروش با قيمت پايين تر دوباره آماده مي‌شود. علاوه بر اين، «خانه تجربه» يک گالري خانگي هم هست و ديوارهايش در اختيار هنرمندان مشهدي قرار داده تا کاملاً رايگان و بدون دريافت هيچ هزينه‌اي آثارشان را براي نمايش و فروش بگذارند؛ به اين صورت که يک ارزياب هنري آثار را بررسي و انتخاب مي‌کند و اثر برگزيده، روي ديوارها قرار مي‌گيرد. هدفشان هم از اين کار، اين بوده که با هر بار ورود به «خانه تجربه» با دکوراسيوني متفاوت، که آثار اصيل هنري روي آن نصب شده، مواجه شويد و از طرفي هنرمند هم مي‌تواند آثارش را در مکاني که آدم‌هاي اهل کتاب و اهل مطالعه رفت‌وآمد مي‌کنند، به نمايش بگذارد و براي فروش قيمت‌گذاري کنند. محور بخش ديگر از فعاليت‌هاي خانه تجربه - که در بلوار هفت تير مشهد واقع شده و در اين روزهاي کرونايي هم پذيراي تعداد محدودي از مراجعين است که در صفحه اينستاگرام اين مجموعه اطلاع‌رساني مي‌شود، برگزاري دورهمي‌هاي متعدد در حوزه‌هاي مختلف ادبي و هنري است؛ بخشي که به خاطر آن نام اينجا را «خانه تجربه» گذاشتند چرا که اين فرصت را به افراد مي‌دهد تا با گفت‌وگو به تجربيات خود ببافزايند و از طريق ادبيات و هنر عمق زندگي‌شان را وسعت دهند. يوسفي در ادامه از سرويس‌هاي مختلفي که در «خانه تجربه» برايش برنامه‌ريزي کردند، گفت. «ما تلاش کرديم از متخصصين در حوزه‌هاي مختلف دعوت کنيم تا در موضوعاتي مانند خوانش متون کهن، دورخواني نمايشنامه‌هاي کلاسيک، آموزش داستان‌خواني و شناخت داستان، داستان‌خواني براي نوجوانان با تکيه بر نويسنده‌هاي فارسي زبان، داستان‌خواني به زبان انگليسي، موسيقي کلاسيک، موسيقي سنتي، تاريخ و انديشه، سينما مستند، روانشناسي، زنان، علم و فلسفه کارگاه‌ها و دورهمي‌هايي، تحت عنوان «جمعه‌هاي تجربه و زندگي» برگزار کنند و ضمن معرفي کتاب درباره تجربه زيستي خود در آن موضوع، بحث و گفت‌وگو کنند. در ادامه از خانم يوسفي در مورد آينده مي‌پرسم، مي‌خواهم بدانم چه آينده‌اي براي «خانه تجربه‌»شان متصور هستند و رسيدن به چه جايگاهي راضي‌اش مي‌کند و او پاسخ داد: اجازه بدهيد فعلاً از آينده حرف نزنم، ما خودمان را خيلي اسير و درگير آينده نمي‌کنيم، فکر مي‌کنيم که به هر حال کاري که کرديم آينده معنوي و خوبي را براي ما و ديگران خواهد داشت از طرفي همانطور که مي‌بينيد جهان خيلي غيرقابل پيش‌بيني شده اما، حتماً خوشبين به آينده اين کار خواهيم بود. يوسفي ادامه داد: اگر «خانه تجربه» به نقطه‌اي برسد که محلي امن و آرام براي جوان‌ها و افرادي باشد که اميدشان را از دست دادند و محلي براي دوستي‌هاي تازه، تجربيات تازه و وسعت بخشيدن و عمق بخشيدن به زندگي آدم‌ها باشد؛ ما خوشحال و راضي هستيم. او همچنين گفت: ناگفته نماند ما «خانه تجربه» را براي لذت خودمان هم داير کرديم؛ تاسيس اينجا آرزوي ما بود و رسيدن به اين آرزو براي ما خيلي لذت‌بخش بود. همين که ما و دوستان‌مان در «خانه تجربه» کنار هم به آگاهي‌هاي جديدي برسيم، کنار هم رشد کنيم و سعي کنيم که زندگي را لذت بخش‌تر کنيم، براي ما کفايت مي‌کند. در انتها از استقبالي که در اين مدت از «خانه تجربه» و فعاليت‌هاي آن صورت گرفته و اين زوج کتاب‌دوست شاهد اين حضور بوده‌اند، مي‌پرسم. خانم يوسفي در نهايت رضايت پاسخ مي‌دهد: استقبال خوبي را شاهد بوديم؛ خيلي‌ها در اين مدت به ما سر زدند و توانستيم دوستان زيادي را پيدا کنيم و مطمئنم استقبال روزبه‌روز بهتر هم خواهد شد؛ چراکه مردم شهر ما به چنين فضاهايي نياز دارند.