تعادل عشق و عقل فرمول جاودانگی «قیصر»
خراسان/ شعر قيصر امينپور شناسنامه اوست. قيصر متولد گتوند خوزستان بود، شهري که اغلب مردمانش بختيارياند و به زبان لري با يکديگر همکلام ميشوند. او علاوه بر چند دفتر شعر به زبان فارسي، مجموعه اشعاري به زبان لري نيز دارد که موردتوجه بختياريهاست. قيصر، شاعر يکشبه نبود؛ او بعد از انصراف از رشته دامپزشکي دانشگاه تهران، مشغول تحصيل در رشته زبان و ادبيات فارسي شد و اين رشته را تا مقطع دکترا، زيرنظر استادش محمدرضا شفيعيکدکني ادامه داد. قيصر در طول عمر کوتاه 48 سالهاش، هميشه در خدمت ادبيات بود. امروز، به مناسبت سيزدهمين سالروز درگذشت او، به سراغ محمدعلي بهمني شاعر و ترانهسرا و دکتر محمدمهدي سيار، استاد ادبيات فارسي و شاعر رفتيم تا درباره قيصر امينپور و ويژگيهاي شعري و شخصيت او بيشتر بدانيم.
معصوم ترين شاعري که شناختم
محمدعلي بهمني شاعر و ترانهسرا در روزگار حيات قيصر بارها با او به گفتوگو نشسته است. او قيصر را اينطور توصيف ميکند: «قيصر همه فکر و ذکرش مطالعه بود. اين که درسش را تمام کند که به اين هدف هم رسيد و موفق هم شد. چقدر در دانشگاه به دانشجوهايش خدمت کرد و چقدر روي نسل بعد از انقلاب تاثيرگذار بود. بخشي از عمر قيصر در بيماري گذشت و من به او از لحاظ اخلاقي و روحي نزديک بودم و فرصتهايي بود که زيارتش کنم. هيچوقت به دنبال ايرادگرفتن از ديگران نبود. کساني بودند که از شهرستان ميآمدند و ميخواستند درباره شعرشان نظري بدهد و او واقعاً از جان و دل برايشان وقت ميگذاشت. قيصر، عزيزي بود که در شرايطي که همه گذراندهايم، زندگي کرد و بخشي از آن را به خاطر بيماري از دست داد. هرچند در اين دوره هم، خيلي چيزها به ديگران ياد داد.»
شاعر مجموعه «غزل زندگي کنيم» معتقد است قيصر امينپور يک نام ماندني است که نسلهاي بعد از ما هم او را باور دارند. بهمني درباره خصوصيات رفتاري قيصر ميگويد: «قيصر آموزههايي که از جامعه و جهان مطالعاتياش دريافت کرده بود، در اختيار ديگران ميگذاشت. از يک زاويه ميشود گفت او از ديدگاه من معصومترين بود؛ کافي بود ببيند يک نفر احتياجي دارد که به او نگفته است، خودش درک ميکرد و به شکلهايي که منتي بر سر آن نيازمند نباشد، در هر صورت، نيازش را تامين ميکرد. خواه اخلاقي و شعري، خواه مالي. هيچوقت هم در اين زمينه مدعي نبود. تازه من اينها را از عزيزاني شنيدهام که قيصر به نوعي کمکشان کرده و کاري که از دستش برميآمده، برايشان انجام داده است. حتي در زمان بيماري هم به دنبال اين بود و امکان نداشت اين کارهايش را براي کسي تعريف کند.»
آموزگار منتقدان
محمدعلي بهمني طي صحبتش درباره قيصر امينپور، بارها از روح بزرگ او ميگويد:«قيصر هيچ وقت کوتاهي نميکرد. ما هميشه يک نگاه مختصر روي شاعران داريم و با خواندن يک مجموعه شعر، شايد آن شاعر را قضاوت کنيم. اما قيصر شاعري نبود که با يک مجموعه شناخته شود. اصلا به خاطر رفتارش، همه جايگاهش را دوست دارند و گرنه شعر که از زاويه ديد هرکسي ميتواند هم مثبت و هم منفي يا بين اين دو باشد. او تا زنده بود به خودش، فرهنگ و فردهايي که شعرش را مطالعه ميکنند، خدمت کرد. چقدر ميتوان درباره او و شخصيتش گفت. من حتي معتقدم اگر بود، جواب منتقدان و معترضانِ به شعرش را نميداد؛ اما اگر همانها شعري به او ميدادند يا از او نظري ميخواستند، يک معلم بود. او هيچوقت بدون خواست فرد، در شعرش دخالت نميکرد.»
قيصر يک برايند ادبي است
دکتر محمدمهدي سيار شاعر و استاد دانشگاه است؛ دکتراي فلسفه دارد و برخي از سرودههايش، مانند «چه بگويم»، با صداي خوانندههايي مانند سالار عقيلي، قالب موسيقي به خود گرفته است؛ دکتر سيار، دو سه کار پژوهشي درباره قيصر امينپور انجام داده است. او اعتقاد دارد که درباره هر ويژگي قيصر، ميتوان ساعتها سخن گفت. دکتر سيار، قيصر را شاعر تلفيق سنت و نوآوري ميداند و درباره او ميگويد: «قيصر برايند تعادل يافته جريانهايِ مختلف ادبي بود که تا دهه 60 در کشور پديد آمده بود. يعني او به خوبي و به درستي نوآوري و زبان روز مدرن و همينطور نگاه مدرن را که قبل از انقلاب در شعر به وجود آمده و ظهور کرده بود، درک و در شعر خودش متجلي کرد و بعد هم، آن را به تعادل رساند. از طرف ديگر، قيصر نه تنها با سنت ادبي کهن شعر فارسي بيگانه نبود، بلکه آن را به خوبي شناخته و در خودش هضم کرده بود. يکي از پروژههاي شخصياش، سنت و نوآوري در شعر و تلفيق اين دو بود که در رساله دکتري خود هم، به آن پرداخت. قيصر به خوبي جريان سنت و نوآوري را به صورت تعالييافته و تعادليافته در کنار هم نشاند.»
شعر با قيصر به تعادل رسيد
شاعر ترانه «چه بگويم»، به شناخت و تسلط قيصر در شعر نيز اشاره ميکند. او درباره ويژگيهاي بارز شعر قيصر ميگويد: «قيصر شاعر جلوت و جمع و اجتماع بود؛ يعني هرگز نسبت به آنچه در برابرش ميگذشت بيتفاوت نبود و هميشه سعي ميکرد زبان جمعي مردم ايران باشد. اصلا ضمير ما در شعرهاي او، به خصوص اشعارش در دهه 60 پررنگ است و يک شاعر کاملا اجتماعي به حساب ميآيد. اما اين جلوت به گونهاي نيست که خلوت شاعرانه و فرديت او را ذوب و نابود کند. اتفاقا در شعر قيصر، من، شخصيت، تنهايي و خلوت شاعر هم کاملا محفوظ است. اين از ويژگيهاي مهم اوست که خيلي از شاعران در آن افراط و تفريط ميکنند. گاهي به يکي از اين دو طرف، آن چنان متمايل شدند که شعرشان از لطافتهاي تنهايي و تفرد شاعرانه خالي شده و گاهي هم آن قدر در فرديت خود فرو رفتند که اصلا زبان گفتوگو با مردم و همراه شدن با حرکتهاي اجتماعي را پيدا نکردند و حتي حرف اجتماعي زدن را خلاف شاعري ميدانند.»
شاعر تعادل بين عقل و عشق بود
محمدمهدي سيار ميگويد از نظر قيصر، حفظ خلوت شخصي در عين وحدت با جمع، منافي هم نيست. او ميگويد:« قيصر در کتاب «دستور زبان عشق» در شعري خطاب به سيد حسن حسيني ميگويد: پراکندگي حاصل کثرت است/ بياييد تمرين وحدت کنيم. قيصر به خوبي از زبان مردم در شعر استفاده ميکرد و در قسمت ديگري از اين شعر ميگويد: چرا عاقلان را نصيحت کنيم/ بياييد از عشق صحبت کنيم. اين شعر در واقع مرامنامه و مانيفست ادبي قيصر است.
تاکيد او بر همدردي با محرومان، تعادل ايجاد کردن بين عقل و عشق در بيت «بيا جيب احساس و انديشه را/ پر از نقل مهر و محبت کنيم»، تعادل بين فرد و جمع، عقل و عشق، سنت و نوآوري و سادگي و عمق که در ظاهر، همگي متضاد هم هستند؛ از ويژگيهاي اصلي شعر قيصر است که آن را ماندگار کرده است.»
مطلب مرتبط
تعابير ويژه رهبر معظم انقلاب در تجليل از قيصر امينپور
درپي درگذشت زندهياد دکتر قيصر امينپور، شاعر نامدار و متعهد در هشتم آبان سال 1386، رهبر معظم انقلاب، در پيامي، اين ضايعه اسفبار را تسليت گفتند. متن اين پيام را که به بهترين شکل ممکن، جايگاه آن عزيز ازدسترفته را در شعر فارسي معلوم ميکند، در ادامه ميآوريم:
«بسم ا... الرحمن الرحيم / با اندوه و دريغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانه انقلاب دکتر قيصر امينپور را دريافت کردم. از دست دادن او براي اينجانب و براي همه اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعري خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههاي اين هنر بزرگ پيش ميرفت. درگذشت او آرزوهايي را خاک کرد، ولي راه فتح قلهها را، اميد است دوستان و ياران نزديک و شاگردان اين عزيز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستين رويشهاي زيبا و مبارک انقلاب در عرصه شعر بودند و بخش مهمي از طراوت و جلوه اين بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزيز و ديگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبيهاي او را امروز که بيش از گذشته به آن نيازمند است، با کَرَم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خويش بگيرد. به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزيز صميمانه تسليت ميگويم.
سيّدعلي خامنهاي/ 9 آبان 1386»