سمفونی که نوازندگان آن مردگان متحرک هستند!
ايسنا/ نسخه صوتي سمفوني مردگان با صداي حسين پاکدل روايت مي شود. البته نشر چاپي اين کتاب نيز انتشارات ققنوس است.
آغاز کتاب رمان سمفوني مردگان تا انتها چنين است؛ همين جمله است. پيام داستاني مه آلود، با شخصيت هاي خاکستري و متمايل به سياه را نشان مي دهد که مثل اکثر کتاب هاي روايت کننده داستاني، يک شخصيت سفيد رنگ و دوري گزيده از بدي ها و افعال منفي دارد و مابقي، همه با ويژگي ها و خصلت هاي سياه خود وي را تا سر جد جنون و مرگ مي کشانند. اما به راستي داستان سمفوني مردگان، به معناي واقعي اش داستان مردگان متحرک است؟
آشنايي کوتاهي با نويسنده سمفوني مردگان
عباس معروفي نويسنده معروف و خوش نام اين کتاب، در سال ۱۳۳۶ به دنيا آمد و از سال ۱۳۵۵ فعاليت هنري خود را آغاز نمود. او، روايتگر کتاب هايي خاکستري است. داستان هايي با روايت هايي جانکاه که نمي توان آنها را بيگانه با واقعيت دانست. درست مانند رمان سمفوني مردگان!
در عين حال، آقاي معروفي نياز به معرفي ندارد. او يکي از جمله نويسندگاني است که بيشتر از آثارش شناخته شده يا مي توان گفت که آثارش تبلوري از او هستند. اين نويسنده و شاعر معاصر آثار معروف ديگري مانند سال بلوا، فريدون سه پسر داشت، پيکر فرهاد و بسياري ديگر از نمايشنامه هاي مطرح را از قلم خود گذرانده است.
نگاهي به رمان سمفوني مردگان
اين کتاب در زمان حال و بخش هاي پراکنده اي از آن، در گذشته بيان مي شود. همچنين ما با يک راوي طرف نيستيم و بسياري از شخصيت هاي داستان از ديد خود راوي اين ماجرا هستند. بخش هاي مختلف آن در طي روايت هاي مختلف بيان مي شود. گاهي جاي راوي داناي کل با اول شخص تغيير داده مي شود.
نوشتار قصه طوري است که در ميانه بخش بندي هاي سه گانه آن مي توانيم داستان را برخي اوقات، از زبان داناي کل، يکبار از زبان شخصيت ها و يکبار هم براساس روايت هاي بيروني بررسي کنيم. شايد در نگاه اول و قبل از خواندن کتاب سمفوني مردگان اين طور به نظر برسد که با داستان گيج کننده اي روبرو هستيم اما اين طور نيست.
جابجايي ها، تغيير زمان از حال به گذشته و تک گويي هاي راوي ها و حتي قرارگيري راوي به جاي شخصيت هاي داستان بسيار نرم و شيرين است. حالا مي توان تا حدي علت محبوبيت اين کتاب را درک کرد.
اين داستان از همه چيز صحبت مي کند. از حسد، دروغ، ريا، حق کشي، جهل و غيره. داستان کتاب سمفوني مردگان پيام هايش را در دل روايت داستان بيان مي کند، اما در عين حال پند نمي دهد؛ فقط روايت مي کند.
داستان در عين داستان و قصه بودنش تا حد زيادي واقعي است و مي توان به راحتي با آن ارتباط برقرار نمود. قصه ي افراد مستبد همچون پدري تنگ نظر در خانواده، زن هايي که در گوشه آشپزخانه مي پوسند و مي سوزند و مي سازند و افراد هنرمند و داراي روح بزرگي که تحت تاثير همين شرايط و اعتقادات نادرست به جنون مي رسند و اصطلاحا شاخه ترد و سبز آنها مي خشکد و به نيستي مي پيوندد. و عده اي ديگر که راه پدر مستبد را دنبال مي کنند و آن دسته افراد آزاده را تحت فشار قرار مي دهند.
منطق کتاب از زبان عباس معروفي: کل به جزء
هر يک از شخصيت هاي اين کتاب را مي توان يکي از سازهاي معروفي در نظر گرفت که براساس نقش خود مي نوازد و کل آنها در کنار هم يک سمفوني مرگ را ايجاد مي کنند.
قصه داراي يک موومان کلي است که در نهايت در ادامه کتاب جزء به جزء شده و بخش هاي ديگر آن بيان مي شود. طبق نظر خانم سيمين بهبهاني و نقد ايشان روي اين کتاب، چهار موومان دارد که با طي کردن و رسيدن به هر کدام رفته رفته داستان براي خواننده مشخص مي شود.
به نظر ايشان اين کتاب تشابهات جالب توجهي با کتاب خشم و هياهوي ويليام فاکنر دارد. در اين کتاب هر شخصيت يک نماد است که در زندگي واقعي هم مي توان نمونه هاي آنها را يافت. البته تفاوت هاي کليدي در اين کتاب وجود دارد. اين تفاوت ها به دلايل وجود فرهنگ ايراني و فرهنگ غربي خود را بيشتر نشان مي دهند.
تعصبات و نگاه هاي خشک و غيرقابل تغيير پدر خانواده، به جنون کشيده شدن برادري که نقش قهرمان و مظلوم قصه را دارد که دائما توسط پدر و ساير افراد مورد ظلم قرار مي گيرد و مادر، برادرها و خواهري که پاي يک زندگي ناراحت کننده مي ماند.
با اين حال تفاوت هاي کليدي اين دو رمان آنها را تا حد بسيار زيادي از هم متمايز مي کند. تک گويي ها، و فضاي مه آلود شهري که قصه در آن روايت مي شود آن را جالب تر مي کند. در کل اين رمان تلخ است.
پس نبايد انتظار قصه شيريني را از جانب آن داشته باشيد. اما، واقعيت هايي در آن بيان مي شوند که گاهي در روايت قصه با اغراق در هم مي آميزند. مثلا در بخشي از اين کتاب براي نشان دادن فضاي سياه و مرگ آور داستان، اين طور بيان مي شود که مردابي در شهر وجود دارد که افراد را به درون خود فرو مي کشاند.