صوت/ مثنوی خوانی- قسمت پنجاهم- نفی کردن وجود خود

آخرين خبر/ مثنوي خواني يکي از مواردي که افراد عاشق ادبيات پارسي اوقات فراغت خود را به آن اختصاص مي دهند. مثنوي معنوي از گنجينه آثار قديمي است که هنوز هم انسان ها به دنبال مطالعه آن هستند. اما شايد درک آن براي تمام افراد آسان نباشد. در اين پادکست علي عرفانيان با خوانش اشعار مولوي و توضيح آن ها اين کار را براي ما ساده تر کرده است.
مثنوي معنوي، اثر گرانسنگ محمد جلال الدين بلخي، شاعر و عارف پارسي گوست. اين کتاب از ۲۶۰۰۰ بيت و شش دفتر تشکيل شده است و يکي از برترين کتابهاي ادبيات عرفاني کهن فارسي و حکمت ايراني پس از اسلام است. اين کتاب در قالب شعري مثنوي سروده شده است که در واقع عنوان کتاب نيز ميباشد.
اشعار مولوي به قدري جهان شمول است که ترجمه آن در ساير کشورها بسيار مورد استقبال قرار گرفته است به طوري که براي چند سال پياپي ديوان اشعار مولانا در صدر جدول پرفروشترين کتابهاي شعر در آمريکا قرار گرفت و اين شاعر ايراني بالاتر از شعراي نامي ادبيات انگليسي مانند شکسپير و بليک قرار گرفته است.
قسمت پنجاهم ابيات 1731 تا 1762
آن دمي را که نگفتم با خليل
و آن غمي را که نداند جبرئيل
آن دمي کز وي مسيحا دم نزد
حق ز غيرت نيز بي ما هم نزد
ما چه باشد در لغت اثبات و نفي
من نه اثباتم منم بيذات و نفي
من کسي در ناکسي در يافتم
پس کسي در ناکسي در بافتم
جمله شاهان بندهٔ بندهٔ خودند
جمله خلقان مردهٔ مردهٔ خودند
جمله شاهان پست پست خويش را
جمله خلقان مست مست خويش را
ميشود صياد مرغان را شکار
تا کند ناگاه ايشان را شکار
بيدلان را دلبران جسته بجان
جمله معشوقان شکار عاشقان
هر که عاشق ديديش معشوق دان
کو به نسبت هست هم اين و هم آن
تشنگان گر آب جويند از جهان
آب جويد هم به عالم تشنگان
چونک عاشق اوست تو خاموش باش
او چو گوشت ميکشد تو گوش باش
بند کن چون سيل سيلاني کند
ور نه رسوايي و ويراني کند
من چه غم دارم که ويراني بود
زير ويران گنج سلطاني بود
غرق حق خواهد که باشد غرقتر
همچو موج بحر جان زير و زبر
زير دريا خوشتر آيد يا زبر
تير او دلکشتر آيد يا سپر
پاره کردهٔ وسوسه باشي دلا
گر طرب را باز داني از بلا
گر مرادت را مذاق شکرست
بيمرادي نه مراد دلبرست
.....
سازنده علي عرفانيان
اپليکيشن castbox مثنوي خواني
قسمت قبل: