تجربیات پرویز پورحسینی مکتوب شده است؟
ايسنا/ هر چند دوستداران پرويز پورحسيني از درگذشت اين هنرمند اندوهگين هستند اما جاي خوشحالي است که در کنار همه يادگاريهاي ارزشمند او، کتاب زندگينامهاش تدوين شده و تجربيات گرانبهاي اين بازيگر ثبت شده است.
درگذشت پي در پي شماري از هنرمندان صاحبسبک در چند وقت اخير بار ديگر توجه ما را به يکي از ضعفهاي مهم پژوهشيمان جلب کرد؛ نبود تاريخچه شفاهي.
با وجود گذر زمان همچنان فرهنگ شفاهي بر ما تسلط دارد و هنوز مکتوب کردن تجربيات نزد بسياري از نامآوران ما مرسوم نشده و اين چنين است که تجربيات گرانسنگ تعدادي از آنان با درگذشتشان از دست رفته و باز هم به دليل ضعفي که در بخش پژوهش داريم، نميتوان چندان اميدوار بود که بعد از مرگ اين چهرهها، پژوهشگراني دست به قلم شوند و تجربيات آنان را گردآوري کنند و اين گونه است که اغلب با درگذشت يک چهره فرهنگي، بخشي از تاريخ خود را از دست ميدهيم.
با اين حال خوشبختانه گاهي فعاليتهايي به شکل موردي و خودجوش انجام ميشود وگردآوري زندگينامه پرويز پورحسيني هم يکي از همين اتفاقات خجسته است.
اين زندگينامه به همه منصور خلج، پژوهشگر تئاتر گردآوري شده و به عنوان يکي از کتابهاي مجموعه «ماندگاران صحنه» از سوي انتشارات نمايش منتشر شده است.
اين کتاب چندي پيش و قبل از ابتلاي پورحسيني به کرونا در مراسمي جمع و جور رونمايي شد و حالا منصور خلج ميگويد هرگز تصور نميکرده به فاصله اندکي، پورحسيني از دنيا برود.
او در گفتگو با ايسنا خواندن اين کتاب را براي علاقهمندان بازيگري مفيد ميداند چرا که در اين کتاب مشخص شده پورحسيني با چه خون دلي به اين جايگاه رسيده و يک شبه ره صد ساله نپيموده است.
خلج در آغاز ميگويد: فکر نميکردم اقاي پورحسيني را به اين زودي از دست بدهيم و خدا را شکر ميکنم که اين کتاب در زمان حيات ايشان منتشر و با حضور خودش رونمايي شد.
اين پژوهشگر درباره شکلگيري مجموعه «ماندگاران صحنه» توضيح ميدهد: مقرر شد اين مجموعه در مرکز هنرهاي نمايشي منتشر شود که در واقع تاريخچه شفاهي هنرمندان تئاتر است و يکي از اين گزينهها پرويز پورحسيني بود. ابتدا اين پيشنهاد را نپذيرفته بود و به او پيشنهاد شده بود که خودش يک نفر را به عنوان گفتگوکننده انتخاب کرد که به من لطف داشت و مرا انتخاب کرد.
خلج با ارايه توضيحاتي درباره روند شکلگيري اين کتاب ادامه ميدهد: طي جلسات مختلفي با يکديگر گفتگو کرديم که گاه از صبح تا غروب به طول ميانجاميد.
او که از دوره نوجواني با پورحسيني آشنايي داشته است، اضافه ميکند: ايشان را از نيمههاي دهه 40 ميشناختم. بازي درخشان او را در کنار محمد علي کشاورز، جميله شيخي، مسعود اسدللهي و ... در نمايش «حکومت زمان خان » کار رکنالدين خسروي ديده بودم. به ياد داشتم که چقدر جوان بود و چالاک و من که آن زمان دانشآموزي دبيرستاني بودم، به واسطه همين نمايش با او دوست شدم.
خلج با يادآوري دوران دانشجويي خود در دانشکده هنرهاي زبيا ميافزايد: پرويز پورحسيني سال بالايي ما بود و در کارگاه نمايش کار ميکرد. او جزو بازيگران گروه آربي اوانسيان بود و در نمايش «باغ آلبالو» که اولين کار مجموعه تئاتر شهر بود، بازي داشت.
اين پژوهشگر با اشاره به کارنامه پر و پيمان پورحسيني خاطرنشان ميکند: گردآوري اين کتاب از اين جهت برايم جذاب بود که او با بسياري از کارگردانهاي درجه يک تجربهاندوزي کرده بود؛ امثال آربي اونسيان، بيژن مفيد، بهرام بيضايي، حميد سمندريان، علي رفيعي و ... جزء معدود بازيگراني بود که پيتر بروک براي اجراي نمايش از آنان دعوت کرد.
خلج ادامه ميدهد: پورحسيني علاوه بر فعاليتهاي چشمگيرش در تئاتر در فيلم متفاوت «چشمه» هم بازي کرد و کمي بعدتر هم به گروه علي رفيعي که آن زمان تازه از فرانسه به ايران بازگشته بود، پيوست و در نمايشهاي «خاطرات و کابوس ها ...»،«جنايت و مکافات» و ... بازي کرد.
او با يادآوري بازي درخشان پورحسيني در نقش «راسکولنيکوف» نمايش «جنايت و مکافات» اضافه ميکند: در آن نقش دشوار، سه ساعت بازي نفسگير داشت. در آن نمايش پروانه معصومي هم با بازي در نقش «سونيا» براي اولين بار روي صحنه رفت.
خلج درباره ديگر فعاليتهاي پورحسيني در تئاتر ميگويد: در نمايش «آندورا» کار حميد سمندريان روي صحنه رفت و در نمايش «شش شخصيت در جست و جوي نويسنده» به کارگرداني پري صابري هم ايفاي نقش کرد. جالب است که فروغ فرخزاد هم در همين نمايش بازي کرد.
به گفته او همکاري پورحسيني با بهرام بيضايي در نمايش «کارنامه بندار بيدخش» و فيلم «باشو غريبه کوچک» از ديگر نقاط قوت کارنامه هنري اوست.
خلج درباره حذفيات احتمالي اين کتاب ميگويد: اين کتاب هيچ حذفياتي ندارد و همه گفتگوهاي ما به شکل کامل منتشر شده است.
او با اشاره به وجود دو جريان غالب در تئاتر پيش از انقلاب يادآوري ميکند: پورحسيني جزو بازيگران نسل ميانه است. که نسل بعد از اداره تئاتريها هستند. اين نسل به جريان آوانگارد آن زمان وصل ميشوند. چراکه پيش از آن عموما جريان غالب تئاتر در تالار 25 شهريور (تماشاخانه سنگلج فعلي) جريان داشت و نمايشهاي ايراني روي صحنه ميرفت ولي بتدريج جريان نويني شکل گرفت که عموما بر اجراي نمايشنامههاي خارجي متمرکز بود. چراکه در آن دوره دانشآموختگاني مانند علي رفيعي و حميد سمندريان از فرنگ بازگشته بودند. ضمن اينکه تعدادي از کارگردانان نوگراي تئاتر جهان مانند گروتفسکي، پيتر بروک، باربا و ... در ايران، نمايش اجرا کردند و تماشاگران با تئاتر روز جهان آشنا شدند.
خلج ادامه ميدهد: در همان زمان مديريت تئاتر شهر که پيش از آن فعاليت مستمري نداشت، به دکتر رفيعي سپرده ميشود تا در اين مکان اجراهاي پيوسته تئاتر روي صحنه برود.
او در ادامه با ابراز تاسف از درگذشت تعدادي از هنرمندان بزرگ در چند وقت اخير اضافه ميکند: متاسفانه به دليل ضعف پژوهش، تجربه اين هنرمندان هم با درگذشتشان از بين ميرود در حاليکه در جهان، هنرمندي مانند استانيسلاوسکي صد سال پيش تجربيات و خاطرات خود را مکتوب کرده است.
خلج خاطرنشان مي کند: خواندن خاطرات هنرمنداني مانند پرويز پورحسيني بويژه براي نسل جوان بسيار مفيد است تا خيل علاقهمندان به بازيگري دريابند نميتوان يک شبه ره صد ساله رفت و بازيگري مانند پورحسيني با خون جگر و تلمذ کردن در نزد بسياري از استادانِ صاحب تجربه، به اين جايگاه رسيده است.
او در پايان مي گويد: در اين کتاب همه اين ريزهکاريها از دوران کودکي تا آخرين کارهاي پرويز پورحسيني گردآوري شده است.