چگونه نویسنده شویم؟ (قسمت پنجم)
آخرين خبر/ روي چگونگي تمرکز کنيد.
داشتن يک ايدۀ خوب کافي نيست؛ اصل ماجرا اجراي خلاقانۀ ايده با شکل و شيوهاي تازه است. ممکن است ايدۀ شما چندان بکر و تازه نباشد، اما اگر در اجراي ايده خلاقيت داشته باشيد ميتوانيد با ايدهاي کهنه اثري تازه خلق کنيد.
آلن رب گريه در جملۀ الهامبخشي ميگويد:
نويسندۀ راستين، چيزي براي گفتن ندارد، تنها شيوهاي براي حرف زدن دارد.
پس ميتوان گفت که يک ايدۀ واحد را دهها و صدها نويسندۀ اصيل ميتوانند به شيوۀ خاص خود اجرا کنند و ميان همۀ اجرها تفاوتهاي عمده و اساسي وجود داشته باشد.
بنابراين به داشتن ايدههاي درخشان دل خوش نکنيد. مدام دنبال آموختن راه و روشهاي تازهاي براي اجراي بهتر ايدههايتان باشيد؛ چرا که ايدۀ خوب بدون اجراي خوب محکوم به نابودي است.
اولين گام براي رسيدن به شيوۀ بياني خاص خود آشنايي گسترده با آثار ديگران است.
مطالعۀ متنوع و عميق شما را با انواع شيوههاي بياني آشنا ميکند و با بررسي آثار ديگران و تاثيرگرفتن از آنها به تدريج ميتوانيد اسلوب خاص خودتان را بسازيد. در غير اين صورت ممکن است نوشتههاي خامدستانه و کليشهاي خودمان را بکر و بديع بدانيم؛ چرا که چرخ را از نو اختراع کردهايم و با دستاوردهاي ادبي ديگران آشنايي نداريم.
ليلي گلستان در کتاب آنچنان که بوديم مينويسد:
برخي نويسندههايمان مثل بعضي از کارگردانهايمان ميگويند کتاب نميخوانند و فيلم نميبينند مبادا رويشان اثر بگذارد!
فرهنگ و هنر کارش اثرگذار بودن است، اين «مبادا» را از کجا آوردهايد؟
بگذاريد اثر بگذارد. بگذاريد تأثير بگذارد.
اگر از نقاشي ديگران، کتاب ديگران و فيلم ديگران تأثير خوب بگيريد، عيبي دارد؟
اگر دريچهاي به رويتان باز شود و ديدتان را باز کند و بعد راهي به شما نشان دهد که بعدها بشود راه خود شما، عيبي دارد؟
تأثير پذيرفتن لزوما کپيبرداري نيست. تأثير پذيرفتن يعني دنيايتان بزرگتر شود، ديدتان بازتر شود…
قسمت قبل:
برگرفته از صفحه اينستاگرام madresenevisandegi_com