زیر و بم خودروسازی در سرزمین اژدهای زرد
اقتصادآنلاين/ صحبت در مورد «اقتصاد چين» پاياني ندارد. در هر سفر به نکاتي پيميبريم که اگر يک صدم درصد آن در ايران اجرا ميشد قطعاً ديگر به پول نفت نيازي نداشتيم و ميتوانستيم زيرساختهايي داشته باشيم که خيلي از کشورها براي رسيدن به ما لحظه شماري کنند. نخستين نکته که مردم چين خيلي به آن اهميت ميدهند و به اين باور رسيدند که توسعه کشورشان منوط به خريد محصولات توليد خودشان است.پوشش ظاهري تک تک آنها نشان ميدهد که کمتر فرد چيني گرايش به پوشاک وارداتي دارد. اين گفته به معناي آن نيست که واردات برندهاي مختلف صورت نگيرد، در تمام شهرهاي چين برندهاي مختلف حضور فعالانه دارند و براي اينکه ذائقه مردم اين کشور را به سمت خود ببرند فعاليت گستردهاي ميکنند اما به اذعان خودشان هنوز به موفقيت نرسيدند. اين برندها با هزاران مشکل جاي خود را در اين کشور باز کردند تا بتوانند سهمي از بازار يک ميليارد نفري چين داشته باشند اما خريدار اکثر اين برندها مسافران کشورهاي مختلف هستند. قيمت برندها در کشور چشم باداميها در مقايسه با توليدات داخليشان خيلي بالاتر است چرا که تعرفه واردات پوشاک را دولت چين سرسام آور تعيين کرده است. همين امر سبب شده مديران برندهاي اروپايي براي حفظ و بقاي خود توليد پوشاک را در چين انجام دهند تا قشر مرفه اين کشور توان خريد پيدا کند. قبل از هر چيز بايد بگويم قيمت کالا در اين کشور ارزان نيست و تصور نکنيد در چين حراجيهايي هستند که با نازلترين قيمت ميتوانيد خريد کنيد. قبل از اينکه وارد اين کشور شويد حتماً تصور ميکنيد انواع و اقسام کالاها را با يک هشتم قيمت ميتوانيد بخريد ولي وقتي عزم خود را براي خريد جزم ميکنيد ميبينيد قيمتها با تهران و البته مناطق شمالي آن فرقي ندارد، کالاهايي که در ايران با عنوان کالاي چيني به فروش ميرسد دقيقاً مطابق با سفارش ايرانيها است يا به قول خودمان زيرپلهاي توليد ميشود. در حالي که در مورد بيشتر کالاها نگاه مردم چين به توليد داخلي است ولي در مورد خودرو شرايط متفاوت است. در اين کشور اگر بگويم وضعيت خودروها شهر فرنگ است اشتباه نگفتهام. تمام برندها جز خودروهاي ايراني در چين ديده ميشود. آرم خودروهايي که يکبار هم ديده نشده است در اين کشور وجود دارد. اگر سعي کنيد نام برند را هم بخوانيد متوجه نخواهيد شد چرا که تمام کلماتي که روي ماشين نوشته شده به زبان چيني است. خودروهاي توليد مشترک تاکسي داران چين عجيب علاقهمند به خودرو فولکس واگن هستند و اين خودرو در فهرست تاکسي چشم باداميها قرار دارد. فولکس واگن در بين خانوارهاي چيني هم جايگاه خوبي دارد. اما اين خودروها وارداتي نيست، تمام شرکتهاي برترخودروسازي جهان شريک چيني دارند. اگر شرکت خودروسازي بخواهد محصولات خود را وارد بازار يک ميليارد نفري چين کند بايد با يک مجموعه چيني کار مشترک کند در غير اين صورت حضور در بازار برايش بسيار سخت ميشود. خودروهاي لکسوس، فيات، ميتسوبيشي، نيسان، هوندا، هيوندا، تويوتا، کياموتورز و انواع برندهاي چيني در خيابانهاي چين تردد دارند و شايد در يک خيابان نتوانيد دو برند مشابه را ببينيد. دوچرخه و موتورهم در اين کشور سهم بسزايي دارد. به قول خود چينيها اگر موتور و دوچرخه نداشته باشند به خاطر ترافيک به هيچ کدام از کارهايشان نميرسند. در اين کشور قانون اسقاط خودرو شرايط خاص خود را دارد. يک خودرو به طور متوسط بين 15 تا 20 سال و 600 هزارکيلومتر مي تواند در خيابانهاي چين تردد کند اما همين تردد منوط به معاينه فني است. در برخي از شهرهاي چين که آلودگي هوا امان بريده است سن اسقاط خودرو بسيار کمتر شده است. در اين کشور خريد و فروش خودرو مثل ايران انجام نميشود. شما نميتوانيد خودرويي را بخريد و يکسال بعد براي تعويض آن اقدام کنيد چرا که مشتري براي اين خودرو وجود ندارد و از سويي ماليات بسيار سنگين مانع از چنين تصميمي ميشود؛ لذا مشتريان بعد از خريد خودرو و تصميم به فروش بايد قيد آن را به صورت کلي بزنند. در مورد خودروهاي سنگين در چين شرايط متفاوت است؛ مردم چين با تسهيلات مناسبي ميتوانند خودروهاي سنگين را خريداري کنند.اين کشور يکي از توليدکنندگان خودروهاي سنگين است که توانسته به خيلي از کشورها از جمله ايران صادرات داشته باشد. اما صادرات به ايران وجه تمايزي دارد که ساير کشورهاي واردکننده نتوانستند به اين مهم برسند و موضوع داخليسازي و بوميسازي را پيگيري کنند. کيفيت خودرو وارداتي ايران از چين سفر ما به چين براي جشني بود که به مناسبت قدرداني از نمايندگان فروش شرکت دولتي فاو چين در اقصي نقاط جهان برگزار شده بود. در ايران 1200دستگاه کاميون اين برند فروخته شده است که ايران توانست رتبه اول فروش را به خود اختصاص دهد. با اين اتفاق ايران ضمن آوردن تکنولوژي ساخت انواع کاميون در کشور توانسته براي 30 هزار نفر اشتغال ايجاد کند. حسين خضري نماينده رسمي FAW در ايران اظهار داشت: پس از برجام اتفاقات خوبي در بازار خودرو ايران رخ داده است. امروز رقباي مختلفي خواستار رقابت در بازار ايران هستند که همين امر باعث ميشود تا خودروسازان ايراني برنامههايي را براي ارتقا کيفيت و کسب سهم بازار داشته باشند. وي تصريح کرد: در حال حاضر محصولات فعلي اين شرکت با 30درصد ساخت داخل راهي بازار ميشوند که درصدديم اين ميزان را تا 40 درصد برسانيم، البته بايد تأکيد کرد شمارگان خودروهاي تجاري زياد نيست و همين امر باعث ميشود تا داخليسازي محصولات اين بخش به صرفه نباشد. در حال حاضر 140 هزار دستگاه خودروي تجاري و باري بالاي ٢٥ سال و ٦٥ هزار دستگاه خودرو تجاري باري بالاي ٣٥ سال در کشور وجود دارد که به دليل کمبود منابع امکان نوسازي آنها نيست در اين مسير دولت ميتواند با تخصيص منابع شرايط را براي تعويض خودروهاي فرسوده در اين بخش انجام دهد. براساس آمار سال ٩٤ در کشور ٤٣٨ هزار دستگاه خودرو تجاري و باري وجود دارد. نماينده رسمي شرکت FAW در ايران در رابطه با قراردادهاي جديد خودرويي و سياستهاي وزارت صنعت در الزام افزايش ساخت داخل محصولات مشترک، گفت: بحث حداقل ساخت داخل 20 درصدي براي خودروهاي تجاري در قراردادهاي خارجي مدنظر قرار گرفته که بايد تا 60 درصد هم برسد همچنين موضوع صادرات 30 درصد از محصولات هم در اين بخش پيشبيني شده است. ويژگيهاي خطوط توليد خودرو در چين اين سفر شرايطي را فراهم کرد تا ما بتوانيم از کارخانه توليد کاميون فاو، آئودي، فولکس واگن و توليد موتور بازديد کنيم. هر زمان اسم يک مجموعه خودرويي ميآيد تصور ما از کارخانه دستهاي روغني و سياه کارگران است که با آچار در حال سفت کردن پيچهاي خودرو هستند، اما در خطوط توليد چشم باداميها خبري از اين صحنهها نيست. سالنهاي توليد برق ميزد و بيش از 70 درصد خطوط روباتيک بودند، روباتهايي که تمام ريزه کاريها را انجام ميدادند و درصد خطا در آنها به صفر ميرسيد. در مراحل مختلف توليد، اسکنرهاي وجود داشت که محصول توليد شده را اسکن ميکرد و اگر آن محصول کوچکترين مشکلي داشت بايد از خط توليد خارج ميشد تا بررسي نهايي روي آن صورت گيرد. اين تکنولوژي از کشورهاي اروپايي وارد شده بود اما آنها توانسته بودند در جهت بوميسازي آن حرکت کنند. وضعيت نيروي کار خودروسازها نيروي کار خطوط توليد اکثراً مرد بودند و خانمها در پستهاي خدماتي يا خودروهايي که قطعات را وارد خط توليد ميکردند فعاليت داشتند. موقع کار هيچکدام از کارگران با يکديگر صحبت نميکردند و همه روي کاري که انجام ميدادند تمرکز صددرصدي داشتند؛ حتي موقع بازديد ديگران هم اجازه اين را نداشتند که نيم نگاهي به بازديدکنندگان داشته باشند. ساعت کار آنها بين 8تا 10 ساعت بود که در اين ميان زمان استراحتشان در مجموع به يک ساعت ميرسيد لذا ساعت کاري مفيدشان بسيار زياد بود. همين امر باعث شده يک کارخانه در دو شيفت بتواند بيش از يک ميليون خودرو توليد کند. اين در حالي است که در ايران خودروسازان ما در مجموع توليدشان به يک ميليون دستگاه ميرسد. حداقل حقوق کارگران در چين طبق قانون 2هزار يوآن (يک ميليون و 200هزار تومان) است ولي هيچ کس با اين حقوق حاضر به کار نيست و کارفرما براي استخدام ميبايست حداقل دو برابر اين رقم را پرداخت کند. در حقيقت بازار کار اين کشور تابع اصول عرضه و تقاضا است. در چين به دليل وضعيت مناسب اقتصاد ميزان عرضه کار از تقاضاي کار بالاتر است. بنابراين نيروي کار ميتواند مبلغ بيشتري از کارفرما طلب کند؛ اين موضوع دقيقاً برعکس ايران است. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد