تجربه رانندگی با غرش ملکه بریتانیا در شیراز
عصر خودرو/ استون مارتين Rapide يک خودرو اسپرت ۴سرنشينه بوده و در اوايل سال ۲۰۱۰ به دنياي بيکران خودرو معرفي شده است. اين خودرو با عملکرد قابل توجه فني براي اولينبار در سال ۲۰۰۶ به عنوان يک خودرو مفهومي در نمايشگاه بينالمللي خودرو آمريکاي شمالي در ديترويت معرفي شد و از نسخه توليد شده Rapide در نمايشگاه فرانکفورت در سال ۲۰۰۹ رونمايي شد. نام Rapide اشاره به Lagonda Rapide دارد؛ خودرو سواري چهاردر توليد شده توسط Lagonda، در حال حاضر بخشي از استونمارتين به شمار ميرود. اولين نمونههاي توليدي اين خودرو که در ماه مه 2010 روانه بازار شد در ابتدا در يک کارخانه اختصاصي در شهر گراتس اتريش ساخته شد و جالب اينجاست که اين کارخانه قصد داشت در سال، 2000 دستگاه از آنرا توليد کند اما بهدليل رعايتنکردن قوانين فروش در سال 2012 به انگلستان نقل مکان کرد. اولين سال حضور Rapide با فروش فوقالعاده 468 دستگاه در سال همراه شد و با اينکه در سال 2013 نسل دوم اين محصول با تغييرات مشهود توليد شد اما کمپاني استون مارتين ديگر چنين فروشي را با رپيد تجربه نکرد. مجموع فروش اين خودرو تا سال 2016 مجموعا 1887 دستگاه بود و البته با وجود رقبايي همچون پورشه پانامرا توربو که با قيمت 160 هزار دلار و مازراتي کواتروپورته 145 هزار دلاري به نسبت رپيد که 200هزار دلار قيمت داشت، انتظار زيادي براي فروش آن وجود نداشت. با توجه به اينکه مدتي قبل يکي از نمونههاي نسل اول اين خودرو (مدل 2012) بهصورت گذرموقت وارد خاک کشورمان شد، توانستيم ملاقاتي کوتاه با آن در شيراز داشته باشيم که مشروح اين بررسي را در ادامه خواهيد خواند : غرش ملکه بريتانيا از سالها پيش کمپاني استون مارتين براي قدرتنمايي از موتورهاي پرقدرت 12سيلندر استفاده مي کرده است و در اين بين محصولاتي همچون ونتيج، DB9 و ONE-77 نيز از اين مورد بيبهره نبودند. البته مديران استون مارتين در نسل جديد و در راستاي ارتقا سطح تکنولوژي، موتورهاي 8 سيلندر را جايگزين کردهاند تا در جهت کاهش وزن، استهلاک و حتي مصرف سوخت قدم مثبتي برداشته باشند. در اين بين استون مارتين رپيد هم از آغاز با پيشرانه 12 سيلندر 5.9 ليتري معرفي شد اما از سال 2013 خودرو رپيد S با موتور 8سيلندر تنفس مصنوعي يا همان توربوشارژ روانه بازار شد. پيشرانه خودرو مورد آزمايش نمونه V12 با حجم 5.9 ليتري بود که حداکثر قدرت خروجي آن به 470 اسب بخار در دور موتور 6000 دور در دقيقه ميرسيد. بيشک کمپاني استون مارتين براي اثبات چابکي محصولي همچون رپيد مجبور به استفاده از گيربکس تنومند 6HP26 شد. جالب است بدانيد اين گيربکس 6سرعته اتوماتيک براي خودروهايي همچون رولزرويس فانتوم، سريهاي 3، 5، 6 و 7 بامو بهعلاوه جگوار XJ انجام وظيفه کرده است. حال استون مارتين رپيد با وزن 1.950 کيلوگرمي به کمک اين گيربکس ميتواند حداکثر گشتاور 600 نيوتنمتر را در دور موتور 5.000 دور در دقيقه رقم بزند. اين خودرو با چنين مشخصات فني ميتواند در مدت زمان 5.2 ثانيه سرعت خود را از صفر به 100کيلومتر برساند و ناگفته نماند حداکثر سرعت استون مارتين رپيد نيز 296 کيلومتر در ساعت است. کت و شلوار اتو کشيده نماد تمام محصولات کمپاني استون مارتين پيش رادياتور مشبک معروف آن است و با چراغهاي کشيدهشده روي گلگيرهاي جلو، نمايي از ونتيج را نشان ميدهد. شايد بتوان هواکشهاي روي در موتور و گلگيرهاي جلو بهعلاوه برآمدگي کشيدهشده روي درها را دليلي بر خاصبودن آن دانست زيرا اگر آنهم نبود، سادگي و يکنواختي بدنه چشم بيننده را به خود جلب نميکرد. نماي عقب رپيد از نظر طراحي به خودروهاي فستبک بسيار نزديک است و شيب انتهايي سقف، فرم کوپه به خودرو بخشيده است. چراغهاي LED جلو و عقب با طراحي سپرهاي رپيد همخواني دارد و و در شکل گيري آن از زواياي نرم استفاده شده است. فضاي صندوق بار بهنظر محدود ميآيد اما وقتي در را باز کنيد، يک فضاي 317 ليتري در اختيار مالک قرار دارد تا بتوان 4 چمدان متوسط را در آن جا داد و درصورت نياز به فضاي بيشتر ميتوانيد با فشردن يک ثانيهاي کليد کنار در عقب، صندليها را بخوابانيد و فضايي در حد 886 ليتر را به دست آوريد. در هر نقطه از خودرو همچون زير شيشهها، بالاي چراغهاي عقب و حتي روي گلگيرهاي جلو نوار کروم رنگ تعبيه شده تا ديگر رانندهها بتوانند در تاريکي تشخيص دهند خودرويي در مسير وجود دارد. هندسه شاسي اين خودرو بهگونهاي طراحي شده که قدرت جذب و دافعه بالايي دارد و همچنين يک ميله ضربهگير به سيستم تعليق ايرماتيک(Adaptive Damping System) اين خودرو کمک ميکند تا عملکرد سيستم تعليق مستقل دوجناغي دوطرفه اين خودرو سواري لذتبخش، اسپرت و متفاوتي را براي 4 سرنشين رپيد رقم بزند. طول اين خودرو برابر 5.02 متر است و بدونشک کنترل اين خودرو با عرض 1.9 متر کمي دشوارتر از ديگر خودروهاي شهري است. وزن 1950 کيلوگرمي استونمارتين رپيد تاثير بالايي در ترمزگيري آن دارد و در خصوص ايمني لازم است بدانيد در محور جلو از ديسکهاي ترمز دوگانه 390 ميليمتري با پشتيباني 6 پيستون تزريق و همچنين در محور عقب ديسکهاي دوگانه در اندازه 360 ميليمتر از 4 پيستون تغذيه ميشوند. استون مارتين رپيد به سيستمهاي کنترل پايداري ديناميکي (DSC)، توزيع الکترونيکي نيروي ترمز (EBD)، کمک هيدروليکي ترمز (HBA)، کنترل مثبت گشتاور براي جلوگيري از قفل شدن چرخ هاي عقب (PTC)، کنترل کشش(TC) و ترمز پارک الکترونيکي(EPB) تجهيز شده و همگي در جهت افزايش ايمني و آرامش خاطر سرنشينان روي اين خودرو سنگينوزن تعبيه شدهاند. دستگيره درها همسطح بدنه طراحي شدند و براي بازکردن کافي است طرف راست آنرا فشار داده و بعد آنرا بکشيد تا بتوانيد در را باز کنيد. براي سهولت در سوار يا پيادهشدن از خودرو، حالت بازشدن درها با شيب رو به بالا همراه است و حتي براي زيبايي هيچ قاب آلومينيومي دور شيشهها مشاهده نميکنيد. طرح مبتکرانه با ورود به کابين خودرو طراحي فوقالعاده دلچسب و ترکيبي از المانهاي اسپرت و لوکس را ميتوان بهخوبي لمس کرد. با چنين طرحي، حس اعتماد بهنفس فوقالعادهاي به سرنشين القا ميشود و فضايي کاملا متفاوت در مقايسه با نماي بيروني به چشم ميخورد. قالب صندليها کاملا اسپرت برشخورده است اما تمام متعلقات نماي داخلي از چرم خوشرنگ با دوخت دقيق پوشيده شده تا در عين اسپرت بودن بتوان حس لوکسبودن را به سرنشين القا کرد. کليدهاي کنترلکننده صندليهاي رديف جلو با 3 حافظه ذخيرهسازي به طرفين کنسول چسبيده بودند. بيشترين جلب توجه در استونمارتين رپيد، استفاده از کليدهاي تغيير وضعيت گيربکس روي داشبورد بهجاي دسته دنده بود تا امضايي از ونکوئيش و DB9 در اين خودرو بهجا گذاشته شود. در نگاه اول به نظر ميرسد کليدهاي امکانات مختلفي روي داشبود جاسازي شدهاند اما بيشتر آنها فقط براي کنترل سيستم صوتي 1000وات (16 اسپيکر + 2 توييتر) و سيستم تهويه مطبوع تعبيه شدهاند. کمي پايينتر، 4کليد وجود دارد تا راننده با فشردن هرکدام بتواند سيستم تعليق اسپرت، حالت رانندگي اسپرت، سيستم کنترل کشش و مهشکن را فعال يا غيرفعال کند. هر چهار صندلي اين خودرو به سردکن و گرمکن مجهزند و کليدهاي آن در وسط کنسول مياني قرار گرفته است بهعلاوه ميتوان به ديگر امکاناتي همچون GPS، دماسنج، کروزکنترل، چتر مخصوص استون مارتين، بلوتوث و هشداردهنده باد تايرها اشاره کرد و حتي در کشورهاي آمريکا و کانادا سيستم دربازکن گاراژ بهعلاوه راديو ماهوارهاي هم در سبد امکانات آن قرار دارد. در کشور بريتانيا بهدليل وجود دوربين و کنترلکنندههاي مختلف سيستم ردياب خودرو هم وجود دارد تا در صورت دزديدهشدن موقعيت دقيق به پايگاه کمپاني ارسال شود. رديف عقب توسط يک کنسول مياني مابين صندلي، ظرفيت سرنشينان را به 4 نفره تبديل کرده و روي آن 2 جاليواني، کليدهاي چراغ مطالعه، گرمکن و سردکن، کنترلکنندههاي سيستم تهويه و دريچهها قرار گرفتهاند، البته پشت سرصندلي رديف جلو، مانيتورهايي جاسازي شدهاند تا سرنشين عقب بتواند در حين سواري از تماشاي ويدئو يا بازيکردن لذت ببرد. روح اسپرت در کالبد لوکس براي استارتزدن کافي بود ريموت کنترل را در محفظه مشخصه وسط داشبورد وارد کنيم و براي يک ثانيه آنرا فشار دهيم تا جريان خون در رگهاي قلب غولپيکر بريتانيايي خوشصدا جريان پيدا کند. با کمي گاز درجا، غرش گوشنواز موتور 12 سيلندر رپيد حالمان را دگرگون کرد و با فشردن کليد D آرام آرام حرکت کرديم. با نگاه معنادار مردم، توقف خودروها سر چهارراه براي تماشاي رپيد و حتي برق چشمان کودکان دوچرخهسواري که براي ديدن اين اعجوبه بريتانيايي توقف کردند، يک حس جاودانه همچون قدرتي مثالزدني به سرنشين ميداد، شايد نتوان جيمزباند شد اما ميتوان آن را حس کرد. در مسير مستقيم خيلي نرم و آرام به حرکتمان ادامه داديم و تقريبا لازم بود از نگاهها و رانندگاني که قصد اذيت داشتند، فرار کنيم. پدال گاز را تا انتها فشرديم تا بتوانيم در کنار ظاهر خاص، قدرت را به رخ بکشيم؛ با دنده معکوس از جا کنده شد و پرواز کرد. زمان شتابگيري کمي ضربات ناشي از آسفالت وارد ميشد و براي تکميل آن حالت اسپرت بهعلاوه سيستم تعليق را فعال کرديم تا در وضعيت کاملا اسپرت قرار گيرد و بتوان حس و حالي شبيه به سواري با يک ونتيج يا DB9 را تجربه کنيم. در وضعيت کاملا اسپرت براي تست شتاب آماده شديم، بعد از يک توقف کوتاه استون مارتين رپيد را با يک لانچ شليک کرديم. دنده يک خودرو کمتر از 3 ثانيه به حداکثر سرعت 53 کيلومتر در 6400 دور در دقيقه رسيد و توسط شيفتر پشت فرمان دنده را تغيير داديم؛ دنده 2 در صدم ثانيه وارد مدار شد و شاهد افزايش سرعت دلچسب رپيد بوديم تا اينکه در دور موتور 6.450 دور عقربه کيلومترشمار عدد 100 را نشان داد و مجموعا شتاب صفر تا 100 اين خودرو در مدت زمان 5.6 ثانيه ثبت شد اما همچنان ادامه داديم و در 0.550 دور ، دنده 3 وارد مدار شد. حداکثر سرعتي که رپيد با دنده 3 طي کرد برابر حداکثر سرعت پرايد يعني چيزي حدود 165 کيلومتر بود و هنوز 3 دنده ديگر جا داشت. شايد برايتان جالب باشد بدانيد هيچ مزيتي بدون عيب نيست، مصرف سوخت شهري اين خودرو با توجه به عظمت اعداد درون کاتالوگ رپيد به ازاي هر 100 کيلومتر برابر با 22 ليتر و مصرف جادهاي آن 10.4 ليتر است که بهصورت ترکيبي 14.9 ليتر بنزين مصرف ميکند. در نتيجهگيري پاياني ميتوان به پيشرانه پرقدرت V12 رپيد، صداي فريبنده خاص، تسلط بالا روي سطح جاده و توزيع وزن بالاي آن نمره مثبت داد اما نبايد از معايبي مانند قيمت بسيار بالا، فضاي داخلي محدود سرنشينان و ديد محدود عقب چشمپوشي کرد. جا دارد از مالک خودرو، آقاي مومني که خودرو خاص خود را در اختيار تيم هفتهنامه خودروامروز قرار دادند تشکر و قدرداني کنيم. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد