تجربه رانندگی با دنا پلاس توربو؛ کیفیت فدای کمیت!
خودرو بانک/ پيشرانه هاي توربو مدت ها بخاطر مشکلاتي از قبيل دردسرهاي نگهداري، خرابي هاي مداوم، لگ اوليه بيش از حد و مواردي از اين دست، عموميت پيدا نميکردند و فقط بر روي درصد کمي از محصولات استفاده ميشدند. اما گذشت زمان و رفع نقايص اين تکنولوژي از يک طرف و بحران سوخت و آلودگي هوا از طرف ديگر باعث شد که کمپاني ها رفته رفته به سمت استفاده از پرخوران ها حرکت کنند و اکنون از برندهاي درجه چندم چيني گرفته تا برترين خودروسازان آلمان، از اين طريق بازدهي موتورهاي احتراقي خود را بالا ميبرند. خوب کشور ما هم پس از يک وقفه طولاني و حرف و حديث هاي فراوان بالاخره تصميم گرفت از اين تکنولوژي بهره ببرد و با ارائه سمند سورن توربو، سرکي هرچند خفيف به دنياي ماشين هاي روز بکشد. حالا پس از مدتي اين موتور با مقداري اصلاحات بر روي نسخه فيس ليفت شده سمند يعني دنا نيز قرار گرفته و خودروبانک مثل هميشه اينجا حاضر است تا ببيند دست پخت جديد ايران خودرو چطور از آب درآمده. طراحي ظاهري قضاوت در مورد طراحي دنا کمي سخت است. از طرفي ميتوانيم دنا را يک ماشين خشن و تا حدودي خوش قيافه بدانيم که به نسبت پدرش سمند، زيباتر شده و با صورت پر جذبه تر نسبت به برخي از رقبا حس بهتري به مالکش هديه ميکند؛ و از طرف ديگر ميشود بخاطر استفاده از خطوط قديمي "نسبت به ماشين هاي روز" و ناهماهنگي ميان بعضي قطعات از ظاهرش ايراد گرفت. اما با تمامي اين صحبت ها در بازاري که در آن جد بزرگ دنا يعني 405 با تيپ متعلق به دهه هشتاد ميلادي(!) توليد ميگردد، همين ميزان پيشرفت هم غنيمت محسوب ميشود. تازه در مدل پلاس قطعاتي مثل درب ها، خطوط کناري و گرافيک داخلي چراغها به روز رساني شده اند و چند قطعه مثل سانروف و بالچه کوسه اي هم به اتومبيل اضافه شده تا چين و چروک هاي دوران ميانسالاي دنا، پشت اين زيور آلات روز پنهان شوند. اگر يادتان باشد در مقاله بررسي دنا پلاس اين طراحي را به طور کامل نقد کرديم و تمامي خوبي ها و بدي هايش را گفتيم؛ پس اينجا ديگر خيلي سرتان را درد نمي آورم. فقط اين را بگويم که پلاس توربو همان لباس هاي پلاس تنفس طبيعي را به تن کرده اما با پوشيدن کفش هاي زيباتر و بزرگتر 16 اينچي، مقداري خوش تيپ تر از برادرش شده است. در واقع بدليل ارتفاع زياد گلگيرها و بلندي درب هاي دنا، رينگ هاي 15 اينچي قبلي زير بدنه کوچک نظر ميرسيدند و خوشبختانه اين ناهماهنگي در نمونه توربو برطرف شده است. طراحي داخلي در داخل هم همه چيز شبيه به قبل است و در نگاه اول تفاوتي ميان ميهمان امروزمان با پلاس اتمسفريک و حتي دناي ساده ديده نميشود. اما با دقت بيشتر ميتوان به تغييرات کوچکي مثل طراحي جديد دسته دنده يا دوخت قرمز رنگي که فرمان، گردگير دنده و زيرپايي ها را تزئين نموده پي برد. البته بايد اعتراف کنم که همين طراحي قديمي همچنان در قياس با بسياري از ماشين هاي اقتصادي اين رده جذاب محسوب ميشود. از نکات مثبت کابين ميتوان به خطوط منطقي و هماهنگ داشبورد، چيدمان مناسب نشانگرهاي پشت آمپر و استفاده از قطعاتي با طرح چوب که حس لوکسي به سرنشينان هديه مينمايند اشاره کرد. ولي اين کابين با تمامي خوبي هايش مشکلاتي هم دارد. اولين مشکل بحث کيفيت است. البته استفاده از پلاستيک خشک براي اين رده کاملاً طبيعي است و به اين قضيه ايرادي نميگيريم؛ اما در روز تست مواردي ديده شد که مقداري ما را نا اميد کرد. مثلاً در هنگام حرکت، صداي جير جير کمي از داشبورد به گوش ميرسيد که هر چند خيلي خفيف بود اما با توجه به کارکرد بسيار پايين ماشين مورد تست، ما را در مورد سمفوني احتمالي که در آينده از قطعات کابين نواخته خواهد شد نگران کرد. مشکل ديگر اينکه تمامي درب هاي دنا "از درب راننده گرفته تا زيرسيگاري عقب!" به سختي باز و بسته ميشوند که اين قضيه نشان از بي دقتي در مونتاژ دارد. بدتر از همه اينها امروز يک دنا ساده با کارکرد نه چندان بالا در صحنه حضور داشت که قطعه پلاستيکي روي ستون مياني اش بدون هيچ ضربه اي شکسته شده و از جا در آمده بود! خوب پس کيفيت داخلي دنا هر چند از فاجعه اي مثل رانا بهتر است اما در مجموع تعريف چنداني هم ندارد. مشکل دوم مسئله بي دقتي در طراحي و عدم توجه به يک سري ريزه کاري هاست. مثلاً در هنگام استارت زدن متوجه ميشويد که جاي کافي براي دست شما در نظر گرفته نشده و در نتيجه مجبوريد مثل خانم هايي که تازه لاک زده اند(!) سويچ را بصورت دو انگشتي در جايش بچرخانيد! يا در هنگام بسته بودن درب هاي جلو، دسترسي به تنظيمات برقي صندلي ها دشوار ميشود. يک مشکل ديگر اينکه بنا به دلايلي مثل حجيم تر شدن داشبورد و افزايش ضخامت قسمت داخلي سقف "بخاطر اضافه شدن سانروف"، فضاي اتاق مقداري کوچک شده. البته هنوز هم فضاي داخلي دنا براي استفاده هاي معمول خانوادگي کافي به نظر ميرسد اما با توجه به اينکه پلتفرم هاي مشترک اين محصول از جمله 405 و سمند کابين جادار تري دارند، مشخص ميشود که فضا سازي دنا با نقص هايي مواجه بوده. ولي با تمامي اين انتقادات در مجموع از محيط داخلي راضي بوديم و زيبايي داشبورد، راحتي صندلي ها و وجود آپشن هاي زياد باعث شد که بتوانيم مشکلاتش را تا حدودي به دست فراموشي بسپاريم. راستي اين هم از قلم نيندازم که صندوق 500 ليتري دنا، مثل تمامي خانواده سمند، جاي کافي براي استفاده خانوادگي را در اختيار قرار ميدهد و مشکلي از اين بابت احساس نخواهيد کرد. امکانات از نظر سطح آپشن تفاوتي ميان پلاس توربو با پلاس معمولي وجود ندارد. اما در هر صورت وجود امکاناتي نظير ايربگ هاي جلو و جانبي، سيستم ترمز چهارچرخ ديسکي مجهز به ABS و EBD، کروزکنترل، پخش تصويري مجهز به رهياب، صندلي هاي تمام برقي سرنشينان جلو، تهويه مطبوع اتوماتيک، دوربين و سنسور دنده عقب، بلوتوث، آينه هاي تاشو برقي، سانروف برقي، چراغ ولکام و دي لايت و... گزينه هاي خوبي براي اين رنج به حساب مي آيند. البته جا داشت که مدل توربو به کيلس و استارتر و مواردي از اين دست هم مجهز شود اما ايران خودرو تصميم گرفته اين آپشن هاي اضافه را در نمونه توربو اتوماتيک ارائه دهد. ايمني همانطور که در مقاله هاي قبلي هم اشاره کرديم اطلاعات دقيقي از ميزان ايمني دنا پلاس در دسترس نيست. اما به طور کلي قديمي بودن پلتفرم و نتيجه ضعيف تست تصادف سمند "که با دنا از يک پلتفرم مشترک استفاده ميکند" نکات دلگرم کننده اي به نظر نميرسند. البته در طرف مقابل ايران خودرو ادعا نموده که بدنه دنا پلاس مستحکم تر از قبل شده که اگر اين ادعا درست باشد ميتوانيم اين مورد را در کنار اضافه شدن ايربگ هاي جانبي به فال نيک بگيريم و با کمک ستاره ايمني تکميلي دعاي خير مادر! دل به جاده ها بزنيم. پيشرانه و توانايي هاي حرکتي خوب بالاخره به قسمت اصلي ماجرا رسيديم! در حقيقت ما در مقاله قبلي خودروبانک با دنا پلاس آشنا شده بوديم و الان براي شناخت پيشرانه و توانايي هاي حرکتي مدل توربو اينجا هستيم. در زير کاپوت دنا توربو همان موتور آشناي EF7 TC با حجم 1.65 ليتر و 16 سوپاپ قرار گرفته. نکته مثبت اين است که برخي از قسمت هاي اين موتور از جمله اينترکولر نسبت به نمونه قبلي که در سورن توربو استفاده شده بود مورد بازنگري قرار گرفته اند و ايران خودرو وعده داده که با اين اصلاحات پيشرانه دنا به گرما مقاومت بيشتري خواهد داشت و ديرتر دچار افت توان خواهد گرديد. البته اين پيشرانه نسبت به موتورهاي توربو روز جهان بازدهي پاييني دارد اما به نسبت ماشين هاي اين رنج از بازار و همچنين برادر تنفس طبيعي خود يک سر و گردن بالاتر ظاهر ميشود و با 150 اسب بخار قدرت و 215 نيوتن متر گشتاور براي خيلي ها خط و نشان ميکشد. قبل از ادامه بحث بيائيد نگاهي به مشخصات ميهمان امروزمان و مقايسه اش با مدل تنفس طبيعي داشته باشيم. مدل دنا پلاس دنا پلاس توربو پيشرانه 4 سيلندر 16 سوپاپ EF7 4 سيلندر 16 سوپاپ EF7 TC حجم موتور 1.65 ليتر 1.65 ليتر حداکثر قدرت 115 اسب بخار در دور 6000 150 اسب بخار در دور 5500 حداکثر گشتاور 157 نيوتن متر در دور 4500 215 نيوتن متر از دور 2200 تا 4800 گيربکس 5 دنده دستي 5 دنده دستي شتاب 0 تا 100 13.5 ثانيه 10 ثانيه حداکثر سرعت 189 کيلومتر در ساعت 205 کيلومتر در ساعت مصرف سوخت (ترکيبي) 7.94 7.94 وزن (کيلوگرم) 1258 1262 خوب پس حالا دنا از يک ماشين معمولي تبديل به يک خودرو فرز و چابک شده و شما ميتوانيد با اين خودرو حتي سر به سر ماشين هاي گرانتر از خودتان هم بگذاريد. البته در مورد مصرف سوخت من نميدانم مهندسين ايران خودرو محاسباتشان را چطور انجام داده اند که مصرف ترکيبي مدل توربو با تنفس طبيعي دقيقاً يکسان شده است! مگر ميشود اين همه قدرت و گشتاور بالاتر، آن هم در دور موتور پايين تر به مصرف سوخت بهينه تر منجر نشده باشد! البته ميزان مصرف اعلامي برون شهري مدل توربو حدود 0.5 ليتر پائين تر از نمونه ساده اعلام شده اما با توجه به وزن مشابه، قطعاً مصرف ترکيبي هم بايد يک اختلاف ولو جزئي با مدل تنفس طبيعي داشته باشد. تجربه رانندگي و اما رانندگي؛ در ابتدا که همه چيز شبيه به دناي تنفس طبيعي است. همان داشبورد، همان ديد به اطراف نسبتاً خوب و همان حس تسلط کافي. حتي در شروع حرکت هم تفاوتي بين دنا پلاس توربو با دناي عادي احساس نميشود. اما کافي است دور موتور از حدود 2200 دور در دقيقه بگذرد و شما هم پدال گاز را تخته کرده باشيد تا متوجه شويد که اين تو بميري از آن تو بميري ها نيست. در اين شرايط قدرت و گشتاور مناسب حاصل از تلاش توربو به خوبي زير پايتان حس ميشود و ميتوانيد از بالا رفتن سريع عقربه سرعت لذت ببريد. البته با رسيدن دور به عدد 4800 توربو از مدار خارج و افت شديدي در روند شتابگيري ايجاد ميشود و بهتر است که نهايتاً در همين دور، دنده را سبک نمائيد. هرچند رد لاين ماشين هم خيلي محدود است و اصلاً به شما اجازه رسيدن به دورهاي بالاي 5500 را نخواهد داد. خلاصه اينکه عملکرد توربو در بازه نسبتاً محدودي در اختيار شما قرار دارد و در نتيجه دستيابي به بهترين شتاب با اين ماشين به مقداري تمرين نياز خواهد داشت تا اصطلاحاً لمش دستتان بيايد. اما وقتي اين لم به دستتان آمد ميتوانيد در حدود 11 ثانيه از حالت سکون به سرعت 100 کيلومتر در ساعت دست يابيد که به نسبت رقباي قيمتي و يا دنا تنفس طبيعي عملکرد بهتري محسوب ميشود. البته در هنگام لانچ، چسبندگي ضعيف لاستيک هاي فابريکي کمي مشکل ساز است با هرزگردي بيش از حد، مقداري از توان موتور را هدر ميدهد. اما به هر حال باز هم شتاب کلي مناسب ارزيابي شد. راستي تا يادم نرفته اين را هم بگويم که صداي موتور، بخصوص در دورهاي بالا نسبتاً زياد است و به داخل کابين نفوذ ميکند. عملکرد گيربکس تا حدودي قابل قبول است. ضرائب هم در دنده هاي يک و دو اصلاح و با موتور هماهنگ شده اند. ولي مورد منفي در نحوه جا رفتن دنده هاست که اينقدر از هم دور هستند که سرعت تعويض را کاهش ميدهند. اما در مجموع ميتوانيم به گيربکس دنا هم نمره قبولي را بدهيم. راستي اگر با دستي بودن گيربکس دنا مشکل داريد ميتوانيد کمي صبر کنيد تا نمونه هاي اتوماتيک اين محصول هم ارائه شوند. "البته اميدوارم تا آن موقع قيمت ها مجدداً سر به فلک نکشند و در آن زمان بنده را فحش ندهيد که چرا شما را به صبر دعوت کرده بودم!" قطعاً خودروبانک در اولين فرصت به سراغ آن مدل هم خواهد رفت و در کنار شما دنا اتوماتيک را نيز بررسي خواهيم نمود. به طور کلي ميشود از دو زاويه به توانايي هاي حرکتي دنا توربو نگريست. از يک نظر ممکن است بگوئيد يک ماشين 1.65 ليتري توربو توليد روز، بايد قدرت بيشتري داشته باشد چون ماشين هايي مثل رنو تليسمان، پژو 2008 و.. با موتورهاي کم حجم تر راندمان بالاتري ارائه داده اند. اما اينجا بحث قيمت مطرح است و طبيعتاً از ماشيني با قيمت بسيار کمتر از مثالهاي فوق نبايد توقع تکنولوژي مشابه داشته باشيم. پس اگر از اين زاويه به قضيه بنگريم و وجه پرداختي در مقابل کالاي دريافتي را در نظر بگيريم، داستان شکل متفاوتي به خود ميگيرد و حالا ميشود از ماشين ارزان اما سريع خودمان حسابي لذت ببريم و از اينکه ميتوانيم براي ماشين هاي گرانتر و پر ادعاتر بازار هم شاخ و شانه بکشيم خوشحال باشيم. تازه پيشرانه هاي توربو در ارتفاع تهران افت توان کمتري نسبت به انواع تنفس طبيعي دارند و چه بسا بتوان با اين ماشين که شتاب رسمي 10 ثانيه اي دارد ماشين هاي 9 ثانيه اي اتمسفريک را هم به چالش کشيد. کمي هم در مورد سواري صحبت کنيم. به طور کلي تمامي مدل هاي دنا کيفيت سواري قابل قبولي دارند و حتي در مدل توربو با وجود کوتاه تر شدن فاق لاستيک ها ميزان خشکي آزار دهنده نيست. اما اشکالي که وجود دارد اين است که عليرغم افزايش شديد قدرت موتور در نمونه توربو فکر چنداني به حال ارتقاء سيستم ترمز و پايداري نشده و اين قضيه لذت استفاده از حداکثر توان اين موتور قدرتمند را کمرنگ کرده است. البته افزايش نسبت قطر رينگ به فاق لاستيک و پهن تر شدن چرخ ها در بهبود هندلينگ بي تاثير نبوده اند اما جا داشت که از سيستم کنترل پايداري الکترونيکي و ترمزهاي قويتر از اين، براي نمونه توربو استفاده ميشد تا با خيالي آسوده تر پدال گاز را بفشاريم. نتيجه گيري دنا پلاس توربو، در رنج قيمتي خودش ماشين پرشتاب و آپشنالي محسوب ميشود و قادر است رقباي هم سطح را حسابي به دردسر بيندازد. همچنين از حيث بازار دست دوم و گستردگي خدمات هم شرايطش، حداقل در مقايسه چيني هاي خوش خط و خال بازار، بهتر است. پس اگر يک ماشين سريع و پر آپشن ميخواهيد که با آن سر به سر ماشين هاي گرانقيمت تر بگذاريد ميتوانيد روي دنا پلاس توربو حساب باز کنيد و در کنار تمامي اين مزايا از مواردي مثل فضاي صندوق کافي و سواري قابل قبول هم بهره مند شويد. اما در نظر داشته باشيد که با خريد اين محصول نکات منفي متنوعي مثل کيفيت نه چندان مطلوب در متريال و مونتاژ، استهلاک بالا، ترمز و پايداري متوسط "البته در قياس با توانايي هاي حرکتي" و نا مشخص بودن وضعيت ايمني نيز همراه شما خواهند بود همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar