ملاقات با مرسدس بنز 300SL اتاق R129 در تهران
خودرو بانک/ منحصر از وجود يا عدم وجود يک مدل بخصوص در ايران و همچنين خارج کردن فاکتورهاي مالي از معادله، زيباترين، سنگينترين، راديکالترين و منحصر به فردترين مدل ساخته شده برند مرسدس بنز در تاريخ صنعت خودروسازي چيست؟ اگر اين مقاله پرسشنامهاي امتحاني در يکي از کلاسهاي محصول شناسي صنعت خودرو باشد، اين پرسش بدون شک بارم 20 نمرهاي را با خود به همراه خواهد داشت و در نتيجه پاسخ به آن نيازمند تفکر عميق و در نظر گرفتن همه فاکتورهايي است که يک خودروشناس بايد در ذهن خود لحاظ کند. زيبايي موضوعي کاملاً سليقهاي است اما اگر قراربود نگارنده اين مقاله به عنوان طراح سوال، خود شخصاً اول از همه به اين پرسش پاسخ دهد، بدون شک بحث بر سر انتخاب بين يکي از دو مدل C126 يا R129 بود. پيش از آن که اين پاسخ را قضاوت کنيد لازم است تاکيد کنم که خير، اسطورهسازي W140، محبوبيت R107، جلال W220، متانت W113 و مخصوصاً جاودانگي W198 300SL افسانهاي را از ياد نبردهام. هريک از مدلهاي عنوان شده در دوران ظهور خود در خط توليد مرسدس بنز تغييرات و تحولات اساسي ايجاد کردهاند اما به عقيده نگارنده، دو مدل C126 (نسخه کوپه کلاس S/W126) و R129، از ديدگاه طراحي و زيبايي شناختي، ترکيب بسيار ايدهآلي از وقار، متانت، لوکسگرايي و عملکرد محوري را در خود گرد آوردند. ترکيبي که شايد در هيچ يک از ساير محصولات تاريخ برند مرسدس بنز تا به امروز تکرار نشده باشد. جالب آن که هر دو خودرو ساخته و پرداخته ايدههاي خالق جديد زبان طراحي و البته سرطراح باسابقه شرکت مرسدس بنز در دوران کلاسيک، برونو ساکو هستند. آنچه در ادامه اين مقاله از خودروبانک ميخوانيد، آشنايي با پلتفرم محبوب R129، چهارمين نسل از سري محبوب خودروهاي اسپرت لوکس دو نفره سقف تاشو مرسدس بنز (مدل 1991) است که بين سالهاي 1989 تا 2002 بر خط توليد قرار گرفت تا يکي از زيباترينهاي اين برند آلماني را قلم بزند. نسل جديد SL چهارمين نسل SL تنها دو سال پيشتر از حضور کلاس S جديد (W140) به بازار معرفي شد. نسل چهارم SL که با کد فني R129 شناخته ميشود بر سيني کف کوتاه شده پلتفرم W124 شکل گرفت و از اين رو ابعادي برابر با 4470×1811×1288 ميليمتر دارد که با توجه به سال و مدل توليدي ميتوانند با يکديگر اندکي تفاوت داشته باشند. R129 جانشين نسل پيشين کلاس SL با کد شناسايي R/C107 شد که پيشتر از سوي فردريش گايگر طراحي شده بود. R/C107 الهام بخش نسخه کلاس S توليدي همان دوران (W116) بود و داستان براي R129 که الهام بخش W140 شد نيز به همين صورت بود. تفاوت عمده در ساختار R129 آنجا است که بر خلاف نسل پيشين خود، تنها در فرمت 2 نفره رودستر (Roadster/سقف تاشو) طراحي شد و هرگز در فرمت 2+2 مانند C107 به توليد نرسيد. همچنين نکته جالب در مورد ساختار R129 آن است که اين خودرو به سقف تاشو پارچهاي با مکانيزم باز و بسته شدن الکتروهيدروليک (الکتريکي-هيدروليکي) مجهز بود اما در عين حال به همراه يک سقف ثابت فلزي به مشتريان عرضه ميشد که براي نصب آن بر روي خودرو لازم بود تا ابتدا سقف پارچهاي را بصورت اتوماتيک در صندوق عقب خودرو تاه و سپس شخصاً اقدام به نصب سقف فلزي بر روي خودرو کنيد. از ديدگاه طراحي خارجي R129 المانهاي طراحي کلاس SL را فرياد ميزند با اين تفاوت که R129 در مقايسه با نسل پيشين خود بسيار جسورتر، مدرنتر و چالاکتر جلوه ميکرد که مهمترين و بزرگترين قدمي بود که در تغيير زبان طراحي مرسدس بنز از دوران تغيير مديريت بخش طراحي اين شرکت از فردريش گايگر به برونو ساکو برداشته شد. از اين رو شباهتهاي ظاهري و سنتي بسيار زيادي به R/C107 دارد که مهمترين آنها شباهت بيمانند نماي جانبي، جلوپنجره و طراحي چراغهاي جلو و عقب است. R129 در طي سالهاي توليد دچار تغييرات عمده و جزئي بسيار شد و از اين رو براي شناسايي مدل دقيق هر يک از آنها بايد به اين تغييرات آشنا بود. عمدهترين فيسليفت انجام شده در R129 در سال 1997 اجرا شد که شديدترين تفاوتهاي ظاهري اعمال شده در اين فيسليفت استفاده از سپرهاي جديد، چراغهاي جلو و عقب تغيير يافته اما دنبالکننده اصول طراحي مرسدس بنز، شکافهاي تغيير يافته پشت چرخهاي جلو و استفاده از ريمهاي بزرگتر بود. آنچه در R129 مورد معرفي اين مقاله مورد توجه است، استفاده از چراغهاي جلو و عقب به اصطلاح مدل بالايي (بعد از فيسليفت) به جاي چراغهاي استاندارد است که هرچند از اصالت خودرو ميکاهد اما بدون شک ارتقاء ظاهري مهمي به شمار ميآيد. چراغهاي عقب R129 هاي توليد شده تا سال 1996 همانند ساير مرسدس بنز هاي آن دوران از نوع کرکرهاي سه شيار بود اما در نمونههاي پس از فيسليفت با پهنتر شدن ضخامت کرکرهها تعداد شيارها به دو عدد کاهش يافت که شايد تفاوت مهمي به نظر نرسد اما زيبايي بيشتر آن به سرعت به چشم ميآيد. چراغهاي جلو نيز روايت مشابهي را به دنبال دارند. در نمونههاي پس از فيسليفت لنز چراغهاي هاشور خورده و مات با لنزهاي شفاف جايگزين شد که جلوه زيباتري به خودرو ميبخشيد. نماي داخلي نيز همانند W140 بسيار سنگين و نمايشگر نسل نوين محصولات مرسدس بنز در آن زمان بود که از ادغام پلاستيک فشرده و چوب در بخشهاي مختلف تشکيل ميشود. خوشبختانه ادوات کنترلي آپشنهاي مختلف داخل کابين و نمايشگرهاي پشت غربيلک چهار شاخه فرمان همانند ساير مرسدس بنزهاي کلاسيک از پنج نشانگر دوار تشکيل شده است که کاملاً يادآور خط مشي سنتي و ديرينه مرسدس بنز در استفاده از نشانگرهاي کاملاً خوانا، زيبا و شکيل است. اما جذابترين و البته پرحاشيهترين المان طراحي نماي داخلي R129 دقيقاً همانند W140، داشبرد نامتقارن آن است که آن تقارن يا حتي نامتقارني مورد انتظار درست در وسط داشبورد به کلي بر هم ميريزد. اگر با کمي دقت به وسط داشبورد اين دو خودرو (R129 و W140) نگاه کنيد به سرعت در مييابيد که دو دريچه تهويه مطبوع قرار گرفته در وسط داشبورد به شکل عجيب و کاملاً نامتقارني به سمت سرنشين متمايل شده است. شايد اين نکته به چشم بسياري از خودرو دوستان نيايد اما اين عدم تقارن در دوران طراحي تقريباً بينقص برونو ساکو در R129 و W140 همانند بمب صدا کرد و هرگز دليل قانعکنندهاي براي اين برهم ريختگي تقارن بيان نشد. لازم به بيان است که مرسدس بنز در ميانههاي دوران توليد SL اقدام به تغيير شيوه نامگذاري محصولات خود کرد. به اين ترتيب که در ابتداي توليد محصولات در ترکيب عدد و حروف به صورت (300SL) به بازار عرضه ميشدند اما از سال 1994 به بعد اين شيوه نامگذاري به ترکيب حروف و عدد تغيير پيدا کرد (SL300) و از آن پس به همين رويه به بازار عرضه شد. قلب غول در حالت کلي طيف گستردهاي از پيشرانهها در دوران توليد دوازده ساله R129 براي اين پلتفرم در نظر گرفته شد که بيشتر آنها با نمونههاي جديد جايگزين شدند و نمونههاي قديميتر با ورود پيشرانههاي جديد از خط توليد کنار رفتند. پيشرانه اين SL نمونه شش سيلندر خطي 3 ليتري 24 سوپاپ M104 به قدرت 228 اسب بخار در دور 5500 و گشتاور 272 نيوتنمتر در دور 4000 است که در حقيقت يکي از ضعيفترين پيشرانههاي ارائه شده مرسدس بنز براي R129 بود. به عبارت بهتر اگر دو پيشرانه M103 (3 ليتري 12 سوپاپ) و نمونه 2.8 ليتري M104 که بعدها به سري پيشرانههاي ارائه شده R129 اضافه شد را در نظر نگيريم، M104 سه ليتري ضعيفترين پيشرانهاي بود که براي اين پلتفرم ارائه شد. از اين رو شتاب صفر تا صد کيلومتر بر ساعت اين خودرو با پيشرانه M104 برابر با حدود 8 ثانيه و حداکثر سرعت آن معادل 250 کيلومتر بر ساعت عنوان شده است که شايد چندان سريع به نظر نرسد اما نبايد وزن 1819 کيلوگرمي اين خودرو را از ياد برد. مرسدس بنز گه گاه نمونههاي توليد محدود و مناسبتي متنوعي را بر R129 پياده کرد که از پيشرانههاي متفاوتي بهره ميبردند. اگرچه پيشرانه 12 سيلندر 6 ليتري 48 سوپاپ (DOHC/دو ميل سوپاپ) با کد شناسايي M120 به قدرت 390 اسب بخار در مدل 600SL/SL600 قدرتمندترين پيشرانه استاندارد عرضه شده براي اين پلتفرم به حساب ميآمد اما برترين پيشرانه استاندارد عرضه شده بر R129 نمونه 24 سوپاپ (DOHC/دو ميل سوپاپ) 5 ليتري V8 بود که با کد شناسايي M119 در مدلهاي 500SL/SL500 به بازار عرضه ميشد. اين پيشرانه در قدرتمندترين حالت ممکن توان توليد 322 اسب بخار قدرت در دور 550 را داشت که از سوي مطبوعات به عنوان پيشرانه برتر اين پلتفرم لقب گرفته بود. اما خاصترين پيشرانههاي عرضه شده بر اين پلتفرم در نمونههاي توليد محدود شامل پيشرانههاي ديو پيکر تريمهاي AMG ميشود که شامل نسخههاي DOHC V12 تيون شده اتمسفريک (تنفس طبيعي) AMG به حجمهاي 6.0، 7.0، 7.2 و 7.3 ليتر بودند که به ترتيب با کد تجاري SL60، SL70، SL72 و SL73 شناخته ميشدند و قدرتمندترين آنها (SL73 AMG) توان توليد 518 اسب بخار در دور 550 و 720 نيوتنمتر گشتاور در دور 4000 را داشت و ميتوانست تنها در 4.5 ثانيه به تندي 100 کيلومتر بر ساعت و سرعت نهايي بيش از 320 کيلومتر بر ساعت دست يابد. در مجموع تيراژ بسيار پايين حدود 300 دستگاه از نسخههاي AMG اين خودرو به توليد رسيد که امروزه بالاترين قيمت نمونههاي R129 را به خود اختصاص ميدهند. اگرچه نمونههاي شش سيلندر 300 و 280 اين خودرو به بازار ايالات متحده آمريکا نيز راه يافت اما به دليل حساسيت آمريکاييها در مقوله قدرت و شتاب، پيشرانههاي شش سيلندر تنها در بازه زماني محدودي ارائه شدند و تنها دو پيشرانه V8 و V12 به همراه گيربکسهاي اتوماتيک بود که عمده سفارشهاي R129 در بازار آمريکاي شمالي را تشکيل دادند. در حالت کلي سه گيربکس براي R129 ارائه شد که يک نمونه آن دستي 5 سرعت و دو نمونه ديگر اتوماتيک تيپ ترونيک 4 و 5 سرعت بودند که گيربکس انتخابي با توجه به نوع پيشرانه براي هر مدل بخصوص از R129 در نظر گرفته ميشد. اما در SL مورد بررسي اين مقاله گيربکس از نوع 5 سرعت دستي است. سيستم تعليق در نمونههاي پيش از سال 1995 با نمونههاي پس از آن اندکي متفاوت است. به همين دليل مدل 1991 در جلو از سيستم تعليق مستقل با فنرهاي لول و کمکهاي گازي مستقل و در عقب بر مکانيزم پنج لينک (يکي از انواع مکانيزمهاي مولتي لينک) و فنرهاي لول و کمکهاي گازي مستقل سوار است. همچنين در تمامي مدلهاي R129 از ترمزهاي ديسکي در هر چهار چرخ استفاده شده که براي کنترل بهتر خودرو به سيستم ضد قفل ABS مجهز هستند. مرکز توجه R129 بنا به دلايل مختلفي در مرکز توجه رسانههاي خودرويي دوران توليد خود قرار گرفت که يکي از آنها استفاده از کمربند ايمني قرار گرفته در ساختار صندلي بود که براي اولين بار در جهان اجرا ميشد. اما مهمترين و بارزترين اتفاق رسانهاي پيرامون R129 در مورد شاهزاده دايانا در سال 1991 ميلادي در انگلستان است. محبوبيت شاهزاده دايانا در جهان بيمسابقه بود و زماني که او جگوار XJS شخصي خود را فروخت تا با پول آن يک دستگاه R129 500SL قرمز متاليک را بصورت اقساطي خريداري کند، اين اتفاق همانند بمب در جهان صدا کرد. انگليسي ها و بخصوص خانواده سلطنتي بريتانيا حساسيت بسيار زيادي در استفاده از اجناس و کالاهاي توليدي کشورشان داشتند و زماني که دايانا خودرو انگليسي خود را در راستاي تملک يک جواهر آلماني فروخت، فشار زيادي از سوي خانواده سلطنتي و مطبوعات بريتانيا به وي وارد آمد که سرآخر او را به ناچار مجبور به فروش 500SL و بازگشت به خودروهاي بريتانيايي در سال 1992 کرد. 500SL قرمز متاليک پرنسس دايانا هم اکنون در موزه مرسدس بنز در شهر اشتوتگارت در کنار ساير محصولات بيمانند اين برند در بازديد عموم قرار دارد. کلام آخر R129 يکي از برترين و ماندگارترين آثار هنري توليد شده از سوي مرسدس بنز در طول تاريخ حضور اين برند در صنعت خودروسازي جهان است. اين خودرو در تيراژ بسيار محدود به کشور وارد شد و دشواري تامين قطعات و هزينههاي جانبي R129 آن را به خودرويي بدل کرده که هرکسي از پس آن بر نميآيد. اگرچه نمونههاي شش سيلندر R129 درست همانند يک کامارو شش سيلندر، خودرويي پرفورمنس محور، زيبا، خواستني اما با پيشرانهاي نسبتاً ضعيف، نهچندان تيز و بز به نظر ميآيد اما همچنان لقب يکي از برترين مرسدس بنز هاي مدرن کلاسيک تاريخ را با خود يدک ميکشد. قيمت اين خودرو در بازار کشور بيشتر به دليل محدود بودن تيراژ واردات بسيار بالا است اما بايد به خاطر داشته باشيد که درصورت داشتن توان تملک يکي از آنها، نگهداري از يک R129 کار بيدردسر و کمهزينهاي نخواهد بود، در هر صورت هر که فيل خواهد، جور هندوستان کشد.