جيم/
فيلم سينمايي «در مدت معلوم» سراغ يک موضوع جنجالي رفته است. توجه به بحران جنسي جوانان و در کنار آن بررسي راهکارهاي مختلف، داستان اصلي اين فيلم است. «وحيد اميرخاني» متولد 1360 و دانش آموخته کارگرداني سينما است که در اولين تجربه سينمايي خود به سراغ موضوعي رفته که هميشه صحبت کردن از آن در جامعه با حواشي زيادي همراه بوده است. با اين حال رويکرد کمدي فيلم توانسته عليرغم نبود سوپراستارها و تنها با اکتفا به روايت جذاب و بازي خوب «جواد عزتي»، «هومن سيدي» و «ويشکا آسايش»، مخاطبان زيادي را به سينما بکشاند و راضي نگه دارد. پيرامون اين فيلم و حواشياش با کارگردان آن هم کلام شديم که در ادامه ميخوانيد:
اسم فيلم «در مدت معلوم» يا «في المدت معلوم» کمي عجيب است. از ابتدا همين اسم را براي فيلم در نظر داشتيد و آيا ميخواستيد با اين اسم به مخاطب کد بدهيد؟!
اسم فيلمنامه در ابتدا «سگ چرخ» بود. اما شوراي ارزشيابي ارشاد تغيير اسم را براي ساخت آن شرط کرد. ما اسمي را انتخاب کرديم که بعدها بتوانيم آن را تغيير دهيم ولي بعدها اين تغيير ميسر نشد.
با اين که فيلم شما تابوشکن است، اما تبليغات تلويزيوني دارد. در حالي که خيلي فيلمها از اين امکان محروماند.
فيلم ما تابلوشکن نيست و به همين دليل تبليغات دارد. تابو يعني چيزي که جامعه به آن واکنش دارد و به نوعي قبيح است. در حالي که اين مسئله در تمام جوامع وجود دارد و جوانان راجع به آن گفتوگو ميکنند. فقط وقتي که بحث رسانهاي ميشود، مواجهه با اين مسئله به گونهاي است که گويي چنين مسئلهاي وجود نداشته يا نبايد داشته باشد! اگر اين فيلم تابوشکن بود، پيشتر از رسانه ملي، مخاطبان واکنش نشان ميدادند! در صورتي که استقبال بي نظير از فيلم خلاف اين مدعاست.
ولي طرح اين موضوع در جامعه هميشه با واکنش مواجه است؟
واکنش نسبت به يک موضوع دليل تابو و قبيح بودن يک مسئله نيست. در جوامع غربي براي اين موضوع درست يا نادرست راهکارهايي را طراحي کردهاند. اما اينجا براي حل اين مسئله اقدامي نشده است.
انتخاب چنين موضوع جنجالي و حاشيهاي براي شما که فيلم اولتان را ميساختيد، سخت نبود؟
فارغ از فيلم اول بودن، ساخت اين فيلم خيلي سخت بود. بسياري از دست اندرکاران سينما توصيه ميکردند که اين فيلمنامه را رها کنم و معتقد بودند که ساخت اين فيلم آنقدر پيچيده و سخت است که ممکن است به فاجعهاي تبديل شود، اما از نظر من فيلمنامه استعداد بررسي از زواياي مختلف را داشت. قطعا راهکارهاي مناسبي براي حل اين مسئله در فرهنگ غني کشورمان وجود دارد.
البته جنس موضوع فيلم طوري است که ميشد استقبال مخاطب را حدس زد!
روايت جذاب قصه براي من جلوتر از موضوع جنجالي بود. ما راجع به اين موضوع کم فيلم نساختهايم، اما اين فيلمنامه از زاويه ديگري به ماجرا نگاه ميکرد.
در واقع فيلم شما حرف جديتري را نسبت به ديگر فيلمهاي مشابه زده است.
ترجيح ميدهم مخاطبان راجع به حرفهاي جدي فيلم اظهارنظر کنند.
چرا با رويکرد طنز سراغ اين موضوع رفتيد؟
خيليها در تنهايي و ناخودآگاهشان راجع به اين مسئله زياد فکر ميکنند. اما وقتي با پرسشي اجتماعي در اين رابطه مواجه ميشوند، آن را انکار مي کنند. اين خود به خود يک موقعيت کمدي است. شخصيتهاي قصه من همه جدي هستند و سعي نميکنند تا مخاطب را بخندانند. اين موقعيت است که مخاطب را به خنده مياندازد.
شما در فيلم راه حل ارائه نداديد؟
من يک مسئله را طرح کردم و هيچ راهکاري ارائه ندادم. فيلمساز اساسا وظيفهاش ارائه راهکار به جامعه نيست. من ميتوانم با يک فيلم مردم را دعوت کنم که به مسئلهاي فکر کنند. اينکه آيا چنين مسئلهاي مهم است يا خير، قضاوت مخاطب است. مگر جواني وجود دارد که از سلامت جسمي و رواني برخوردار باشد و درگير اين مسئله نباشد؟! البته من اين را نيز بگويم که جايي از فيلم شخصيت «شعله» با بازي خانم «ويشکا آسايش» در حين تدريس ميگويد ما با اصلاح ژنتيک ميتوانيم نسلهاي بعدي را اصلاح کنيم اين اصلاح ژنتيک ترجمه ديگري از حرف ميثم است. يعني اگر ما راهي پيدا کنيم و جوانها را از اين بحران خارج کنيم، نسل آينده مثل ما از اين بحران آسيب نخواهند ديد.
ظاهرا پروانه نمايش کار با تاخير زيادي صادر شده، آيا اين مسئله درست است؟
نه تنها در بحث پروانه نمايش که اين فيلم از زمان پروانه ساخت پروسه طولاني و سختي داشته است. همه نگران بودند اما به هرحال کار انجام شد و همه ديدند فيلم، فيلمي رکيک نيست و مخاطب با شرم و حيا فيلم را نگاه نميکند. بلکه خيلي راحت با فيلم ارتباط برقرار ميکند. در صورتي که موضوع، موضوعي است که بدين راحتي نميتوان در جامعه آن را مطرح کرد. اما اکنون فيلمي در حال نمايش است که خانوادهها در کنار خنديدن به موقعيتهاي کمدياش، به مسئله جوان خود نيز فکر ميکنند.
فيلمنامه اين کار چه زماني نوشته شده است؟
سال 82 يا 83 نوشته شده است.
اين موانع باعث شده فيلم بعد 11 سال ساخته شود؟
بله. بخشي از همين محافظه کاري نسبت به طرح اين سوال باعث طولاني شدن پروسه دريافت مجوزهاي ساخت و نمايش بوده است.
در بعضي از قسمتهاي متن فيلمنامه بيپروايي ديده ميشود، قبول داريد؟
من اين موضوع را اصلا قبول ندارم. اين بيپروايي چيزي نيست که ما به آن دامن زده باشيم. اين بيپروايي در جامعه وجود دارد و شما نميتوانيد مسئله خود را پشت آن مخفي کنيد. فيلم تنها پردهها را کنار ميزند و از ما ميخواهد به موضوع فکر کنيم.
در فيلم شما نقش اکبر عبدي کمي نامعلوم است و اين شائبه وجود دارد که اسم ايشان براي فروش مهم بوده است. شما اين نقد را قبول داريد؟!
وقتي تهيه کنندهاي تمام سرمايهاش را روي فيلمنامه يک فيلم اولي ريسک ميکند، قاعدتا به فکر بازگشت آن براي توليد کارهاي بعدي است. يکي از راههاي تضمين بازگشت غلط يا درست، حضور بازيگراني است که فروش را به زعم تهيهکننده مطمئن و احتمال ريسک را کمتر ميکنند.
فکر ميکنيد فيلمتان جزو پرفروشترينهاي امسال باشد؟
به هر حال در بدترين فصل فروش هستيم، هم زمستان است، هم فصل امتحانات دانشآموزان و دانشجويان و هم جشنواره فجر در راه است و هم از سويي بحران آلودگي هوا. ولي با تمام اين شرايط استقبال بي نظير مردم، نويد فروش خوب اين فيلم را ميدهد.
و به عنوان آخرين سوال؛ آيا توانستيد آن حرفي که مد نظرتان بود را بزنيد؟
بله. من قرار بود مخاطب را به فکر وادار کنم و همين که شما با من تماس گرفتيد تا راجع بدان توضيح بدهم يعني فيلم کار کرده است. مخاطبان در شبکه هاي اجتماعي نظرات خودشان را موافق و مخالف به من منتقل کردهاند و اين گفتگو نتيجه درگير شدن با سوال طرح شده در فيلم است.
با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar