بهترین فیلم های غیرانگلیسی زبان سال 2016
چلچراغ/ امسال براي اولين بار در تاريخ اسکار بهترين فيلم غيرانگليسي زبان را قبل از بردن جايزه در سينما و با زبان اصلي ديديم! «فروشنده» رقيبهاي سرسختي داشت که شانس بردنش را کمي سخت ميکرد. براي اينکه بدانيد اصغر فرهادي چه کار بزرگي کرده، ميخواهيم تعدادي از آنها را معرفي کنيم. فيلمهاي غيرانگليسي زبان سال 2016، داستانهايي را روايت ميکنند که همچون کشورهاي سازنده آنها متنوع هستند. از فيلمهاي کمدي گرفته تا فيلمهاي دلهرهآور. سالي که کارگردانان صاحبسبک و مشهوري ازجمله پارک چان-ووک و پدرو آلمودوار در آن فيلم داشتند. جوليتا (اسپانيا) فيلمساز برنده جايزه اسکار پدرو آلمودوار، در سال 2016، با بيستمين فيلم خود «جوليتا»، دوباره به پرده نقرهاي بازگشت. آلمودوار بهخاطر ديدگاه خاصي که نسبت به سينماي زنان دارد، و طرز بيان داستان فيلم از زبان کاراکترهاي مونثش، به يکي از بهترين فيلمسازان تاريخ سينما تبديل شد. اين کاراکترها معمولا مرموز و احساساتي بوده و تا مدتها بعد از تماشاي فيلم، تاثير خود را روي بيننده باقي ميگذارند. فيلمهاي او از لحاظ بصري باشکوهاند و بهخوبي فرهنگ اسپانيا را به تصوير ميکشند. اِما سوارز که در اين فيلم نقش جوليتا را ايفا ميکند، بهطور اتفاقي، يکي از دوستانش را در خيابان ملاقات ميکند. جوليتا بيش از يک دهه است که دخترش را نديده و اين ديدار، خاطراتي را در ذهن او زنده ميکند که در ادامه فيلم به آنها پرداخته ميشود. خاطره اولين ديدار با شوهرش خووآن، و اتفاقي که درنتيجه آن، دخترش او را براي هميشه ترک ميکند، از جلوي چشمانش عبور ميکند. «جوليتا» از طرف National Board of Review بهعنوان يکي از پنج فيلم برتر غيرانگليسي زبان سال 2016 انتخاب شد و در بين نامزدهاي بهترين فيلم غيرانگليسي زبان بفتاي سال 2017 قرار گرفته است. من، اُلگا هپنارووا (جمهوري چک) فيلم «من، الگا هپنارووا» داستان واقعي يک دختر جوان اهل چکسلواکي سابق در سال 1973 را روايت ميکند، که هشت نفر را در پراگ به قتل رساند. فيلم به شکل سياه و سفيد ساخته شده و الگا را در قالب فردي نشان ميدهد که از لحاظ رواني و عاطفي دچار بحران است، همکلاسيهايش به او زور ميگويند و در خانه نيز اوضاع بهتري ندارد. اين فيلم سياه و سفيد، فاقد موسيقي متن است و با ريتمي عذابآور، درامي بهشدت تلخ و تاريک را به تصوير ميکشد. الگا در جريان فيلم، سوار بر يک کاميون به سمت جمعيت حرکت کرده و مردم را زير ميگيرد. او در نامهاي که کمي قبلتر از اين اتفاق براي مطبوعات فرستاد، گفته بود: «من تنهام. يک زن شکستخوردهام. زني که جامعه اون رو به اين روز انداخت، من فقط يه انتخاب دارم، اينکه يا خودم رو بکشم يا بقيه رو. تصميم دارم انتقامم رو از کساني که از من متنفرن بگيرم. خودکشي کردن و بينام و نشون مردن کار سختي نيست. جامعه هم هيچ اهميتي نميده. حالا حکم من براي شما اينه: من، الگا هپنارووا، قرباني حيوانيت شما، شما رو محکوم به مرگ ميکنم.» الگا آخرين زني بود که در کشور چکسلواکي به اعدام محکوم شد، و اين فيلم، روزهاي آخر زندگي او را به تصوير ميکشد. سرزمين من (دانمارک) بسياري از فيلمهايي که در رابطه با جنگ جهاني دوم ساخته شدهاند، معمولا خط داستاني تکراري را دنبال ميکنند، اما «سرزمين من» مارتين ساندپيت داستان ناگفتهاي را بيان ميکند. اين فيلم، مدت کوتاهي بعد از تسليم شدن دولت آلمان را به تصوير ميکشد، داستان توسط اسيران جنگي آلماني در دانمارک بيان ميشود که توسط متفقين، براي پاکسازي مناطق مينگذاريشده توسط نازيها در خط ساحلي دانمارک، به خدمت گرفته شدند. اکثر اين زندانيان را نوجوانان تشکيل داده، و دست کم نيمي از آنها طي اين کار، جان خود را از دست ميدادند. اين نوجوانان توسط يک گروهبان دانمارکي اداره ميشوند که از نازيها متنفر است، اما بهتدريج، پسران جواني را که در اين راه جان خود را فدا ميکنند، ستايش ميکند. ساندپيت هدف والايي هنگام ساخت فيلم در سرش داشت، او ميخواست نشان بدهد که نازيها تنها عاملان جنگ و کشتارهاي جنگجهاني دوم نبودند. مردم اسکانديناوي هميشه بهعنوان انسانهاي شريف، قهرمان و ميهنپرستي به تصوير کشيده شدند که شجاعانه، تنها به فکر دفاع از سرزمينهايشان هستند. اما «سرزمين من»، اين تئوريها را به چالش ميکشد. او نوجواناني را نشان ميدهد که اينبار به جاي مهاجم، در جايگاه قرباني قرار گرفتهاند. اين فيلم بخشي از جنگ را نمايش ميدهد که برندهاي ندارد؛ قهرمانان و فاتحان آزاديخواه جنگ جهاني، که اينک خود برخلاف قوانين بينالمللي عمل ميکنند. اين فيلم يکي از نامزدهاي اسکار سال 2017 بود. آنچه در پيش است (فرانسه) بازيگر افسانهاي، ايزابل هوپرت، چندين جايزه را به دليل نقشآفرينياش در فيلم «او» در سال 2016 از آن خود کرد. با اين وجود، فيلم او تنها فيلمي نبود که هنر استثنايياش را به رخ ميکشيد. «آنچه در پيش است»، به کارگرداني مياهانسن-لاو، آنطور که بايد، مورد توجه قرار نگرفت، بااينحال، اين فيلم از ساير فيلمهاي سال 2016، چيزي کم ندارد. هوپرت ايفاگر نقش ناتالي است، زني ميانهسال که سعي دارد از رويدادهاي غيرمترقبه زندگي خود، سربلند بيرون بيايد. کاراکتر ناتالي از مادر کارگردان الهام گرفته شده، زني که به احساسات و جايگاهش بهايي داده نشده. زماني که شوهر ناتالي به او ميگويد که با زن ديگري در ارتباط است، ناتالي در پاسخ به او ميگويد: «نميتونستي اين موضوع رو مثل يه راز پيش خودت نگه داري؟» ناتالي استاد فلسفه است، و بعد از آگاهي از خيانت همسرش، سعي ميکند با تکيه بر هوش خود، از اين بحران عبور کند. اما کمکم مشکلات بيشتر و بيشتر ميشود و در اين بين، سلامت مادر ناتالي نيز رو به وخامت ميرود. هوپرت در اين فيلم، اوج استعداد خود را به رخ ميکشد، و ثابت ميکند شايستگي اين را داشته که در اکثر محافل سينمايي، از او بهعنوان بازيگري قَدَر ياد شود. از سوي ديگر،هانسن-لاو، در کنار چنين استادي، بهترين فيلم خود را ارائه داده است. مردي به نام اوه (سوئد) فيلم «مردي به نام اوه» با بودجه 350 هزار دلاري، موفق شد 20 ميليون دلار فروش کند و عنوان محبوبترين فيلم تاريخ سينماي سوئد را از آن خود کند. اين فيلم که براساس رماني با همين نام، نوشته فردريک بَکمن ساخته شده، بهعنوان پرفروشترين فيلم غيرانگليسي زبان سال 2016 نيز انتخاب شد. فيلم داستان اوه را روايت ميکند؛ فرد تيرهبخت و ترشرويي که اوقات خود را با سرککشي به زندگي ساکنان محله ميگذراند و اغلب به مقبره همسر تازه درگذشتهاش سرميزند. در اين ميان، خشم اوه با ورود زوج مهاجري به محله، بيشتر ميشود. همينطور که فيلم جلوتر ميرود، بيشتر و بيشتر با شخصيت دروني اوه آشنا ميشويم، و درک خواهيم کرد چرا او به چنين انسان غيرقابل تحملي تبديل شده است. فلاشبکهاي فيلم، اولين ديدار اوه با همسرش، و مشکلات و تنگناهايي را که اوه درکنار همسر خود پشت سرگذاشته، نمايان ميکند. بازيگر سوئدي، رولف لاسگارد در نقش اوه، اجراي بينظيري را به نمايش ميگذارد و لحظات مفرح و در عين حال تاثيرگذاري را خلق ميکند. «مردي به نام اوه» نامزد بهترين فيلم غيرانگليسي زبان آکادمي اسکار سال 2017، در بخش چهرهپردازي بوده است. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد