برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

«رهایی از بهشت»؛ اولین انیمیشن ایرانی در «کن»

منبع
بروزرسانی
«رهایی از بهشت»؛ اولین انیمیشن ایرانی در «کن»
تماشاگران امروز/ «رهايي از بهشت» اولين انيميشن ايراني است که براي حضور در بخش رقابتي جشنواره کن پذيرفته شده و علاوه بر آن به تازگي در دو جشنواره معتبر جهاني ديگر هم مقبول هيات انتخاب شده است. اين يعني «رهايي از بهشت» استانداردهاي لازم براي نمايش در اين جشنواره هاي بزرگ را دارد. بهرام عظيمي کارگردان باسابقه انيميشن، زماني که براي صحبت درباره اين انيميشن در استوديودي برنامه هفت حاضر شد گفت که اين انيميشن چندين پله سطح انيميشن ايران را بالا برده است. شايد مسئولان برگزاري جشنواره فجر و هيات داوران آن هم، حالا و پس از موفقيت هاي جهاني اين انيميشن، از تصميمشان براي قرار دادن آن در آخرين سانس نمايش کاخ رسانه و البته کانديدا نکردن آن در هيچ رشته اي براي دريافت سيمرغ پشيمان باشند، اما اين نشان از بي اهميت بودن انيميشن نزد مديران فرهنگي و سينمايي کشور ما دارد. علي نوري اسکويي، کارگردان اين انيميشن مي گويد با ساخت «رهايي از بهشت» مي خواسته به دنيا ثابت کند که سطح توان جوانان ايراني براي ساخت انيميشن بسيار بالا است. اتفاقي که شايد همين حالا هم با پذيرش اين انيميشن در سه جشنواره مهم جهاني رخ داده باشد. انيميشن «رهايي از بهشت» براي حضور در کن انتخاب شده ولي اين انتخاب با توجه به اينکه اولين بار است يک انيميشن ايراني به جشنواره به اين مهمي، مي رود انگار خيلي سر و صدا نکرده. فکر مي کنيد چه دليلي دارد؟ انيميشن در کشور ما هم مهجور است و هم درواقع درباره آن شناخت کافي وجود ندارد. متاسفانه در حوزه سياستگذاري فرهنگي نگاهي که به انيميشن هست يک نگاه حمايتي است؛ از اين ديد که مقوله لوکسي است که بالاخره بايد در گوشه اي از سبد حمايت هاي فرهنگي جايي داشته باشد و به دليل اينکه عده اي هم در کشور در اين حوزه مشغول هستند و بايد به آنها پاسخ بدهند، در حد و حدود شعار از آن حمايت مي کنند بدون اين که شناخت دقيقي از نياز، توانايي ها و ماهيت آن داشته باشند. وقتي در سطح مديريت کلان فرهنگي ما چنين برخوردي وجود دارد طبيعتا نمي شود انتظار داشت که مخاطب هم بتواند به بلوغ کامل در شناخت انيميشن برسد. امروز اگر در کشور ما حتي فيلم هاي انيميشن خيلي قدرتمند آمريکايي که در دنيا فروش بسيار بالايي دارند اکران شود ممکن است توفيقات فروشش از بعضي کارهاي استاربيس سينمايي که بازيگرهاي سينمايي يا طنز دارد کمتر باشد. چرا؟ دليلش اين است که مردم ما هنوز به ديدن فيلم انيميشن در سينما عادت نکرده اند و اين نياز به بسترسازي فرهنگي دارد که طبيعتا از دست فيلمساز خارج است. همه جاي دنيا وقتي مي بينند چيزي کمياب و سخت است و تاثيرگذاري اش بسيار زياد است، از آن حمايت ويژه اي انجام مي دهند. در همه جشنواره هاي بزرگ دنيا بخش انيميشن بخش مهم، مستقل و پرطرفداري است و به شکل ويژه اي براي آن برنامه ريزي مي کنند و اهميت ويژه اي برايش قائل مي شوند براي اينکه ممکن است در سال هزاران فيلم بلند سينمايي در دنيا توليد شود که درواقع خيلي از آنها خوب يا بد هستند ولي در کل دنيا شايد در سال به اندازه تعداد انگشتان دو دست فيلم انيميشن توليد نشود. طبيعتا هر چيزي که کمتر است پربهاتر است ولي در کشور ما مي گويند حالا انيميشن هم هست! از آن يک حمايتي بکنيم و در کنار کارهاي ديگر نمايشش دهيم. انيميشن هميشه در ارتقاي سطح کيفي آثار سينماي دنيا پيشقدم و پيش قراول بوده. صدا و رنگ را کمپاني والت ديزني وارد سينما مي کند. تاريخ سينما نشان مي دهد که بسياري از جلوه هاي ويژه و زيبايي هايي که امروز باعث مي شود فيلم هاي سينمايي و فور ايکس در سينما ببينيم، توسط خالقان فيلم هاي انيميشن طي يک فرآيند تحقيق وارد سينما شده و باعث شده سينما در يک رخوت و کليشه باقي نماند و رشد خيلي جهشي داشته باشد. عملا سينماگران انيميشن، سينماگراني هستند که آينده سينما را ترسيم مي کنند براي همين هم به آنها بها مي دهند. اگر اينها نبود سينماي دنيا سال ها بود با به وجود آمدن شبکه هاي تلويزيوني، اينترنتي وي او دي ها بايد از بين رفته بود. همه اينها مديون هنرمنداني است که در ميانه صنعت و هنر حرکت مي کنند. کساني که هم بايد شناخت کافي و کامل از زيبايي شناسي تصوير داشته باشند و هم مفهوم سينما و روايت را بشناسند و هم به دانش فني مجهز باشند. طبيعتا بنا به همه اين دلايل برخورد تمام فستيوال هاي دنيا با انيميشن بسيار متفاوت است. ما به اين دليل که اين شناخت را در اين جا نداريم، به اندازه کافي به آن بها نمي دهيم. نقدهاي مثبت زيادي درباره «رهايي از بهشت» خوانده و شنيده شده. مشخصه بارز اين انيميشن که آن را از ديگر انيميشن هاي ايراني متمايز مي کند چيست؟ زماني که ما شروع به توليد اين فيلم کرديم بيش از هر چيزي برايمان خلق يک استاندارد جديد و تعريف يا بهتر بگويم بازتعريفي درست تر از قابليت هاي هنر سينماي انيميشن و توانمندي هاي موجود در ايران براي مخاطبين عام و خاص، اهميت داشت. براي اينکه مخاطبان داخلي ما چه مردم باشند چه اهالي سياستگذاري فرهنگي و حتي مخاطبين بين المللي ما، بدانند که چه پتانسيل انيميشني در کشور ما وجود دارد و اساس چه فيلم هايي مي شود خلق کرد. آيا فقط مي توانيم براي حرف هاي بچگانه و کودکانه و در قالب قصه گويي کودکان به انيميشن فکر کنيم يا انيميشن يک درگاه بزرگ و يک جهان لايتناهي است که مي شود فراژانر به آن نگاه کرد و خلاقيت هاي بياني پيچيده اي را در آن ابداع کرد که قبلا به واسطه سينماي زنده امکان پذير نبوده؟ براي همين ناگزير ما دو کار انجام داديم؛ يکي اينکه يک قصه جدي را انتخاب کرديم که تاليفي بود و برگرفته از يک داستان يا افسانه کهن نبود. يک قصه فراخطي، فرازماني، فرامکاني که مي تواند مسائل و شخصيت هاي روز ما را با تاريخ و آينده و جهان فانتزي که حتي خلق نشده و نخواهد شد گره بزند. قصه پيچيده اي را انتخاب کرديم و در توليد آن هم سعي کرديم با استاندارد متفاوتي با آنچه حتي در دنيا اتفاق افتاده، با يک نگاه هنري به فيلم بلند سينمايي آن را بسازيم. معمولا گرافيک هاي هنري و فضاسازي هاي اين طوري در فيلم هاي اکسپريمنتال و تجربي کوتاه اتفاق مي افتد و از سوي فيلمساز امتحان مي شود، به اين دليل که پرهزينه و زمان بر است و پيچيدگي هاي خاص خودش را دارد که باعث مي شود در ابعاد توليد يک فيلم بلند شما نتوانيد اين پيچيدگي ها را مديريت کنيد. قصه از دو گرافيک بهره مي برد. درواقع تکنيک دوبعدي و سه بعدي در کنار هم استفاده مي شود که هر کدام از اين تکنيک ها ساختار خاص خودشان را دارند و عملا انگار شما داريد دو فيلم بلند سينمايي همزمان توليد مي کنيد، چون ساختار و عوامل توليدشان با هم فرق مي کند. شما دو تيم و دو پروداکشن را با هم کنترل مي کنيد و از طرف ديگر، اين دو گرافيک وقتي به تنهايي ديده مي شوند زيبايي خاص خودشان را دارند و وقتي با هم قرار مي گيرند ممکن است اصلا ساختار زيبايي شناسي همديگر را در ذهن مخاطب به هم بريزند. به همين دليل کار پيچيده اي است و ما براي اينکه نشان دهيم اين توانايي وجود دارد و مي شود کار جذاب و متفاوتي انجام داد، اين مسير را خلق کرديم و عملا قدم در مسيري گذاشتيم که يک کار هنري و پرادعا بسازيم. يک کاري که بيايد و بگويد من شبيه کارهايي که قبلا در دنيا انجام شده نيستم؛ من داراي اصالت و هويت متفاوتي چه در داستان گويي و چه در ساختار و فرم و گرافيک هستم و مي خواهم خودم را مبرا و مستقل از شيوه هايي بدانم که در دنيا رايج است و بگويم براي خودم حرف و نظر دارم. به نوعي اين فيلم مي خواهد براي انيميشن ايران هويت سازي کند. خب اين کار ارزشمندي است و به نظر من بايد دولت پشت آن قرار مي گرفت اما متاسفانه اتفاقي که ما اين طرف شاهدش بوديم اين بود که به رغم اينکه کمک هاي دولتي در حد مالي انجام شد ولي واقعا هيچ اهتمام ديگري براي اينکه يک اتفاق بزرگ در حال رخ دادن است وجود نداشت و اصلا کسي نه ديد و نه فهميد که چه اتفاقي افتاده. اما در دنيا شاهد آن هستيم که فيلم پشت سر هم در سه فستيوال بزرگ وارد مي شود؛ فستيوال هاي بزرگي که براي پذيرش فيلم سخت گيري هايي دارند؛ اين نشان مي دهد که همين تفکري که در خلق يک کار متفاوت وجود داشته، هيات انتخاب ها و مخاطبان بين المللي را توانسته جذب کند. همه مراحل ساخت در ايران انجام شده؟ بخش اعظم کارهاي فني اين فيلم در ايران انجام شده، در بخش هاي کوچکي هم از متخصصين خارجي کمک گرفتيم اما مي شود گفت تقريبا 99 درصد فيلم توسط عوامل ايراني و هنرمندهاي ايراني کار شده است. براي موسيقي کار آقاي عليقلي واقعا زحمت کشيدند و بيش از يک سال و نيم روي موسيقي آن کار کرده و به اذعان خودش پس از ساخت بيش از 10 موسيقي براي فيلم هاي مختلف، اين بهترين کارشان بوده اما متاسفانه اين غفلت سياست گذاران جشنواره باعث شد که حتي اين بخش ها هم ديده نشود و اين خيلي بد است براي اينکه وقتي هنرمندهاي بزرگي مثل ايشان و آرش قاسمي که در بخش صدا کار کرده اند، احساس کنند کار در اين حوزه اعتبار لازم را برايشان ندارد طبيعتا در مراحل بعد به آن شکلي که بايد براي اين کارها انرژي نمي گذارند. هزينه ساخت چقدر شد؟ هزينه هاي توليد و هزينه هاي پخش نزديک به پنج ميليارد بوده است. چقدر کمک دولتي داشتيد؟ اندکي کمتر از يک پنجم آن از طريق کمک هاي دولتي تامين شد، اما بخش اعظم آن توسط بخش خصوصي کار شده. فيلم در مظلوميت کامل هنوز پروانه نمايش نگرفته و اميدواريم با اتفاقاتي که بيرون ايران مي افتد داخل کشور هم از آن استقبال شود. فکر مي کنيد چقدر اين هزينه در زمان اکران عمومي برگردانده شود؟ طبيعتا با اقبال زيادي که نسبت به پخش بين الملل کار با آن مواجه شده ايم و درخواست هاي بسيار زيادي که در داخل با آن رو به رو هستيم و پيگيرش هستيم، پيش بيني ما اين است که مي تواند جز فيلم هايي باشد که بتواند در حوزه اقتصادي سينماي ايران هم تجربه خوبي را به جا بگذارد. به اکران بين المللي فيلم هم فکر کرديد؟ بله. فيلم پخش کننده خارجي دارد و از قرار معلوم کار پخش بين المللي فيلم با سرعت بسيار بيشتري نسبت به داخل پيش مي رود. در آينده برنامه ساخت انيميشن ديگري را داريد؟ يک کار زنده انيميشن را در پيش داريم که کاري با جلوه هاي ويژه فوق سنگين است و با همکاري مشترک کشور چين انجام مي شود.