قصه «زیر پای مادر» نخنما و کلیشه است
مهر/ يک منتقد سينما و تلويزيون به بررسي نقاط ضعف و قوت سريال هاي رمضاني «زير پاي مادر» و «نفس» پرداخت. علي نعيمي درباره پخش سريال هاي نمايشي در ماه رمضان بيان کرد: صداوسيما در چند سال اخير يکي از بهترين باکس هاي خود را از دست داده چون فکر مي کند هرچه را پخش مي کند مخاطب مي بيند و اين مساله آفت بزرگ تلويزيون در چند سال اخير بوده است. اين منتقد درباره ساخت سريال هاي مناسبتي عنوان کرد: ما شاهد اين هستيم که تلويزيون با فاصله گرفتن از مردم در حوزه محتوا و رسيدن به يک نگاه سطحي و ايدئولوژي زده با نوعي از سريال سازي روبرو است که کمترين دغدغه آن، مخاطب است. نعيمي افزود: تعجب من از اين است که با وجود بسياري از جوانان و فيلمنامه نويساني که با ايده هاي بسيار پشت درهاي شبکه ها طرح هايشان دست به دست مي شود و به نتيجه هم نمي رسد، چطور هنوز مديران تلويزيون اصرار دارند که طرح هاي خود را به نويسنده اي بسپارند که مشابه سريال «زير پاي مادر» را با همين مفهوم و محتوا و با همين شيوه روايت در کارهاي خودش استفاده کرده است. سريال «زير پاي مادر» همان ايده، مضمون و ايدئولوژي را دارد که چند سال پيش در سريال «مادرانه» به کارگرداني جواد افشار روي آنتن رفتوي با اشاره به ويژگي هاي متن هاي سعيد نعمت الله نويسنده سريال «زير پاي مادر» که اين شب ها از شبکه اول سيما پخش مي شود، بيان کرد: سعيد نعمت الله نويسنده توانمندي است، اما اينکه از اين توانمندي تنها در يک سبک و يک ايدئولوژي نخ نما شده استفاده مي کند، به مخاطب تلويزيون بي احترامي است. سريال «زير پاي مادر» همان ايده، مضمون و ايدئولوژي را دارد که چند سال پيش در سريال «مادرانه» به کارگرداني جواد افشار روي آنتن رفت. ساير کارهاي نعمت الله نيز مشابه همين سريال است و قصه يا محتواي جديدي شکل نمي گيرد. نعيمي با اشاره به محتواي سريال «زير پاي مادر» تصريح کرد: ايده هايي که در اين سريال استفاده مي شود، نشانه نوعي از هم گسيختگي فکري به لحاظ تصميم گيري هاي کلان در سريال سازي هاي ماه رمضان است، به اين دليل که احساس مي شود مديران تلويزيون و سازندگان سريال ها هر دو به اين نتيجه رسيده اند که يک سريال منفعل بهتر از يک سريال جريان ساز است. بنابراين سريال ها تفاوتي با يکديگر ندارند و ايده ها همان سوژه هاي تکراري و بي محتواست، نويسندگان نيز قرار نيست ريسک کنند که رويکردي فراتر از خودسانسوري است. اين منتقد سينما و تلويزيون يادآور شد: اين انفعال در سازندگان سريال ها باعث شده سليقه هنري سازندگان به سليقه سياسي مديران تلويزيون نزديک شود، درحاليکه ما سال هاي پيش شاهد بوديم که سريال هايي ساخته شد که حداقل هنرمندان بر اساس باور خود سراغ آنها رفته اند. به طور مثال عليرضا طالب زاده بر اساس دغدغه خود سريال «صاحبدلان» را نوشت و يا «ميوه ممنوعه» نوشته منسجم عليرضا نادري و عليرضا کاظمي پور نمونه هاي درخشان تلويزيون در سريال سازي هاي مناسبتي هستند. حتي سريال هاي موفقي از کارگرداناني چون رضا عطاران، سيروس مقدم و عليرضا افخمي را شاهد بوديم که نشان داده است هر گاه تلويزيون به هنرمند خود اعتماد کرده است، آثاري حرفه اي توليد شده است. مديران تلويزيون بايد پاسخ دهند که آيا جامعه به چنين قهرمان پروري هاي سطحي نياز دارد؟وي در ادامه درباره قصه «زير پاي مادر» يادآور شد: «زير پاي مادر» قصه اي نخ نما و کليشه دارد. مفاهيم ايدئولوژي زده اي مثل عشق، خيانت، غيرت، جوانمردي که گويي در اين سريال فقط روي کاغذ زيباست و در اجرا به نتيجه اي نمي رسد از مخاطبانش عقب مانده و به همين دليل اين قصه نمود بيروني چنداني در جامعه ما ندارد و مديران تلويزيون بايد پاسخ دهند که آيا جامعه به چنين قهرمان پروري هاي سطحي نياز دارد؟ البته اين محتوا به دليل تاثير نويسنده اين سريال از سينماي کيميايي است که باز ما مي بينيم خود کيميايي نيز امروز دوران تازه اي را در سينماي خود آغاز کرده و قرار نيست در آن پوسته ضخيم سنتي خود باقي بماند. از اين حيث سريال «زير پاي مادر» تنها در اجرا شامل بازيگري و کارگرداني خوب و نحوه تعامل با مخاطب است که تا حدودي موفق بوده است. نعيمي با اشاره به قصه سريال يادآور شد: يکي از ايرادهاي شخصيت ها در اين سريال اين است که همه تيپ هايي هستند که صرفا ديالوگ هايي را بيان مي کنند و به همين دليل گفته شد که اين سريال عقب تر از جامعه است. ما در شخصيت هاي اين سريال همه فرمول هاي خير و شر را مي بينيم که در يک سيکل تکراري در باقي سريال ها هم ديده مي شود. وي با اشاره به سفارش نويسي هنرمندان در سريال ها اظهار کرد: هنرمندان هم زندگي کارمندي پيدا کرده اند و دستمزدي را دريافت کرده و کاري را تحويل مديران مي دهند، کسي قرار نيست اين پوسته را بشکافد. مديران و سازندگان هر دو راضي هستند و مخاطب هم براي کسي اهميتي ندارد بلکه تلويزيون تنها مي خواهد ساعت هايش را پر کند. مخاطب با کاريکاتوري از افرادي روبرو است که مي خواهند اداي قيصر را در بياورنداين منتقد و روزنامه نگار در ادامه تصريح کرد: سعيد نعمت الله چند سالي است در نوشتار خود به ساختاري دست پيدا کرده است که نشان مي دهد به سينماي مسعود کيميايي بخصوص سينماي دهه پنجاه اين کارگردان برجسته کشورمان علاقه زيادي دارد. اين علاقه البته باعث نشده است که او نسبت به شناخت جامعه خود و همگن کردن شخصيت هاي داستانش با اتمسفري که ايجاد مي کند به درک درستي برسد. براي همين مخاطب با کاريکاتوري از افرادي روبرو است که مي خواهند اداي قيصر را در بياورند. اساسا خلق قيصر در جامعه امروز نيازمند شناخت جامعه در همه ابعاد آن است. نعمت الله بدون در نظر گرفتن سبک زندگي و نحوه مواجهه قهرمان هايش با مشکلات خود تنها پوسته رويي قيصر را بر تن شخصيت هاي داستاني اش کرده است. نعيمي همچنين اظهار کرد: مشکل ديگر سريال سرک کشيدن در فضاي چهل سال پيش و تطابق نداشتن با جامعه امروز اين است که تفکر پشت سريال به دليل نداشتن هويت و ريشه درست، دچار نوعي افکار انحرافي مي شود. نويسنده سريال تنها در نقش يک تکنسين، سکانس ها را پشت هم به رشته تحرير آورده و انگار نه انگار در سال ۱۳۹۶ زندگي مي کند. صحبت از عشق و خيانت و غيرت و مردانگي در اين ابعادش که جاي کوچکتر و بزرگتر را عوض مي کند و اشکاني را در جايگاه قاضي و رخساره و خليل را در جايگاه متهم مي گذارد نشان از همان تفکر انحرافي دارد که حتي نمي تواند از پوسته سخت فضايي که فيلمنامه نويس از سينماي دهه پنجاه کپي برداري کرده خود را خارج کند. نعيمي در ادامه درباره سريال «نفس» که اين شب ها به کارگرداني جليل سامان از شبکه سه پخش مي شود، عنوان کرد: اين سريال اتکاي بسياري بر کارگردان دارد و ما ردپاي يک کارگرداني منسجم را در آن مي بينيم. به دليل پيچيدگي ها و سختي هايي که پرداختن به گروهک منافقان در قبل و بعد از انقلاب دارد به تصوير کشيدن چنين موضوعاتي بسيار سخت است وي با اشاره به موضوع منافقان در اين سريال يادآور شد: به دليل پيچيدگي ها و سختي هايي که پرداختن به گروهک منافقان در قبل و بعد از انقلاب دارد به تصوير کشيدن چنين موضوعاتي بسيار سخت است و يکي از هوشمندي هاي جليل سامان در دو سريال قبلي اين بود که مولفه داستان سياسي را با ترکيب يک ملودرام عاشقانه به بستري تبديل مي کند که هم مخاطب از فضاي آن دوران بهره ببرد و هم با قصه عاشقانه همراه شود. اين منتقد تلويزيون «ارمغان تاريکي» را يکي از بهترين سريال ها درباره منافقان دانست و با اشاره به شخصيت پردازي در «نفس» بيان کرد: مخاطب در اين سريال نمي تواند با بعضي شخصيت ها همراه شود چون توازن در شخصيت پردازي وجود ندارد. وي ادامه داد: فرمولي که براي نگارش چنين سريال هايي وجود دارد بايد دقيق و رياضياتي باشد. بايد اطلاعات را به گونه اي به مخاطب داد که با شخصيت هم همراه شود و اگر کمي اتفاقات پس و پيش شود دچار اشکال در فهم و ارتباط گيري مخاطب مي شود. البته ما سريال «نفس» را در زماني مي بينيم که محمدحسين مهدويان با «ماجراي نيمروز» تعريف جديدي از ساخت آثار تاريخ معاصر را به مخاطب نشان داد و در چنين زماني جليل سامان با هوشمندي کاري را مي سازد که باز هم در تعريف و فضاسازي موفق است. نعيمي با اشاره به يک ويژگي «نفس» يادآور شد: تلاشي هم در ابتدا وجود داشت که با پرده سبز شخصيت هاي بي حجاب را در قبل از انقلاب نمايش داد که بسيار تلاش خوبي بود چون ايده اي جذاب و امروزي است. به نظر من ساخت سريال «نفس» در تلويزيون اتفاق خوبي است. وي با اشاره به شباهت «نفس» و «پروانگي» عنوان کرد: مولفه هايي در «نفس» وجود دارد که «با پروانگي» اثر قبلي سامان شباهت بسياري دارد و ما باز دختر لجوج از يک خانواده مرفه را در اين سريال هم مي بينيم. اي کاش سامان که فيلمساز باهوشي است درگير اين تکرار نشود. البته سامان در اين سريال گويي ذهن آشفته اي هم دارد و چندان نتوانسته منسجم به قصه گويي خود بپردازد. نعيمي در پايان درباره پرداخت چنين مضمون هايي در سريال ها گفت: درنهايت روايت تاريخ معاصر که هنوز جامعه از آن حافظه تصويري مشخصي دارد بسيار سخت است. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد