خواستگاریهای عجیب از بازیگران معروف ایرانی؛ از «پرستو صالحی» تا «محمدرضا گلزار»
آخرين خبر/ با سلام به مخاطبان هميشه همراه آخرين خبر. در اين مطلب به خواستگاري جالب از بازيگران معروف ايراني ميپردازيم. بازيگري که روي آنتن زنده از «پرستو صالحي» خواستگاري کرد! علي صالحي بازيگر، در برنامه زنده تلويزيوني دعوت با اجراي نيما کرمي از پرستو صالحي خواستگاري کرد. در اين برنامه که با موضوع صميميت خانواده روي آنتن رفت مجري برنامه اعلام کرد که اگر ازدواج کنند به عنوان هديه يک سفر زيارتي به آنها تعلق ميگيرد که علي صالحي گفت :اگر اينطور است من و خانم صالحي با هم ازدواج ميکنيم که اين پيشنهاد باعث تعجب همه شد. خواستگاري خانم بازيگر از همسرش ايلا تهراني همسر ويدا جوان درباره خواستگاري اش گفت: راستش را بخواهيد در ازدواج ما بسياري از چيزها از جمله مراسم خواستگاري و عقد و عروسي به شيوه هاي رايج برگزار نشد و سعي کرديم ضمن احترام به سنت آن طور که خودمان دوست داريم اين مراسم را برگزار کنيم، اتفاقي که در خواستگاري ما رخ داد و شايد به نظر برخي ها حتي نامتعارف به نظر برسد اين بود که ويدا از من خواستگاري کرد و من هم آنقدر از اين حرکت او شگفت زده شدم که بدون درنگ به او پاسخ مثبت دادم. معمولاً دخترها در ذهن شان است که مرد رويايي شان سوار اسب سفيد شود و به خواستگاري آنها بيايد، در حالي که ويدا اين قاعده را به هم زد و با اسب سفيد به خواستگاريم آمد و من را با خودش برد. خواستگاري جنجالي از «محمدرضا گلزار» قضيه خواستگاري محمدرضا گلزار رو که يادتونه... وقتي دختر خانم جواني از وي خواستگاري کرد و گلزار بدون هيچ توجهي رد شد بعد اون خانم محترم در کمال اعتماد به نفس گفت که سوپراستار سينماي ايران رفته تا فکراش بکنه. نحوه جالب خواستگاري کوروش تهامي از همسرش کورش تهامي درباره ازدواجش گفت: نحوه آشنايي ما خيلي هنري بود. همسرم براي خريد يک سيدي موسيقي وارد مغازهاي شد که من هم داشتم از آنجا خريد ميکردم و اتفاقا من هم آن موسيقي را خيلي دوست داشتم. وقتي ديدم ايشان سخت مشغول توضيح دادن هستند و فروشنده هم متوجه نميشود، وارد معرکه شدم و با توضيحاتم که البته کمي هم مخصوص بود، مغازهدار را متوجه کردم موسيقي کار کيست و خواننده آن آلبوم چه کسي است. پونه يزداني، همسر وي نيز مي گويد: خيلي جالب بود، کورش عينک بزرگي زده بود و من نشناختمش آمد جلو و گفت بگذاريد کمکتان کنم. فکر کنم دلش سوخته بود (ميخندد). چون من هرچه توضيح ميدادم فروشنده اصلا متوجه نميشد. به هرحال کورش آمد و قسمتي از آن آواز را خواند و من با کمال تعجب گوش ميکردم. بالاخره جناب فروشنده متوجه شد ما از کدام آلبوم و کدام خواننده حرف ميزنيم. آن روز را فراموش نميکنم، اتفاق بسيار جالبي بود. کورش تهامي اظهار داشت: اولين جرقه آشنايي ما آنجا بود و بعد هم رفتوآمدهاي معمول و خواستگاري و ازدواج. با کانال تلگرامي «با ما باش» همراه شويد