چهرههای محبوب و ماندگار سریالهای رمضانی تلویزیون
برترين ها/ سريال هاي رمضاني تا اواسط دهه هشتاد، اهميت زيادي براي تلويزيون و مردم داشتند. شبکه هاي مختلف بهترين کارهاي شان را در اين مناسبت روانه آنتن مي کردند و مخاطبان هم به شدت نسبت به اين سريال هاي درجه يک شور و شوق نشان مي دادند. بخش مهمي از اين سريال ها با توجه به محتوا و شخصيت پردازي درستي که روي آنها انجام شده بود، تا سال ها در ذهن ها مي ماندند و شخصيت هاي شان با تمام ويژگي هاي مثبت و منفي در خاطره ها ثبت مي شد. معلوم نيست اين رابطه از کجا و به چه دليلي شکسته شد اما هر چه که بود دور پخش سريال درجه يک در رمضان کند و کندتر شد و ميزان استقبال مردم هم پايين تر آمد. نتيجه هم اين شد که سريال هاي رمضاني دهه نود آنطور که بايد آثار قابل قبولي نشدند و نتوانستند چهره ماندگاري از خود به جا بگذارند. به بهانه شروع ماه رمضان، چند چهره مطرح سريال هاي رمضاني تلويزيون را که هنوز هم خاطره شان از ذهن مان بيرون نرفته است، مرور مي کنيم. سريال اغما سيد خليل صحاف زاده (حسين محجوب) سريال: صاحبدلان کارگردان: محمد حسين لطيفي سال توليد: 1385 موقعيت بازيگر زمان ايفاي نقش: حسين محجوب زمان بازي در سريال «صاحبدلان»، حدود چهل سال از عمر بازيگري اش مي گذشت. بازي او بارها در فيلم هايي مثل «رگبار» و «شايد وقتي ديگر» بهرام بيضايي، «پرده آخر» واروژ کريم مسيحي، «رنگ خدا»ي مجيد مجيدي، «من ترانه پانزده سال دارم» رسول صدر عاملي و ... بسيار مورد توجه قرار گرفته بود و سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد را براي «رنگ خدا» در کارنامه داشت. ويژگي نقش: تحول شخصيت سيد خليل با بازي حسين محجوب به قدري درجه يک اتفاق افتاد که نه تنها سريال را به بهترين اثر رمضاني در دوران خوش تبديل کرد که در کارنامه محمدحسين لطيفي هم جايگاه ويژه اي به خودش اختصاص داد. لطيفي بعد از صاحبدلان هرچه ساخت نتوانست به موفقيت اين سريال دست پيدا کند. حسين محجوب با بازي در نقش خليل، چهره اي معنوي و آرام و مظلوم از اين شخصيت ارائه داد که خيلي کم حرف است و با سکوت اش معناي زيادي را منتقل مي کند. محجوب در نمايش اين سکوت بسيار دقيق عمل کرد. او هنوز هم براي اکثر مخاطبان با همان نام خليل صحاف زاده شناخته مي شود. چرا ماندگار شد: صاحبدلان اولين سريال جدي و قدرتمند رمضان بود که علاوه بر قصه جذاب و بازيگران حرفه اي، به لحاظ کارگرداني هم حرف اول را ميزد. داستان «صاحبدلان» کاملا جديد بود و با فضاي کمدي و ماورايي شکل گرفته در آن سال ها ارتباطي نداشت. محمدحسين لطيفي برخلاف ساير سريال هاي مذهبي آن زمان و شخصيت هاي غلو شده اي که براي آنها خلق مي شد، شخصيت سيد خليل صحاف زاده را فردي کاملا زميني ترسيم کرد. روابط او با همسر و خانواده آنطور نبود که انتظارش را داشتيم. اتفاقا جذابيت اصلي اين سريال و معجزه قرآن دقيقا در همين روابط به خوبي مشخص شد. «صاحبدلان» را شايد بتوانيم اولين سريال مناسبتي رمضان بدانيم که درک آن به فکر و انديشه زيادي نياز داشت. الياس (حامد کميلي) سريال: اغما کارگردان: سيروس مقدم سال توليد: 1386 موقعيت بازيگر زمان ايفاي نقش: حامد کميلي اولين بار با بازي در سريال «پرواز در حباب» سيروس مقدم شناخته شد. آن زمان سريال مورد توجه قرار گرفت و بازي کميلي هم تا حدودي به چشم آمد. يک سال بعد در سريال «به دنيا بگوييد بايستد» محمدرضا آهنج حضور پيدا کرد اما هيچ کدام از آنها نتوانست به اندازه «اغما» در شناخته شدن اين بازيگر نقش ايفا کند. نقش الياس سکوي پرتاب حامد کميلي شد و از او يک ستاره ساخت. ويژگي نقش: در سال 1386 سيروس مقدم با نمايش شيطان در لباس يک عايد، تير خلاص را زد. الياس با لباس سفيد و ريش بلند که نمادي از افراد مذهبي را داشت يک مرتبه شيطان رجيم از آب در آمد و همه را شوکه کرد. حامد کميلي در «اغما» دو نقش بازي کرد نقش يک پسر خوش تيپ و خوش قيافه امروزي که بسپار رمانتيک است و قابليت دارد دخترها را به سمت خودش بکشد و از آنها به هر شيوه بهره کشي کند و از طرف ديگر در چهره يک عابد پارسا که تمام شئونات دين را رعايت مي کند و ذره اي قدم اشتباه برنمي دارد. سيروس مقدم سعي کرده بود هر دوي اين نقش ها را با مقتضيات شان طوري هدايت کند که تا اواسط سريال مخاطبان ذره اي حس نکنند که با يک شيطان طرف هستند. چرا ماندگار شد: دليل اصلي ماندگاري نقش الياس، شايد زياد به موفقيت حامد کميلي در ايفاي اين نقش ربطي نداشته باشد. در واقع اين شخصيت ساختارشکنانه الياس است که مورد توجه قرار مي گيرد. در تلويزيون ايران هميشه مردان مومن با ريش بلند و لباس هايي سفيد و پاکيزه و در حال عبادت به تصوير کشيده مي شدند. حالا سيروس مقدم، دقيقا چنين شخصيتي را مقابل روي مخاطبانش گذاشت و صراحتا به آنها گفت مردي که با اين ويژگي ها مي بينيد، خود «شيطان» است! حاج يونس فتوحي (علي نصيريان) سريال: ميوه ممنوعه کارگردان: حسن فتحي سال توليد: 1386 موقعيت بازيگر زمان ايفاي نقش: درباره پيشينه على نصيريان قبل از بازي در نقش حاج يونس فتوحي خيلي سخت مي شود صحبت کرد. تعداد آثار مهم نصيريان قبل و بعد از انقلاب آنقدر زياد است که حتي شمارش آن هم سخت است. نصيريان پيش از «ميوه ممنوعه» نقش هاي ماندگار زيادي از خودش به جا گذاشته بود و کاراکتر حاج بوئس فقط به اين افتخارات اضافه کرد. ويژگي نقش: علي نصيريان بازيگر بزرگي است. توانايي او در ايفاي نقش هاي پيچيده و درونگرا بر کسي پوشيده نيست و اتفاقا مهمترين ويژگي حاج يونس فتوحي هم همين بيان دقيق پيچيدگي هاي دروني و عاطفي است. حاج يونس، مرد سپيد موي معتبر بازار ناگهان اسير يک عشق مي شود و تواني براي مقابله با آن در خودش نمي يابد و براي رسيدن به معشوق، از تمام اندوخته هايش مي گذرد. خانواده و دين اش را از دست مي دهد و تک تک شرط هاي دختر را مي پذيرد و از جايگاهي که تمام عمر براي خودش ساخته پله پله پايين مي آيد؛ اتفاقي که حتي فکرش را هم نمي کرديم روز گاري در تلويزيون ايران شاهدش باشيم. چرا ماندگار شد: در وهله اول، جذابيت داستان ميوه ممنوعه بود که آن را ماندگار کرد. حسن فتحي با ميوه ممنوعه، کاملا ساختارشکني کرد و دهان مخاطبانش را از تعجب باز گذاشت. چه کسي فکرش را مي کرد در تلويزيون سريالي پخش شود که بدون اينکه پاي شيطان و هواي نفس به ميان بيايد، از خصلت عشق بگويد و موجه شمرده شود؟ اما تمام موفقيت کار به داستان جذاب و پرداخت درست حسن فتحي برنمي گردد. قطعا اگر هر بازيگري غير از علي نصيريان براي نقش انتخاب مي شد، چنين موفقيتي به دست نمي آمد. فقط نصيريان بود که توانست اين عشق دوران پيري و تغيير حالات و احساسات و زندگي حاج يونس را آنقدر دقيق و جذاب به نمايش بکشد تا حاج يونس به جاي تبديل شدن به يک مرد خيانتکار، در ذهن همه به عنوان نماد عشق در دوران پيري ماندگار شود. بزرگ (امين تارخ) سريال: جراحت کارگردان: محمد مهدي عسگرپور سال توليد: 1389 موقعيت بازيگر زمان ايفاي نقش: امين تارخ به واسطه بازي در نقش هاي شيخ حسن جوري و بعد بوعلي سينا به بازيگري شناخته شده براي مخاطبان عام بدل شده بود. ضمن اينکه بعد از آن در کلي فيلم و سريال ديگر هم بازي کرد و کلا جايگاه تثبيت شده اي داشت اما چند سال قبل از «جراحت» او در سريال «سفر سبز» نقش حاج رضا را بازي کرد. او در آن سريال پربازيگر آنچنان درخشان ظاهر شد که کاملا به چشم آمد و به نوعي مخاطب نسل جوان تر تلويزيون او را در قامت کاراکتر بزرگ خانواده پذيرفت. کاراکتري که اتفاقا به خاطر بازي تارخ، خصوصيات رفتاري اش آنچنان باورپذير و خوب از کار در آمد که به شخصيتي محبوب در آن سريال تبديل شد. ويژگي نقش: بزرگ در واقع به نوعي ادامه اي بود بر کاراکتر حاج رضا. منتها اينجا کمي جوان تر است و خودراي تر. او هم مثل رضا کاسب بود و روي پا خودش ايستاده بود و رشد کرده بود. خانواده اش آنقدر برايش احترام قائل بودند که هيچ کس جرات حرف زدن روي حرفش را نداشت و در عين حساب بردن دوستش هم داشتند. اما بزرگ يک نقطه ضعف هم داشت و ان پايين بودن سطح سوادش بود. چيزي که از نوع حرف زدن و لحني که تارخ براي اين کاراکتر انتخاب کرده بود، به خوبي براي مخاطب عيان مي شد. تارخ در انتخاب لحن کاراکتر بزرگ آنقدر درست عمل کرده بود که مخاطب حس مي کرد او داراي کمبودهايي است که زير سايه اين احترام و بزرگي پنهان مانده است. چرا ماندگار شد: شمايلي که تارخ در سريال «جراحت» از خودش ساخت. بعدها با اندکي تغييرات مختصر در سريال هاي ديگر هم تکرار شد. يعني او به نوعي کاراکتر بزرگ را در چند سريال ديگر هم تکرار کرد. اتفاقا به لحاظ ظاهري هم اين شباهت حفظ شد. محاستي پر با موهاي پرپشت جوگندمي که به يک طرف شانه زده شده است. تارخ حتي لحن و کلام بزرگ را هم در سريال هاي بعدي با خودش برد. همين الان در سريال جديد محمد مهدي عسگرپور که براي شب هاي رمضان آماده شده، تارخ با همين شکل و شمايل ظاهر شده است. استفاده از ويژگي هاي ظاهري و رفتاري بزرگ توسط کارگردانان ديگر و تبديل شدن آن خصايل به کليشه هميشگي تارخ نشان از ماندگار بودن آن کاراکتر دارد. فيروز مشتاق (هومن برق نورد) سريال: دودکش کارگردان: محمد حسين لطيفي سال توليد: 1393 موقعيت بازيگر زمان ايفاي نقش: برق نورد در شرايطي به جمع بازيگران سريال «دودکش» پيوست که شش هفت سالي از حضورش در تلويزيون مي گذشته، او در سريال هايي مثل «بيداري»، «اشک ها و لبخندها» و «فاکتور هشت» بازي کرده بود اما سريالي که باعث شد بين تمام مخاطبان شناخته شود و مورد توجه قرار بگيرد «ساختمان پزشکان» بود، برق نورد در اين سريال همراه بهنام تشکر، يکي از بهترين بازي هايش را به نمايش گذاشت. ويژگي نقش: بخش مهمي از جذابيت نقش فيروز وابسته به تکيه کلام هايي بود که گاه و بيگاه استفاده مي کرد؛ تکيه کلام هايي که با پيش از اين شنيده نشده بود با هيچ وقت در محاوره مورد استفاده قرار نمي گرفت. فيروز جداي از بحث تکيه کلام ها، شخصيت جديد و جالبي هم داشت. او در ظاهر مغز متفکر خانواده است و مدام از ديگران به خاطر اشتباهات شان ايراد مي گيرد و خودش را برتر از سايرين مي داند منتها هيچ وقت هيچ کاري را درست انجام نمي دهد و هميشه آخر سر همه چيز را خراب مي کنند. چرا ماندگار شد: دليل اصلي ماندگاري نقش فيروز به همان تکيه کلام ها بر مي گردد. در زمان پخش سريال «دودکش» تکيه کلام هايي مثل «أمپاس»، «ضرس قاطع » «ان قُلت آوردن»، «لُغُز خواندن»، «قُمپُز در کردن» و ... آنقدر توسط شخصيت فيروز گفته شد که تا پايان ماه رمضان به تکيه کلام هاي مردم کوچه و بازار تبديل شد. بعد از رمضان حتي فرهنگ اصطلاحات فيروز شکل گرفت و دست به دست ميان مردم مي چرخيد. خيلي ها جملاتي مثل «خدايا ما را به خاطر قمپوزهايي که تا به حال در کرديم و لغزهايي که خوانديم ببخش و بيامرز و در آمپاس قرار نده ... الهي آمين!» را در شبکه هاي اجتماعي به اشتراک مي گذاشتند و خيلي ها آن را در جوک ها به کار مي بردند. خلاصه اينکه اين اصطلاحات دست به دست مي چرخيد و هربار هم نقش فيروز را براي مردم تداعي مي کرد. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar