کارنامه نوید محمدزاده؛ پرواز سیمرغ عصیانگر بر فراز سینما
هفت صبح/ نويد محمدزاده يک جايزه ديگر از جشن خانه سينما گرفت تا کمتر از پنج سال 20 افتخار در کارنامه اش ثبت شود. در اين پرونده ضمن آناليز کارنامه محمدزاده، مهم ترين دستاوردهاي داخلي و خارجي اين بازيگر را مرور کرده ايم. بيستمين افتخار براي نويد محمدزاده همين چند روز پيش رقم خورد؛ با دريافت تنديس مکمل براي «بدون تاريخ، بدون امضا»، از جشن خانه سينما. آماري که در کارنامه اين بازيگر ثبت شده منحصر به فرد است. او از سال 92 که به واسطه عصباني نيستم!» به شهرت رسيد تا حالا فقط 9 فيلم بازي کرده و به 20 افتخار دست يافته. درباره جوايز محمدزاده در ستون مجاور نوشته ايم. جايزه او در جشن خانه سينما و نيز نامزدي در جشن اخير حافظ، مناسبت تدوين اين پرونده است. هفت نقش شاخص او را مرور کرده ايم و ويژگي منحصر به فرد هر کدام ارزيابي شده. درباره فيلم، کارگردان و فروش آنها نيز نوشته ايم به اين خاطر که يک سر هر کدام به بازيگر وصل مي شود. مبناي تحليل کارنامه محمدزاده «عصباني نيستم!» است. او پيش از اين فيلم سال ها روي صحنه نقش آفريني کرده بود و تجربه يکي دو کار تصويري داشت. پيگيران سينما بازي نويد را در فيلم «در ميان ابرها» ديده بودند و نقش کوچکي که در سريال «سهمي براي دوست» بازي کرده بود. اين دو حکم دست گرمي داشتند و در کارنامه محمدزاده قابل اتکا نيستند. بازي اش در «لرزاننده چربي» هم به دليل اکران نشدن فيلم ديده نشد. بنابراين «عصباني نيستم!» مبدأ بازي او در سينما به حساب مي آيد. علاوه بر فيلم هايي که درباره شان نوشته ايم نبايد بازي خوب محمدزاده در «سيزده» هومن سيدي و «خفه گي» فريدون جيراني را از قلم بيندازيم. انتخاب «خفه گي» تصميمي سخت براي نويد محمدزاده بوده است؛ يک فيلم سياه و سفيد که داستان خود را در نهايت سکون روايت مي کند. از آن سو، شخصيت نويد فاقد فراز و فرود است و هيجاني ترين رفتارها را بايد با آرامش انجام دهد. او در فيلم «سيزده» نقش جواني بدون قيد را بازي مي کرد که دنياي عجيب و غريبي براي خودش ساخته. بازيگر گزيده کار سينما، اين روزها آماده بازي در فيلم جديد سعيد روستايي مي شود که «متري شيش و نيم» نام دارد. اين همکاري دوباره خاطره خوش «ابد و يک روز» را زنده مي کند؟ نويد محمدزاده در «سرخ پوست ها»، فيلمي از نيما جاويدي هم بازي کرده و احتمالا با دو فيلم در جشنواره امسال حاضر است. فراتر از اينها، راز موفقيت او چيست؟ اين بازيگر به ذات بازيگري پي برده و اگر مي درخشد صرفا به واسطه استعداد و توان است، نه چيز ديگري. عصباني نيستم! سال ساخت: 1392 نقش چه بود؟ نويد محمدزاده نقش يک دانشجوي ستاره دار در «عصباني نيستم!» را بازي کرد که بعد از اخراج از دانشگاه گرفتار مشکلات عديده مي شود؛ چه در کار و چه در ازدواج. او اما نبايد کنترل خود را از دست بدهد و سعي مي کند بر عصبانيت مرگبار خود فائق آيد. نويد تا پايان قصه گرفتار مشکلات است و در اوج استيصال. نقش چطور جان گرفت؟ محمدزاده در فيلم رضا درميشيان تصويري ملموس از يک دانشجو نشان مي دهد که غرق در مشکلات شده. اين کاراکتر از کليشه ها دور است و بازيگر براي نمايش شخصيت و اثبات توانايي خود «زور» نمي زند. نقش قابليت افتادن در ورطه «اغراق» و «شعارزدگي» را دارد؛ چون کاراکتر نويد آدمي است بي اعصاب که مشکلات از همه طرف به او هجوم مي آورند ولي نبايد وا بدهد. محمدزاده همه حس دروني شخصيت را با کمک چهره اش نمايش مي دهد و اين يعني تسلط بر اجزاي صورت؛ يعني بهره مندي از پشتوانه تئاتري. درباره کارگردان: رضا درميشيان بعد از سال ها دستياري کارگردان هاي مطرحي چون داريوش مهرجويي، عليرضا داودنژاد و فريدون جيراني سال 90 «بغض» را ساخت و خود را به عنوان يک استعداد به اثبات رساند. او براي دومين فيلم خود يعني «عصباني نيستم!» سراغ نويد محمدزاده رفت که تا آن زمان چندان شناخته شده نبود. نويد تجربه چند فيلم داشت و در تئاتر معروف بود اما در سينما تا پيش از «عصباني نيستم!» فرصتي براي عرض اندام به دست نياورده بود. سرنوشت در اکران: فيلم که از سال 92 تا ارديبهشت همين امسال توقيف بود، به فروش سه ميلياردي رضايت داد. اين فروش باعث شده «عصباني نيستم!» رتبه دهم باکس آفيس را به دست بياورد و بالاتر از «آن سوي ابرها»، «خوک»، «فراري»، «دلم مي خواد» و ... بايستد. فيلم هايي که نام کارگردان و بازيگران مطرحي در تيتراژشان ديده مي شود. حتما بخشي از گيشه فيلم به حاشيه هاي آن باز مي گردد اما فروش اصلي را بايد به پاي نويد نوشت. ناهيد سال ساخت: 1393 نقش چه بود؟ بعد از «عصباني نيستم!» گمان مي رفت نويد تبديل به بازيگري پرکار شود اما او فقط در «ناهيد» حضور يافت. شخصيت او در فيلم آيدا پناهنده تفاوتي کامل با کاراکتر «عصباني نيستم!» داشت. محمدزاده نقش يک پدر جوان را بازي کرد که معتاد است و زنش او را ترک کرده. نقش چطور جان گرفت؟ شخصيت هاي معتاد پتانسيل رفتن روي اعصاب را دارند؛ به ويژه اين که کاراکتر احمد با پسرش رفتار درستي نداشته، دست کجي مي کند و از سوي همسر طرد شده و اينها مي توانست مخاطب را پس بزند. محمدزاده اما اين شخصيت را «شيرين» بازي کرد تا جايي که حتي در برخي لحظه ها رفتار و گفتارش از تماشاچي خنده مي گيرد. چالش ديگر محمدزاده در «ناهيد» صحبت به لهجه گيلي است که به خوبي از پس آن بر آمده است. فراز ديگر بازي نويد جايي است که قصد حذف رقيب را دارد اما به دليل اعتياد و عدم تمکن مالي ناموفق است. درباره کارگردان: آيدا پناهنده بعد از ساخت چند فيلم کوتاه و مستند، سه فيلم تلويزيوني کارگرداني کرد. اتفاقا دو فيلم «آبروي از دست رفته آقاي صادقي» و «قصه داود و قمري» از تله هاي موفق تلويزيون به شمار مي روند. او سال 93 نخستين فيلم سينمايي اش يعني «ناهيد» را ساخت و از نويد محمدزاده براي بازي در آن دعوت کرد. او دو سال پيش نيز «اسرافيل» را کارگرداني کرد که اثري موفق محسوب مي شود. سرنوشت در اکران: «ناهيد» آبان 94 روي پرده رفت و در روزهايي که گيشه سينما سرد بود، فقط 400 ميليون تومان فروش کرد. طبعا به دليل جايگاه محمدزاده در سال 94 (که هنوز تبديل به بازيگري محبوب براي عامه مردم نشده بود) و نيز به اين خاطر که «ناهيد» فيلم او نيست و نقشش فرع بر داستان است، موفقيت يا عدم موفقيت گيشه آن را نمي توان به پاي محمدزاده نوشت. ابد و يک روز سال ساخت: 1394 نقش چه بود؟ «لانتوري»، «خشم و هياهو» و «ابد و يک روز». سال 94 براي نويد با سه فيلم متفاوت گذشت که در نهايت «ابد و يک روز» روي بقيه سايه انداخت و شد شناسنامه او. بازي نويد در نقش محسن حتي روي کل فيلم سايه انداخته و «ابد و يک روز» با اسم او گره خورده است. نقش چطور جان گرفت؟ معتاد دوست داشتني، پارادوکسي است که معدود بازيگراني مثل محمدزاده مي توانند معنايش کنند. او در «ابد و يک روز» نقش مکمل بازي مي کند ولي همه نگاه ها به سمت شخصيت اوست. محمدزاده از يک معتاد از ريخت و قيافه افتاده، وجهي تازه به نمايش گذاشت که با وجود وضعيت بدي که دارد، احساساتي و مهربان است و براي دفاع از خانواده اش هر کاري مي کند. او اين بار هم مشابه فيلم هاي قبل، چند سکانس درگيري و دعوا داشت اما مرز ميان يک مرد معتاد و عصبي را به خوبي حفظ کرد. محمدزاده در اين فيلم چند سکانس طلايي داشت که طبيعتا در سينماي ايران ماندگار مي شود. مهم ترين آن ديالوگ معروفي است که خطاب به خواهرش (پريناز ايزديار) مي گويد: «نرو سميه». اين ديالوگ با بازي درخشان محجمدزاده موتيف شوخي با اتفاقات مختلف اجتماعي شده. محمدزاده به خوبي حس ترحم و نفرت را در بازي اش نشان مي دهد تا مخاطب به شکل توأم از دستش حرص بخورد و برايش دل بسوزاند. درباره کارگردان: سعيد روستايي در اولين تجربه کارگرداني خود صاحب رکوردهاي منحصر به فردي شد که نامزدي و جوايز فجر بخشي از آن است. او کارگردان توانمندي است که بعد از سه سال تصميم گرفته فيلم دومش را به سرانجام برساند. سرنوشت در اکران: «ابد و يک روز» نوروز 95 روي پرده رفت و به فروش 12 ميليارد توماني دست يافت. بخش عمده اي از اين موفقيت مديون بازي درخشان محمدزاده است. او خيلي زود به جايگاهي رسيد که قدرت جذب مخاطب به سالن را دارد و بعد از «ابد و يک روز» اين اتفاق برايش به شکل محسوس تري رخ مي دهد. لانتوري سال ساخت: 1394 نقش چه بود؟ در سال 94 نويد محمدزاده بين پيگيران سينما همه گير شده بود اما اين بازيگر سخت گيرانه به پيشنهادها پاسخ مي داد. يکي از فيلم هايي که پذيرفت بازي کند «لانتوري» است در نقش پاشا. پاشا جواني است تبهکار که به همراه دوستانش اخاذي مي کند. ريش بلند و موهاي فر، او را از ديگران متمايز کرده اما تفاوت اصلي جايي رقم خورد که اين پسر خلافکار عاشق يک دختر دانشجو (مريم پاليزبان) مي شود. تفاوت فرهنگي و جهان بيني شان اما آن قدر زياد است که دختر نه مي گويد و همين زمينه طغيان پاشا و اسيدپاشي او را فراهم مي کند. نقش چطور جان گرفت؟ شخصيت پاشا چند حالت مختلف دارد؛ ابتدا با دوستانش در حال اخاذي است، در ادامه نوبت عاشقي پيش مي آيد، فصل بعدي اسيدپاشي است و بعد از آن نوبت انتقام فرا مي رسد. نويد محمدزاده براي هر بخش طراحي مجزايي دارد و سعي مي کند ريزه کاري هاي مناسب به رفتار شخصيت بدهد. اوج بازي او زماني است که قرار است مورد انتقام قرار گيرد. او نقش را به گونه اي بازي مي کند که گويي با يک محکوم به قصاص واقعي روبرو هستيم. تمناي او براي بخشش، نه فقط در کلام جاري است که با حالت بدن و چهره اين خواهش را فرياد مي زند. بازي خوب نويد محمدزاده و درک درستش از شخصيت باعث مي شود در لحظه قصاص، به رغم آن که مي دانيم پاشا چه موجود پليدي است، برايش دل بسوزانيم. درباره کارگردان: «لانتوري» دومين همکاري نويد محمدزاده و رضا درميشيان است که دو سال بعد از «عصباني نيستم!» شکل گرفت. سرنوشت در اکران: وقتي فيلم در جشنواره رونمايي شد صف هاي طولان يبرايش شکل گرفت. اين استقبال در اکران عمومي نيز تداوم يافت. «لانتوري» سال 95 به فروش 6 ميليارد و 300 ميليون توماني رسيد که براي يک فيلم جدي رقم قابل قبولي است. خشم و هياهو سال ساخت: 1394 نقش چه بود؟ «خشم و هياهو» برداشتي است از زندگي يک ورزشکار معروف که همسرش به قتل مي رسد و سال ها زندگي اش سوژه رسانه ها مي شود. هومن سيدي در اين فيلم به جاي يک ورزشکار، زندگي يک خواننده را محور قرار داد و نويد محمدزاده آن را بازي کرد. اين خواننده که از شهرت زيادي برخوردار است، به رغم داشتن زن و فرزند عاشق دختري مي شود و همين زمينه سقوطش را فراهم مي کند. نقش چطور جان گرفت؟ او خيلي خوب مي داند چطور دو وجه متفاوت يک هنرمند (بخوانيد يک انسان) را بازي کند: وجهي شيک و مثلا مردمي و وجهي که هيچ رحم و انصافي نسبت به جنس مخالف در آن ديده نمي شود. محمدزاده نرم و روان بازي کرد و براي جان دادن به شخصيت کار اضافه انجام نداد. کار سخت تر او جايي است که گير افتاده و زندگي اش را تباه شده مي بيند. تغيير لحن براي نمايش موقعيت جديد شخصيت، امتياز ديگر بازي محمدزاده در «خشم و هياهو» به حساب مي آيد. درباره کارگردان: بعد از «سيزده»، «خشم و هياهو» دومين همکاري هومن سيدي و نويد محمدزاده قلمداد مي شد. همکاري قبلي شان تحسين شده است اما نقش نويد چندان پررنگ نبود. سيدي پيش از آن، «آفريقا» و «اعترافات ذهن خطرناک من» را ساخته بود که هر دو با استقبال منتقدان و سخت پسندها قرار گرفت. سيدي از کارگردان هاي خوش استعداد سينماي ما به شمار مي آيد. سرنوشت در اکران: «خشم و هياهو» به راحتي پتانسيل فروش بالا را داشت اما نفروخت. هم قصه اش جذاب است، هم بازي ها مجذوب کننده است و هم اين که تماشاچي بلافاصله پس از تيتراژ درگير سوژه فيلم مي شود. «خشم و هياهو» برخلاف انتظار به فروشي که بايد ترسيد و با يک ميليارد و 500 ميليون تومان از گيشه خداحافظي کرد. در شرايطي که نوروز سال 95، فيلم هاي چيده شده در کنار آن شگفتي آفريدند، استقبال پايين از فيلم سيدي عجيب بود. بدون تاريخ، بدون امضا سال ساخت: 1395 نقش چه بود؟ نويد محمدزاده نقش موسي را بازي مي کند که در جريان يک تصادف با دکتر کاوه نريمان (امير آقايي) آشنا شده. اين تصادف موسي را که از طبقه محروم جامعه است مقابل پزشکي از طبقه بالادست قرار مي دهد. بعد از تصادف، اميرعلي (پسر موسي) فوت مي کند و تصور مي شود تصادف دليل مرگ اميرعلي بوده، اما بعد از مشخص شدن جواب آزمايش پزشکي قانوني علت مرگ غذاي مسموم اعلام مي شود. خبري که موسي را دچار سردرگمي و نگراني مي کند و به دليل خريد مرغ هاي ارزان قيمت که بعدا اعلام مي شود فاسد بوده خودش را مقصر مي داند و ... نقش چطور جان گرفت؟ نويد در نقش موسي شخصيتي باورپذير را به نمايش گذاشته و همين باورپذيري سبب شده او در به نمايش گذاشتن يک همسر غيرتي و يک پدر نگران عذاب وجدانش را به خوبي به مخاطبش منتقل کند. محمدزاده تجربه بازي در نقش هاي پرخاشگر را پيش از اين هم داشته و معمولا موفق بوده. او در اينجا يک پرخاشگري کنترل شده را ارائه مي دهد که با موقعيت شخصيتش همخواني دارد. محمدزاده فراز و فرودهاي احساسي شخصيت موسي را که در طول داستان در جريان مرگ فرزندش اتفاق افتاده با يک عذاب وجدان باورپذير اجرا مي کند. درباره کارگردان: وحيد جليلوند بعد از کنار گذاشتن گويندگي و بازيگري سراغ کارگرداني سينما رفت که حاصلش شده دو فيلم «چهارشنبه 19 ارديبهشت» و «بدون تاريخ، بدون امضا». او براي اين دو فيلم کلي جايزه داخلي و خارجي به دست آورده است. سرنوشت در اکران: «بدون تاريخ، بدون امضا» را بايد شگفتي اکران چند سال اخير بدانيم. اين فيلم بعد از جشنواره فجر سال پيش اکران شد و در اين فصل که به روزهاي مرده اکران معروف است، گيشه اي موفق تجربه کرد. اکران فيلم ابتداي سال هم ادامه داشت و در نهايت به فروش 5 ميلياردي رسيد. مغزهاي کوچک زنگ زده سال ساخت: 1396 نقش چه بود؟ شاهين (نويد محمدزاده) در «مغزهاي کوچک زنگ زده» پسر دوم يک خانواده خلافکار است که در حلبي آباد زندگي مي کنند. او از نظر ذهني کمي عقب مانده است. برادر بزرگ خانواده شکور با بازي فرهاد اصلاني، کارگاه توليد مواد مخدر صنعتي دارد و بيشتر کارگرانش بچه هاي بي سرپرستي هستند که آنها را خريده و براي اين کار پرورش داده است. شاهين به دليل عقب ماندگي اش خيلي از جانب شکور مورد اعتماد نيست و بيشتر از اين که مشغول کار باشد، روزگارش به شيطنت و دله دزدي در محل مي گذرد. نقش چطور جان گرفت؟ نويد محمدزاده با بازي در اين فيلم ثابت کرد در کنار تمام کاراکترهايي که تا به حال داشته، يکي از بهترين گزينه ها براي بازي در نقش عقب مانده ذهني هم است. دندان هاي بيرون زده و زخم عميقي که بر پيشاني اش ديده مي شد، او را بيشتر در اين نقش جا انداخت. در ابتداي فيلم داستان از شخصيت شاهين فاصله دارد و مخاطب از نيمه دوم او را به عنوان بازيگر نقش اول مي بيند، اما محمدزاده به کمک هومن سيدي سير صعودي بازي اش را درست حفظ کرده. نقطه عطف بازيگري اش در سکانس ملاقات شاهين و شکور در زندان است و مخاطب کاراکتر عقب مانده اي را مي بيند که در انتها قهرمان زندگي خودش مي شود. درباره کارگردان: سومين همکاري هومن سيدي و نويد محمدزاده در «مغزهاي کوچک زنگ زده» رقم خورد. اين بار نتيجه همکاري موفق تر از پيش بود. سرنوشت در اکران: «مغزهاي کوچک زنگ زده» قرار است پاييز امسال روي پرده برود. اين فيلم در جشنواره سال پيش رونمايي شد و به زعم مخاطبان بهترين فيلم جشنواره بود. منتقدان هم به آن روي خوش نشان دادند. پيش بيني مي شود فيلم بيش از پنج ميليارد تومان فروش داشته باشد. بازي نويد محمدزاده فصل مشترک تحسين ها در جشنواره سال گذشته بود و همگي به درخشش او اذعان داشتند. نويد محمدزاده در جشنواره هاي داخلي و خارجي صاحب جوايز زيادي شده و بارها نامش در ميان نامزدهاي دريافت جايزه قرار گرفته است سالي چهار موفقيت جشنواره اي از سال 92 که نقطه عطف نويد محمدزاده در بازيگري است، تا حالا 20 بار نامش ميان نامزدها و برنده ها ديده شده. اين اتفاق معطوف به جشنواره داخلي نيست و چهار جايزه اش در جشنواره هاي جهاني به دست آمده. از اين منظر، نويدمحمدزاده داراي يک رکورد است که هر سال به حدود چهار موفقيت جشنواره اي رسيده. چنين کارنامه اي نشان مي دهد بازي نويد نه تنها مورد توجه مخاطبان سينما بوده که داوران جشنواره هم بر کيفيت آن صحه گذاشته اند. جشنواره فجر چند جايزه: دو سيمرغ براي چه فيلم هايي: «ابد و يک روز» و «بدون تاريخ، بدون امضا» در جشنواره سي و چهارم فجر سيمرغ مکمل بهترين بازيگر را براي «ابد و يک روز» به دست آورد. درخشش او به قدري خيره کننده بود که جاي هيچ شکي براي داوران باقي نماند. يک سال بعد او بار ديگر به جايزه رسيد. اين سيمرغ هم مکمل بود و براي «بدون تاريخ، بدون امضا» به دست آمد. البته بازي محمدزاده در «عصباني نيستم!» نيز داوران جشنواره سي و دوم را مجاب کرده بود، سيمرغ را به او بدهند اما اعتراض برخي رسانه ها باعث عقب نشيني دبير وقت جشنواره فجر و نامه فرمايشي کارگردان از انصراف در جشنواره شد. جايزه به رضا عطاران رسيد اما فرامرز قريبيان، يکي از اعضاي هيات داوران گفت جايزه مال نويد بوده. تنديس خانه سينما چند جايزه: دو تنديس براي چه فيلم هايي: «ابد و يک روز» و «بدون تاريخ، بدون امضا» تازه ترين جايزه اي که نويد محمدزاده به آن رسيده «بدون تاريخ، بدون امضا» از جشن بيستم خانه سينما است. او سال پيش هم براي «ابد و يک روز» به جايزه رسيد و اين گونه دبل کرد. هر دو جايزه اش در خانه سينما، نقش مکمل است. او در جشن امسال براي تنديس نقش اصلي هم نامزد بود؛ براي «خفه گي» و «عصباني نيستم!». اين فيلم ابتدا در جشنواره فجر رونمايي شد و مورد توجه قرار گرفت. محمدزاده در در فيلم فريدون جيراني نقش مردي روان پريش را بازي مي کند که زنش در يک تيمارستان بستري است. رابطه اي بين او و پرستار شکل مي گيرد و در نهايت منجر به قتل دختر مي شود. جايزه انجمن منتقدان چند جايزه: دو تنديس براي چه فيلم هايي: «عصباني نيستم!» و «ابد و يک روز» نويد محمدزاده دو بار در جشن انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي صاحب جايزه شده است. او اولين تنديس خود را براي بازي در «عصباني نيستم!» گرفت و دومي به خاطر فيلم «ابد و يک روز» به دست آمد. او در جشن دهم انجمن منتقدان براي «خشم و هياهو» و «لانتوري» و در جشن يازدهم براي فيلم «خفه گي» نامزد دريافت جايزه شده بود. اين تعداد نامزدي و جايزه نشان مي دهد، بازي محمدزاده مورد تاييد جماعت سخت پسند سينما قرار گرفته و مهر تاييدي است بر مسيري که طي چند سال اخير پيموده. جالب آن که او در سالي براي «عصباني نيستم!» جايزه منتقدان را دريافت کرد که فيلم در محاق بود و جشنواره فجر جايزه نويد را دريغ کرده بود. جشن حافظ چند جايزه: يک تنديس براي چه فيلم هايي: «ابد و يک روز» سال 94 براي نويد محمدزاده ويژه است. او به خاطر بازي در «ابد و يک روز» در فصل جوايز خوش درخشيد و اجازه نداد جايزه به رقبا برسد. ابتدا سيمرغ جشنواره سي و چهارم فجر را گرفت و بعد از آن در جشن انجمن منتقدان و در جشن خانه سينما به تنديس رسد. نويد در شانزدهمين جشن حافظ هم موفق به کسب تنديس براي «ابد و يک روز» شد. بازي درخشان او در فيلم سعيد روستايي داوران را هم براي دادن جايزه مجاب کرد. اين نشان مي دهد نقش محمدزاده در «ابد و يک روز» خاص ترين نقش کارنامه اش است. علاوه بر اين نام او در دوره هفدهم جشن حافظ هم ميان نامزدها قرار داشت؛ به خاطر بازي در «لانتوري». او در جشن امسال هم براي «بدون تاريخ، بدون امضا» نامزد تنديس بود اما آن را به دست نياورد. جوايز جهاني چند جايزه: چهار از کدام جشنواره ها: جشنواره ونيز، آسياپاسفيک و براتيسلاوا علاوه بر جوايز داخلي، محمدزاده صاحب افتخارات بين المللي هم هست. او در جشنواره فيلم براتيسلاوا دبل کرده و صاحب دو جايزه شده است. يک بار به خاطر «ناهيد» آيدا پناهنده به جايزه رسيد و يک بار هم براي «بدون تاريخ، بدون امضا»، فيلم وحيد جليلوند. او براي اين فيلم در جشنواره ونيز و آسياپاسفيک هم صاحب جايزه شده که ارزشمندترين جوايز او تا به حال محسوب مي شوند. نکته ديگر اين که فيلم هايي که نويد محمدزاده بازي کرده، در جشنواره هاي جهاني هم صاحب جايزه شده اند. اين يعني او موقع انتخاب حواسش جمع بوده و به پيشنهادهايي بله گفته که تراز جهاني دارند. پر افتخارترين فيلم نويد «بدون تاريخ، بدون امضا» است که در بيش از 15 جشنواره جهاني حاضر بوده و غالبا هم نامزد شده يا جايزه گرفته. نامزدي ها چند نامزدي: 9تا؛ دو نامزدي در جشنواره فجر، دو نامزدي در جشن خانه سينما، سه نامزدي در جشن انجمن منتقدان و دو نامزدي در جشن حافظ براي چه فيلم هايي: در جشن امسال خانه سينما براي «خفه گي» و «عصباني نيستم!» نامزد دريافت تنديس شده بود. نام او در ميان نامزدهاي نقش مکمل هم قرار داشت که در نهايت منجر به دريافت تازه ترين جايزه اش شد؛ به خاطر «بدون تاريخ، بدون امضا». به نظر مي رسيد او براي «عصباني نيستم!» مزد سال ها صبرش را بگيرد اما اين جايزه به حامد بهداد براي «سد معبر» رسيد و او جايزه مکمل را دريافت کرد. با اين جايزه مجموع افتخارات داخلي نويد محمدزاده اين گونه شد: هفت جايزه شامل دو سيمرغ فجر، دو تنديس جشن خانه سينما، دو جايزه جشن انجمن منتقدان و نويسندگان و يک تنديس جشن حافظ.