تماشای خانوادگی تئاتر با بلیتهای ۳۰ تا ۵۰ هزار تومانی ممکن نیست
فارس/ تهيهکننده تئاتر معتقد است: هر چند که بليتهاي 30 تا 50 هزار توماني تئاتر گران نيست اما در شرايط کنوني توان مالي خانوادهها اين امکان را نميدهد که بتوانند خانوادگي به ديدن کاري بيايند. نوسانات اقتصادي باعث شده تا نگرانيهايي درباره تأثيرگذاري اين مسائل بر حوزه فرهنگ و هنر از جمله تئاتر بيشتر شود. هر چند در اين زمينه هنوز تأثيرات جدي را شاهد نيستيم و به لحاظ افزايش نرخ بليت نمايشها تغيير چنداني صورت نگرفته است اما بايد تمهيداتي در اين زمينه انديشيده شود. در سال گذشته توجه به مسائل فرهنگي و تفريحي در سبد خانوارها 1.9 درصد بوده که البته هنوز اين آمار براي سال 97 اعلام نشده واست و مسئولان فرهنگي بايد در اين عرصه تمهيداتي را انديشه کنند تا اين سبد کوچکتر نشود. در اين زمينه با وحيد لک کارگردان و کارشناس تئاترگفتوگو کرديم. لک اين روزها تهيه کننده و مجري طرح نمايش «او» از آرش دادگر در سالن استاد سمندريان است و نمايش «مرگ و پنگوئن» از پيام دهکردي را در تئاتر شهر روي صحنه دارد. *استقبال از اين کارهاي اخيرتان چطور بوده است؟ در شرايطي که ميتوان از چند وجه آن را بررسي کرد بايد اظهار اميدواري کنيم. البته همه ماهها براي کار تئاتر داراي ثبات نيست که بتوانيم دربارهاش برنامهريزي کنيم، بلکه هر سال و ماهي در ايران ويژگيهاي خاص خود را دارد، براي همين هم در فصل تابستان و با توجه به گرما و همينطور شرايط خاص اقتصادي که مردم دارند نبايد خيلي انتظار استقبال آنچناني داشت. در شرايط کنوني شايد مردم کمتر ترجيح دهند که پولشان را هزينه تئاتر و تفريح کنند، هر چند که بليتهاي تئاتر هم گران نيست و بين 30 تا 50 هزار تومان است اما باز هم توان مالي خانوادهها اين امکان را نميدهد که بتوانند خانوادگي به ديدن کاري بيايند. *شما به شخصه بر اساس چه ويژگيهايي پشتيبان يک نمايش ميشويد؟ من ترجيح ميدهم در کنار گروهي کار کنم که نگاه سلامت به تئاتر دارند و همينطور بخشي از مسائل و مصائب جامعه را مطرح ميکنند، بنابراين خودم نيز به شخصه سراغ توليد کارهايي ميروم که نتيجهاي اينگونه در بر داشته باشد. بنابراين نکته اول برايم توليد تئاتر است اما در کنارش مسائل اقتصادي هم خيلي مهم است. با نگاه خوشبينانه در شهري چون تهران که هر شب ۱۲۰ نمايش به صحنه ميرود به طور ميانگين تماشاگران تئاتر ماهي ۳ نمايش را تماشا ميکنند يک کارگردان فقط يک گروه را نميگرداند بلکه هسته مرکزي کار است و بخشهاي مختلف را مديريت ميکند و بايد تخصص داشته باشد، ما از استقبال همه نمايشها در پايتخت و شهرهاي ديگر خوشحال ميشويم اما بهرحال فاکتورهايي هم براي جذب مخاطب وجود دارد. بنابراين با نگاه خوش بينانه در شهري که شبانه 120 نمايش روي صحنه ميرود تماشاگران کارها را بايد تقسيم کرد، يک تماشاگر به طور ميانگين ميتواند در طول ماه، 3 نمايش را ببيند و خريد بليتهاي کارها نيز بخشي خوششانسي و بخشي ديگر هم شرايط اقتصادي و ... در آن دخيل است. به طور کلي شرايط تئاتر ميتواند ما را راضي نگه دارد، هر چند بهتر از اين نيز ميتواند باشد. *با شرايطي که به لحاظ اقتصادي در کشور وجود دارد به نظر ميرسد وضعيت تئاتر و سينما هم بهتر از ساير حوزهها نباشد، حال در اين عرصه چه کاري ميبايست مسئولان و هنرمندان ما براي عبور از بحران انجام دهند؟ به نظر من پاسخ در خود سوال شما نهفته است. يک مسئله را ميبايست بيشتر مورد توجه قرار داد ما خيلي از مسائل فرهنگيمان هنوز قابل هضم نيست و نخست هم براي خود مسئولين اين گونه است که خيلي مسائل را براي خود تعريف نکردهاند و برايشان آشنايي کمي با اين حوزهها دارند. شرايط اقتصادي هر روز سخت تر ميشود و اين را ما همه قبول داريم اما يک طيف بزرگ جامعه، خانواده هنري هستند که حقوقبگير نيستند و با همين تماشاگران ارتزاق ميکنند، در سالنهاي تئاتر، سينما و موسيقي و گالريها زيست ميکنند. شرايط اگر هر روز سختتر بشود آيا کسي به توان يک مخاطب براي خريد بليت فکر کرده است؟ يعني اگر فکري نشود، سالنهاي نمايش خالي از تماشاگر ميشود؟ اصلا کاري با شرايط بد اقتصادي ندارم در شرايط معمول هم ما برنامه درستي نداريم و در عرصه فرهنگ و هنر مسائلمان مشخص نبوده است. پيشنهاد من اين است که حتي در شرايط سخت اقتصادي حوزههاي هنر را تنها نگذاريم، چون اين حوزه مثل حوزه بهداشت و تغذيه حتما به انسانها براي پيشبرد اهداف و زندگي، ادامه حيات، صبوري و شکيبايي کمک ميکند. کشور ما با يک گذشته تاريخي بزرگي روبهرو است يعني با آيين هاي بزرگ نمايشي مواجه است اما هيچ يک از ما وقتي وارد يک استان يا شهر ميشويم به هيچ وجه با آيين خاص آن مواجه نميشويم. *اما در کنار همه اين مسائل که مطرح شد زماني که شرايط اقتصادي درست نباشد باز هم آنچه از سبد خانوارها حذف ميشود، مسائل تفريحي و فرهنگي آنها است... متأسفانه همينطور است و مستلزم اين است که برنامه ريزي از گذشته صورت بگيرد و ما ميگوييم در گذشته نشده از همين امروز هم شروع کنيم براي آينده نزديک ميتوانيم به نتيجه برسيم. به اميد خدا همه ما در اين شرايط براي خودمان اوضاع بهتري را با افکار و نيت خوب رقم بزنيم، تعارف و تنبلي را کنار بگذاريم حتما اتفاقات خوبي ميافتد و ما اميدوار هستيم.