چهره ها/ حال عجیب و اضطرار «شهره سلطانی»
آخرين خبر/ شهره سلطاني با انتشار اين عکس در صفحه اش نوشت: امروز براي اولين بار در سي و يکسال کار هنري فيلمبرداري را ترک کردم و اسيمه سر از اشفتگي صداي مادرم به خانه امدم.... پدر بيمار بود...در امبولانس هر دوغريبانه نشسته بوديم و دستان لرزان پدرم را گرفته بوديم ... ومادرم مدام قسمم مي داد مبادا بگذاري شب او را بيمارستان بخوابانند ...صداي امبولانس در گوشم مي پيچيد و خيا بانهاي شهر را در مي نورديد ... گاهي در زندگي لحظه هايي مي رسد که زمان کش مي ايد ..گاهي زمان تند مي گذرد گاهي......و گاهي زمان در مکان گم مي شود...!! و تو نمي داني کجايي و چه شد که پدر و مادرت کودکان تو شدند ... اينچنين حساس و ضعيف و شکننده که هستند... با دل هايي نازک... و ناگهان تو مي شوي تصميم گيرنده اي بي اختيار ! ... هم بزرگي و هم کوچک... بلعجب که تناقض غريبي است... بار خدايا ...اين دو امانت،دو کودک بزرگ زندگي مرا از جميع بلايا محافظت کن ...من بي تو اي کريم ناتوانم