برای سالروز تولد «مهر»یهای سینمای ایران
ايسنا/ سيفالله داد، ابراهيم حاتميکيا، هما روستا، ژيلا مهرجويي، مرتضي شايسته، ابراهيم گلستان، عبدالله اسکندري و ساموئل خاچيکيان از هنرمندان متولد مهر ماه هستند. در مهرماه هنرمنداني از شاخههاي مختلف و تخصصهاي گوناگون متولد شدهاند که به همين بهانه مروري کوتاه داريم به کارنامه کاري آنان. هنرمنداني چون سيفالله داد (فيلمساز)، ابراهيم حاتميکيا (فيلمساز)، هما روستا (بازيگر)، ژيلا مهرجويي (طراح صحنه و لباس)، مرتضي شايسته (تهيهکننده)، ابراهيم گلستان (نويسنده، فيلمساز و تهيهکننده)، عبدالله اسکندري (چهره پرداز)، ساموئل خاچيکيان (فيلمساز) متولد اولين ماه از فصل پاييز هستند. سيفالله داد / فيلمساز سيفالله داد، فيلمنامه نويس و کارگردان سينمايي ايران دوم مهرماه سال ۳۴ در خرمشهر به دنيا آمد و ۶ مرداد ماه سال ۸۸ در سن ۵۴ سالگي بر اثر حمله قبلي از دنيا رفت. او فارغالتحصيل رشته جامعهشناسي از دانشگاه شيراز (۱۳۵۸)، عضو شوراي بررسي فيلمنامه و گروه فيلم شبکه يک سيما (۱۳۶۲) و بخش فرهنگي بنياد سينماي فارابي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، از موسسان سازمان سينمايي سينافيلم، رييس هيئتمديره خانه سينما در سالهاي ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ بخشي از سابقهي کاري او بود. سيفالله داد به عنوان معاون امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از سالهاي ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ فعال بود که از آن به عنوان يکي از طلاييترين دورانها براي مديريت سينماي ايران نام ميبرند؛ او فيلم ماندگار «بازمانده» را در کارنامهي هنرياش دارد. اين هنرمند فعاليت در سينما را با کارگرداني فيلم «زير باران» ۱۳۶۴ آغاز کرد. تعدادي از فيلمها، نمايشها و مجموعههاي تلويزيوني که او آنها را کارگرداني کرده و يا در آنها همکاري داشته به اين شرح است: «زيرباران» کارگردان و فيلمنامهنويس، «گره» فيلمنامهنويس، «بازمانده» کارگردان، فيلمنامهنويس و تدوينگر و «فرزندم بزرگ شده» فيلمبردار، «گره» يوسف سيدمهدوي فيلمنامهنويس، «کاني مانگا» ۱۳۶۵، و تدوينگر فيلمهاي «بچههاي طلاق» تهمينه ميلاني، «ابليس» احمدرضا درويش، «در مسلخ عشق» کمال تبريزي، «عمليات کرکوک» جمال شورجه، «هور در آتش» عزيزالله حميدنژاد بوده است و به عنوان مجري طرح با «از کرخه تا راين» ابراهيم حاتميکيا نيز همکاري داشته است. سيفالله داد تدوين فيلم «فرزند صبح» بهروز افخمي را هم انجام داد و قصد داشت اپيزودي دربارهي شهر تهران مقابل دوربين ببرد که مرگ او اين فرصت را به او نداد. ابراهيم حاتمي کيا/ نويسنده و فيلمساز از ديگر متولدين ماه مهر که او هم در دومين روز از اين ماه متولد شده، ابراهيم حاتميکيا فيلمنامه نويس و کارگردان ايراني است. او در سال ۱۳۴۰ در تهران به دنيا آمد و فعاليت خود در سينما را با کارگرداني فيلم «هويت» در سال ۶۵ آغاز کرد. حاتميکيا در رشتهي فيلمنامه نويسي در دانشگاه هنر تحصيل کرده است و به عنوان فيلمبردار گروه روايت فتح و ساخت فيلمهاي کوتاه و مستند شروع به فعاليت در سينما کرد و به اين ترتيب او تاکنون چندين فيلم کوتاه را با عنوان کارگردان ، نويسنده و فيلمبردار ساخته است. همچنين «سفر به چزابه» و «خاک سرخ» را نيز به صورت مجموعه تلويزيوني توليد کرد. او در سالهاي فعاليت خود جوايز مختلفي براي ساخت آثارش گرفته است و يکي از تاثيرگذارترين فيلمسازان دفاع مقدس بوده است. ديدهبان، مهاجر، وصل نيکان، از کرخه تا راين، خاکستر سبز، بوي پيراهن يوسف، برج مينو، آژانس شيشهاي، روبان قرمز، ارتفاع پست، به رنگ ارغوان، به نام پدر، دعوت، گزارش يک جشن، چ، باديگارد، به وقت شام از جمله آثار اوست که توانستهاند جوايزي را از جشنوارههاي داخلي براي عوامل اين آثار و خودش به عنوان نويسنده و کارگردان به ارمغان بياورند. هما روستا/ بازيگر سينما، تلويزيون، تئاتر هما روستا، ۴ مهرماه ۱۳۲۳ متولد شد و در همين ماه در سال ۹۴ درگذشت. او که بازيگري و کارگرداني تئاترهاي مختلفي را در کارنامهاش داشت، همسر مرحوم حميد سمندريان، کارگردان نامدار تئاتر ايران بود.(سمندريان نيز سال ۱۳۹۱ از دنيا رفت.) روستا در کارنامه هنري خود ايفاي نقش در نمايشهايي همچون «باغ آلبالو»و «ازدواج آقاي ميسيسيپي» و همچنين بازي در فيلمهايي نظير «پرنده کوچک خوشبختي» و «از کرخه تا راين» را ثبت کرده بود. در دانشنامه سينماي ايران درباره اين هنرمند آمده است که او فعاليت در سينما را با بازي در فيلم «ديوار شيشهاي» (ساموئل خاچيکيان، ۱۳۵۰) آغاز کرده است. عمده نمايشهاي او به اين ترتيب است: باغ وحش شيشهاي (کارگردان)، گنجينه طلا، بازرس، سرباز لاف زن، بازي استربندبرگ، مرغ دريايي، مردههاي بيکفن و دفن، ازدواج آقاي مي سي سي پي، دايي وانيا، ببرگراز دندان و شعبدهباز. همچنين از بين فيلمها، نمايشها و مجموعههاي تلويزيوني که او در آنها نقش آفريني کرده است، ميتوان از ديوار شيشهاي (ساموئل خاچيکيان ۱۳۵۰). گزارش يک قتل (محمدعلي نجفي ۱۳۶۵)، پرنده کوچک خوشبختي (پوران درخشنده ۱۳۶۶)، تمام وسوسههاي زمين (حميد سمندريان ۱۳۶۸)، تيغ آفتاب (مجيد جوانمرد ۱۳۶۹)، ملک خاتون (حسن محمدزاده ۱۳۶۹)، مسافران (بهرام بيضايي ۱۳۷۰)، دو همسفر (اصغر هاشمي ۱۳۷۰)، از کرخه تا راين(ابراهيم حاتميکيا ۱۳۷۱)، کودکاني از آب و گل (عطالله حياتي ۱۳۷۲)، لژيون (ضياالدين دري۱۳۷۳) و زن امروز (مجيد قاريزاده ۱۳۷۵) نام برد. از آخرين فعاليتهاي هما روستا ميتوان از بازي در تئاتر «باغ آلبالو» حسن معجوني نام برد و همچنين کارگرداني نمايشنامهخواني «آنا کارنينا» براي حمايت از هنرمندان بيمار و کمک به مردم زلزلهزده آذربايجان از جمله فعاليتهايش بود. ژيلا مهرجويي/ طراح صحنه و لباس او متولد ۱۱ مهرماه سال ۱۳۲۴ بود و در سن ۶۸ سالگي در سال ۹۲ از دنيا رفت و پيکرش ۹ آذر ماه در طالقان به خاک سپرده شد. ژيلا مهرجويي (خواهر داريوش مهرجويي) فارغ التحصيل رشته کارگرداني در مدرسه عالي تلويزيون و سينما در سال ۱۳۵۱ بود. فوق ليسانس رشته جامعه شناسي سينما را از دانشگاه اوت اتور پاريس گرفته بود و فعاليتش را در سينما به عنوان منشي صحنه با فيلم «چشمه» آربي آوانسيان آغاز کرد. ژيلا مهرجويي بعدها به عنوان طراح صحنه و لباس و در برخي موارد منشيصحنه در فيلمهايي چون «دايره مينا» ،«اجارهنشينها» ، «فيل در تاريکي»، «هامون»، «بانو»، «سارا»، «ليلا»، «باد ما را خواهد برد»، «بوي کافور عطر ياس»، «مارال»، «چتري براي دو نفر»، «خانهاي روي آب»، «اين زن حرف نميزند»، «تارا و تب توتفرنگي»، «روايت سوم ننه گيلانه» ، «صبحانه براي دو نفر» با کارگردانهاي مطرحي چون داريوش مهرجويي، بهمن فرمانآرا، عباس کيارستمي، رخشان بنياعتماد و... همکاري کرد. اين هنرمند براي «بوي کافور عطر ياس» از هجدهمين جشنوارهي فيلم فجر و «خانه روي آب» از بيستمين دوري جشنواره، سيمرغ بلورين بهترين طراحي صحنه و لباس را گرفته بود. مرتضي شايسته/ تهيه کننده مرتضي شايسته متولد ۲۱ مهرماه سال ۱۳۳۸ در تهران از تهيهکنندگان با سابقه سينماي ايران است. او تاکنون تهيهکنندگي بيش از 30 فيلم را برعهده داشته و از موسسه شرکت پخش هدايت فيلم است. شايسته در اين سالها با کارگردانان مطرحي کار کرده است؛ از جمله آثاري که او تهيه آنها را انجام داده است مي توان از بي وزني (۱۳۹۷) ، من ديوانه نيستم (۱۳۹۵) ، آتيش بازي (۱۳۹۲) ، روايت ناپديد شدن مريم (۱۳۹۲) ، من همسرش هستم (۱۳۹۰) ، شش و بش (۱۳۸۹) ، قصه پريا (۱۳۸۹) ، امشب شب مهتابه (۱۳۸۷) ،حرکت اول (۱۳۸۷)، صد سال به اين سالها (۱۳۸۶) ، سرگيجه (۱۳۸۵)، محاکمه (۱۳۸۵) ، مکس (۱۳۸۳) ، بوتيک (۱۳۸۲) ، سربازهاي جمعه (۱۳۸۲) ، هم نفس (۱۳۸۲)، چشمان سياه (۱۳۸۱) ، ساقي (۱۳۸۰) ، آبي (۱۳۷۹) ، آقاي رئيس جمهور (۱۳۷۹) ، پارتي (۱۳۷۹)، سام و نرگس (۱۳۷۹) ، بوي کافور، عطر ياس (۱۳۷۸) ، سهراب (۱۳۷۸)، سياوش (۱۳۷۷) ، طوطيا (۱۳۷۷) ، جهان پهلوان تختي (۱۳۷۶) ، نابخشوده (۱۳۷۵) ، تجارت (۱۳۷۳) ، روز واقعه (۱۳۷۳) ، مي خواهم زنده بمانم (۱۳۷۳) ، افعي (۱۳۷۱) ، طعمه (۱۳۷۱) ، مريم و مي تيل (۱۳۷۱) ، ردپاي گرگ (۱۳۷۰) نام برد. او براي تهيه فيلم «بوتيک»، «هم نفس»، «بوي کافور، عطر ياس» جوايز متعددي را از جشنواره هاي داخلي و خارجي به دست آورده است. ابراهيم گلستان / نويسنده فيلمساز و تهيهکننده ابراهيم گلستان (تقوي شيرازي)، داستاننويس، سينماگر، مترجم، روزنامهنگار و عکاس ايراني است که به گفته خودش در شناسنامهاش نه ماه و نه سال دقيق تولدش مشخص نيست، اما در بيشتر منابع ۲۲ و ۲۶ مهر ۱۳۰۱ به عنوان تاريخ تولد او ثبت شده و دخترش ليلي گلستان ميگويد: تا جايي که ميدانم، روز تولد پدرم ۲۱ مهرماه بوده است. ابراهيم گلستان در آغاز جواني براي تحصيل از زادگاهش شيراز، به تهران آمد و با دخترعمويش فخري گلستان ازدواج کرد و ليلي گلستان يکي از مترجمان بنام و مدير گالري گلستان و کاوه گلستان (عکاس ايراني که هنگام انجام کارش در عراق بر اثر انفجار مين کشته شد) دو فرزند آنها هستند. او پس از مدتي کارمند شرکت نفت شد و به همراه خانوادهاش به آبادان رفت. گلستان پس از چند سال به تهران بازگشت و به گفته دخترش، خانهاش در تهران به مرکز فرهنگي هنري تهران و پاتوق نويسندهها، شاعران و هنرمندان مشهور آن زمان ازجمله جلال آل احمد، مهدي اخوان ثالث، صادق چوبک و... تبديل شد. اين هنرمند که پايهگذار استوديو سينمايي گلستان بود، ساخت فيلمهايي همچون «موج و مرجان و خارا»، «از قطره تا دريا»، «يک آتش»، «خواستگاري»، «تپههاي مارليک»، «خشت و آينه» و «اسرار گنج درهي جني» را در کارنامه دارد و يکي از پايهگذاران جريان موج نو در سينماي ايران محسوب ميشود. همچنين تهيهکننده فيلم «خانه سياه است» است که فروغ فرخزاد آن را کارگرداني کرده است. گلستان که فعاليتهاي ادبي نيز درکارنامهاش ديده ميشود حضور در اين شاخه هنري را با ترجمه داستانهايي از ارنست همينگوي و ويليام فاکنر آغاز کرد. «آذر، ماه آخر پاييز»، «شکار سايه»، «جوي و ديوار و تشنه»، «اسرار گنج درهي جني»، «مد و مه» و «خروس» از آثار داستاني اين نويسنده هستند. او از نخستين نويسندگان معاصر ايران است که به زبان داستان توجه خاصي نشان داد و نثري آهنگين را در قالبهاي داستاني مدرن بهکار گرفت. عبدالله اسکندري / چهره پرداز عبدالله اسکندري از چهره پردازان با سابقه سينماي ايران که در ۲۶مهرماه سال ۱۳۲۴ در تهران به دنيا آمد. او برادر مجيد و محبوبه اسکندري است که آن دو نيز از چهرهپردازان سينما هستند. اين هنرمند که در کارنامه کاري او تهيهکنندگي ۲ فيلم، طراحي چهره نزديک به ۱۵۰ اثر و چهرهپردازي بيش از ۵۰ فيلم ديده ميشود، فعاليت هنري خود را زير نظر بيژن محتشم در تلويزيون آغاز کردند و همچنين فعاليت در سينما را با چهرهپردازي فيلم «اسرار گنج دره جني» به کارگرداني ابراهيم گلستان در سال ۵۳ آغاز کرد. از جمله فيلمها و مجموعه تلويزيوني که او چهره پردازي آنها را بر عهده داشته ميتوان از دليران تنگستان، وقتي دژخيم ميگردي، دايي جان ناپلئون، هزار دستان، افسانه سلطان و شبان، امير کبير، هفت شهر عشق، آپارتمان، آواي فاخته، پهلوانان نميميرند، امام علي (ع) ، کيف انگليسي، خاک خوب و صلاحالدين ايوبي که در خارج از کشور ساخته شد نام برد. او در حوزه سينما جوايز متعددي را از جشنوارهها به دست آورده است. اسکندري جايزه بهترين چهرهپردازي براي فيلمهاي لانتوري، يه حبه قند، مسافر ري، بانو، ساحره، روز واقعه، ناصرالدين شاه آکتور سينما را در طول اين سالها کسب کرده است. او تاکنون با هنرمنداني چون داريوش مهرجويي، داوود ميرباقري، رخشان بني اعتماد، احمدرضا درويش، رسول ملاقلي پور، ، مسعود کيميايي، آرش معيريان، رضا ميرکريمي، سعيد سهيلي، داريوش فرهنگ، مسعود رسام، بيژن بيرنگ، فريدون جيراني، بهروز افخمي، سيفالله داد، همايون اسعدي و .... همکاري داشته است. استاد دلهره و وحشت سينماي ايران ساموئول خاچيکيان کارگردان، فيلمنامه نويس، تدوينگر و سازنده آنونس، ۲۹ مهرماه سال ۱۳۰۳ در تبريز متولد شد. اين هنرمند فعاليت در تئاتر را با نمايش سويل در تماشاخانه خورشيد تبريز و فعاليت در سينما را نوشتن فيلمنامه و کارگرداني فيلم «بازگشت» در سال ۱۳۳۲ آغاز کرد، از او به عنوان يکي از بنيانگذاران تئاتر ارامنه در تهران ياد ميشود. او که پدر ادوين خاچيکيان _دستيار و تدوينگر_ سينما و برادر سوريک خاچيکيان _صداگذار_ است، در سال ۱۳۸۰ در تهران در گذشت. اين هنرمند ارمني در کارنامه کاري خود کارگرداني بيش از ۳۰ اثر، نويسندگي ۱۷ فيلم، تهيه کنندگي ۹ اثر، تدوين ۲۴ فيلم، طراح صحنه و لباس، جلوههاي ويژه و ساخت آنونس هم ديده ميشود. مشخصات فيلمهايي که ساموئل خاچيکيان در طول ۴۰ سال فعاليت آنها را کارگرداني کرده به اين شرح است: بازگشت (۱۳۳۲/سياه و سفيد)، دختري از شيراز (۱۳۳۳/سياه و سفيد)، چهارراه حوادث (۱۳۳۳/سياه و سفيد)، خون و شرف (۱۳۳۴/سياه و سفيد)، قاصد بهشت (۱۳۳۷/سياه و سفيد)، توفان در شهر ما (۱۳۳۷/سياه و سفيد)، تپهي عشق (۱۳۳۸/سياه و سفيد)، فرياد نيمهشب (۱۳۴۰/سياه و سفيد)، يک قدم تا مرگ (۱۳۴۰/سياه و سفيد)، دلهره (۱۳۴۱/سياه و سفيد)، ضربت (۱۳۴۳/سياه و سفيد)، سرسام (۱۳۴۴/سياه و سفيد)، عصيان (۱۳۴۵/سياه و سفيد)، بيعشق هرگز (۱۳۴۵/سياه و سفيد)، خداحافظ تهران (۱۳۴۵/سياه و سفيد)، من هم گريه کردم (۱۳۴۷/سياه و سفيد)، ببر مازندران (۱۳۴۷/سياه و سفيد)، هنگامه (۱۳۴۷/سياه و سفيد)، جهنم سفيد (۱۳۴۷)/سياه و سفيد)، نعرهي توفان (۱۳۴۸/سياه و سفيد)، قصهي شب يلدا (۱۳۴۹/سياه و سفيد نيمهرنگي)، ديوار شيشهيي (۱۳۵۰/سياه و سفيد)، بوسه بر لبهاي خونين (۱۳۵۲/سياه و سفيد)، مرگ در باران (۱۳۵۳/سياه و سفيد)، اضطراب (۱۳۵۵/سياه و سفيد)، کوسهي جنوب (۱۳۵۷/رنگي ايستمن کالر)، عقابها (۱۳۵۸/رنگي)، يوزپلنگ (۱۳۶۵/رنگي)، چاووش (۱۳۶۹/رنگي)، مردي در آينه (۱۳۷۱/رنگي)، بلوف (۱۳۷۵/رنگي).