چهره ها/ سِت آبی «علی اوجی» و مادرش
آخرين خبر/ علي اوجي با انتشار اين عکس نوشت: مادر پسري... با اينکه هر جاي زندگي زيبايي خودش رو داره ، ولي وقتي به دستاي مادرم نگاه مي کنم که پير شده دوست دارم زمان برگرده به عقب و دوباره همون روزايي بيان که دنبالم مي دويد و باهام بازي مي کرد... به روزاي بچگي به روزايي که پدرم زنده بود، مادر بزرگ و پدر بزرگ زنده بودن... دايي و خاله و عمو همه جَوون بودن و شب يلدا صداي خنده و اواز خوندنشون تمام خونه و کوچه رو پر مي کرد، روزايي که پر از حقيقت بود، روزايي که صاف شدن تصوير تلويزيون شادي بود... روزايي که خلوت بودن صف نون خودش يه موفقيت بود، به روزاي چک کردن منبع نفت که تموم نشه.... شايد روزي حسرت امروز رو بخوريم اگه مواظب لحظه هامون نباشيم و ازشون لذت نبريم، پس قدر الان رو بدونيم... حواسمون به خودمون باشه... حواسمون به بزرگ تر ها باشه... پ ن: بوسيدن دست هاي مادر هنوز يکي از اون زيباترين کارهاي جهانه که عاشقشم.