جام جم/ يکي از قالبهاي جذاب برنامهسازي، مسابقات تلويزيوني است. بنابراين در ضرورت توليد اين ساختار تلويزيوني شکي نيست، اما کيفيت و چگونگي توليد مسابقات اهميت بهسزايي دارد. به همين دليل برنامهسازان بايد در گروه طراحي مسابقات حتما از کارشناسان فرهنگي، رسانه، روانشناس و جامعهشناس بهره ببرنند.
از معروفترين مسابقات تلويزيوني ميتوان به مسابقاتي همچون راز سيب اشاره کرد. با اينکه اواسط دهه 70 از شبکه سه پخش شد، همچنان در ذهن مردم به يادگار مانده است. البته تعداد مسابقات مهيج کم نيست که از شبکه هاي مختلف سيما روانه آنتن شدند و مي توان به مسابقاتي همچون مردان آهنين، مسابقه بزرگ، تلاش، مسير طلايي، هفت روز و هفت ساعت و ... اشاره کرد.
بنابراين توليد مسابقات هيجانانگيز و عملياتي ميتواند طراوت تازهاي به اين ساختار برنامهسازي بدهد.
به همين بهانه در اين گزارش نقبي به برخي مسابقات هيجانانگيز و متفاوت زديم.
راز سيب از آن که بود؟
يکي از مسابقات هيجان انگيز تلويزيون، راز سيب بود که سال 74 با اجراي فرهاد جم و مهسا مهجور از شبکه سه پخش شد. اين مسابقه سرگرمکننده را محمدصادق جلالي ساخته بود. گرچه شکل و شمايل آن از روي يک مسابقه خارجي گرتهبرداري شده بود، اما سازنده آن تلاش کرده بود مسابقه را کاملا ايراني کند. شرکتکنندگان در قالب گروه بايد در مسابقه شرکت ميکردند و به دنبال چراغ چشمک زن بودند و بعد از انجام يک کار عملياتي و هوشي وارد يک غار ميشدند.
آنها در حالي که کلاههاي ايمني به سر داشتند، بايد از يک غار تو در تو که راحت هم نبود، عبور ميکردند تا بتوانند يکي از مراحل مسابقه را سپري کنند. به عنوان نمونه در اين غار بايد تکههاي اسکلت يک ماهي را پيدا ميکردند.
شرکتکنندگان بعد از عبور از اين غار وارد ديگر مراحل مسابقه ميشدند تا بتوانند در انتها به راز سيب دست پيدا کنند.
در مجموع راز سيب در زمان پخش جزو پربينندهترين برنامههاي تلويزيون بود و يکي از اتفاقات نو در عرصه مسابقهسازي محسوب ميشد.
اين مسابقه چند بار بازپخش شده و فرهاد جم هم در اين باره گفته که مسابقه راز سيب را خيلي دوست داشت و وقتي پيشنهاد اجراي اين مسابقه را در آن مقطع زماني داده بودند، او از اين پيشنهاد خيلي خوشحال شده بود، زيرا محل اجراي مسابقه را ديده بود و به نظرش کار بسيار جديدي نسبت به ديگر برنامههاي تلويزيون بود؛ بنابراين با هيجان بسيار زياد اين مسابقه را اجرا کرد و حتي اين هيجان را براي شرکتکنندگان داشت تا نتيجه خوبي هم دريافت کنند.
از فرمانده تا ضد گلوله
مستند مسابقه فرمانده چند سالي است روي آنتن ميرود و در اين مدت توانسته مخاطبان پروپا قرصش را با خود همراه کند، زيرا شرکت کنندگان در اين مسابقه نه تنها بايد هوش بالايي داشته باشند، بلکه به لحاظ جسماني هم نبايد کم بياورند، زيرا اين مستند مسابقه بسيار پر لوکيشن است و شرکت کنندگان بايد مراحل مختلفي را پشت سر بگذارند.
از ديگر حسنهاي اين مسابقه اين است که مخاطبان را با مناطق بکر و کمتر ديده شده ايران آشنا ميکند. قسمت اول آن در شمال کشور، قسمت دوم و سومش در جزيره فارور در خليجفارس و قسمت چهارم آن در استان سيستان و بلوچستان توليد شده است.
همچنين سري چهارم اين مستند مسابقه پس از شهادت فرمانده برنامه يعني حاجمحمد ناظري، تغييرات زيادي از جمله حضور فرمانده جديد، برگزاري مسابقه در محيط متفاوت و... داشت. اين مسابقه جذاب و متفاوت از نخستين آثار ايراني در اين ژانر است که خانه مستند انقلاب اسلامي سازمان هنري، رسانهاي اوج آن را توليد ميکند و ژرژ پطروسي، دوبلور و گوينده باسابقه نيز روايتگر اين مسابقه بود.
فصل جديد اين مسابقه با نام ضدگلوله، مسابقهاي ترکيبي از آمادگي جسماني و هوش است که به کارگرداني مهدي ماهان و مجيد عزيزي از شبکه مستند پخش ميشود. اين مستند مسابقه شامل آيتمهاي رزمي و نظامي است که در آن از سلاح جنگي با گلولههاي گازي استفاده شده است. سامانه امتيازدهي مسابقه، يک سامانه ليزري است که در کنار تيراندازي واقعي، اهداف را مورد اصابت قرار ميدهد و بعد از آن در سامانه ثبت ميکند. شرکت کنندگان اين مسابقه هفت شب و شش روز تمام در صحنه ساخت مستند و در محيط کاملا نظامي هستند. همچنين کار با سلاحها به شرکتکنندگان آموزش داده ميشود و در اختيار آنها قرار ميگيرد. عمده توانايي مورد نياز در اين مسابقه، نشانهگيري صحيح در کنار هوش و ذکاوت و تواناييهاي جسمي و حرکتي است.
خانم اجازه ميفرماييد!
اجازه بدهيد! اجازه بدهيد! شرکتکنندگان در طول اجرا با بخشهاي مختلف مسابقه آشنا ميشوند. خانم اجازه ميفرماييد؟ اينها جملات زندهياد حسين عرفاني، دوبلور و مجري تلويزيون هنگام اجراي مسابقه پربيننده تلاش خطاب به همسرش شهلا ناظريان ميگفت که او هم يکي ديگر از مجريان اين برنامه بود.
اين زوج دوستداشتني با ادبيات گرم و صميمانهشان توانسته بودند هم اين مسابقه را مهيج کنند و هم اينکه مخاطبان را پاي قاب جادويي بنشانند تا با علاقه پيگير اين مسابقه باشند. در اين مسابقه شرکتکنندگان در قالب گروههاي دو نفره حضور داشتند که يا زوج بودند يا خواهر و برادر. يکي از بخشهاي متنوع اين مسابقه تونل باد بود که بايد شرکتکننده دستش را داخل محوطهاي شيشهاي ميکرد که در اثر باد زياد کاغذها تکان ميخوردند و او بايد کاغذ سؤالات را ميگرفت و هر چه تعداد بيشتري کاغذ ميگرفت، اختياراتش بالا ميرفت. همچنين اين مسابقه شامل بخشهاي عملياتي هم بود که باعث ميشد تا شرکتکنندگان رقابت سر سختانهاي با هم داشته باشند. البته اين مسابقه از سال 76 تا 79 اجرا شد و هر فصل از آن را دو مجري اجرا ميکردند. سونيا پوريامين و محسن قصابيان، حسين محباهري و فرحناز منافيظاهر ديگر مجريان اين مسابقه بودند. همچنين حسين آقاهرندي و حسين فردرو کارگرداني اين مسابقه پرنشاط را بهعهده داشتند.
غافلگيري با رالي ايراني - لبناني
سعيد ابوطالب بعد از تجربه ساخت چند مجموعه رئاليتي شو (مستند مسابقه) مسابقه هفت روز و هفت ساعت را براي شبکه افق کارگرداني کرد که نوروز امسال پخش شد. او براي جذاب کردن رقابت اين مسابقه، از بازيگران و خوانندگان ايراني و لبناني استفاده کرد که در شش گروه با يکديگر رقابت ميکردند.
گروه اول، عدي رعد و همسرش رباه الشريف زوجي لبناني بودند ، گروه دوم عليرام نورايي و کارلوس آزار سوپراستار و خواننده لبناني، گروه سوم الناز حبيبي و ساره قصير، گروه چهارم حميدرضا حامي و محمد شمص، گروه پنجم اميرحسين رستمي و مهدي فخرالدين بازيگر و گروه ششم نيز ليندا کياني و سالي بسمه. لادن و شيرين مستوفي هم داوري اين مسابقه را به عهده داشتند.
بخش جذاب اين مسابقه، مکانهاي فيلمبرداري داخل و خارج از ايران (لبنان) بود که به هيجان مسابقه اضافه کرد. ضمن اينکه شرکتکنندگان بايد مراحل مختلفي را پشتسر ميگذاشتند که عملياتي هم بود. ابوطالب سعي کرد با ساخت اين مسابقه مخاطبان را غافلگير کند که اتفاقا درصد بالاي بيننده اين مساله را ثابت کرد. همچنين او در بخش هنرمندان و خوانندگان به سراغ کساني رفت که توانايي بداههپردازي داشته باشند و متکي به متن نباشند، چون بستر روايي در اين مسابقه حاکم بود و هنرمندان بدون متن و ديالوگ بايد صحبت ميکردند. علاوهبر آن بايد توانايي بدنيشان هم بالا ميبود.
در تعقيب و گريز شترمرغها!
مسابقه سيمرغ يکي از مسابقات جذاب و هيجاني بود که اواسط دهه 80 از تلويزيون پخش ميشد. اجراي اين مسابقه را مجرياي به عهده داشت که اين روزها حال خوبي ندارد و در خارج از ايران بهسر ميبرد. در اين مسابقه سه گروه شرکتکننده حضور داشتند که لباسهاي زرد، قرمز و سبز ميپوشيدند و بايد با يکديگر رقابت ميکردند. آن هم يک رقابت سخت و تنگاتنگ که راحت هم نبود.
مراحل مسابقه بسيار متفاوت بود و شرکتکنندگان بايد از گردونههاي مختلف رد ميشدند که دشوار بود، زيرا به محض اينکه تمرکزشان را از دست ميدادند داخل گودال آب ميافتادند و بايد شکست را قبول ميکردند. در اين مسابقه هوش و تمرکز در کنار قواي جسماني نقش عمدهاي داشت.
از ديگر بخشهاي هيجانانگيز اين مسابقه اين بود که شرکتکنندگان در يک محوطه مشخص بايد به تعقيب و گريز شترمرغها ميپرداختند، يا بايد از يک تونلي عبور ميکردند که با نخهاي بافتني تو در تو طراحي شده بود و رد شدن از اين تونل خيلي طاقتفرسا بود، زيرا شرکتکنندگان داخل اين نخهاي بافتني گير ميکردند. از ديگر ويژگيهاي اين مسابقه، طراحي متفاوت مراحل مسابقه بود و هدف ايجاد نشاط، سرگرمي و تشويق جوانان به ورزش و به وجود آوردن فضايي شاد براي مردم بود که اتفاقا هم توانست آنها را پاي قاب سيما بنشاند.
مسير طلايي با برادران حسيني
مسير طلايي، عنوان مسابقهاي هيجانانگيز و سرگرمکننده بود که پنجشنبهشبها از شبکه سه پخش ميشد و خنده و شادي را با خود به منازل ميآورد. اين مسابقه شامل آيتمهاي مختلف بود که توسط برادران حسيني يعني سيدمصطفي و سيدمرتضي حسيني اجرا ميشد.
در بخشهاي مسابقه هيچگونه سؤالي پرسيده نميشد و شرکتکنندگان فقط نياز به آمادگي جسماني بالا داشتند. فضاي مسابقه بهگونهاي بود که اگر شرکتکنندگان از مسيرهاي سخت و پرآب مسابقه به سلامت عبور ميکردند، ميتوانستند سکههاي بهار آزادي را يکييکي به خانههايشان ببرند.
طنازيهاي اين دو برادر باعث شده بود تا هيجان اين مسابقه براي بينندگان بيشتر شود، بهويژه طنازيهايشان در بخشهاي عملياتي خيلي زياد بود و وقتي شرکتکنندهاي از روي گردانه پرتاب ميشد و داخل آب ميافتاد مجريان آه بلندي سر ميدادند.
مسابقه بزرگ؛ يک اتفاق نو
دو دهه پيش بود که يک مسابقه بسيار پربيننده با نام مسابقه بزرگ روانه آنتن شد. مسابقهاي که هم هوش و ذکاوت در آن نقش داشت و هم اينکه عملياتي بود و شرکتکنندگان بايد مراحل متفاوتي را پشت سر ميگذاشتند. اجراي اين مسابقه به دو مجري متفاوت سپرده شد که يکي از آنها کاظم احمدزاده بود و مجري ديگر در خارج از ايران بهسر ميبرد و با اجراي برنامههاي مبتذل آن طرفي نهتنها محبوبيت خودش را در ميان مردم از دست داده، بلکه مردم، حال او را بد ميبينند. اين مسابقه وقتي به سبد برنامههاي تلويزيون اضافه شد مورد توجه بسيار از مردم قرار گرفت و همه با علاقه بيننده آن بودند، زيرا شامل آيتمهاي متنوع و جذاب بود و به شدت مردم را سرگرم ميکرد.
پخش اين مسابقه، شروع يک ماجراي جديد در عرصه مسابقات تلويزيوني بود. اين مسابقه به محبوبيت مجريان برنامه منجر شد و حتي مورد توجه رسانهها هم قرار گرفت. همچنين مدتي اجراي اين مسابقه را احمدزاده در کنار سيدجواد يحيوي داشت. در واقع سازندگان اين مسابقه در کنار احمدزاده که اجراي رسميتري داشت، مجرياني را قرار دادند که شوخطبع هستند تا فضاي مسابقه را براي مردم ديدنيتر کنند.
مردان آهنين؛ مسابقه ورزشي
يکي از مسابقات پرطرفدار تلويزيون، مردان آهنين بود. مسابقهاي که نهتنها رويکرد جالب و هيجانانگيزي براي مخاطبان داشت، بلکه نگاه تازهاي به مقوله ورزش شده بود و مردان قويهيکل در قالب اين مسابقه با يکديگر رقابت ميکردند. اين مسابقهاي براي انتخاب قويترين مرد ايران بود که از شبکه سه سيما پخش ميشد. داور اصلي اين مسابقه فرامرز خودنگاه بود و اجراي آن را در فصلهاي متفاوت محمدرضا فتاححسيني، رضا جاوداني و محمدامين نبياللهي به عهده داشتند. همه مراحل اين مسابقه سخت و طاقتفرسا بود و مردان قويهيکل بايد مراحل دشواري را پشت سر ميگذاشتند. آنها بايد لاستيکهاي بزرگ ماشينهاي سنگين را چند بار ميچرخاندند يا وزنههاي بسيار سنگين را بلند ميکردند. در اين مسابقه گاهي چند ثانيه نقش مهمي در قهرمان شدن شرکتکننده داشت و همين موضوع به تعليق مسابقه اضافه کرده بود.
سرزمين دانايي؛ يک مسابقه مهيج علمي
سالهاست که مسابقات علمي در قالبي مهيج به شکل کاوشگري در شبکههاي تلويزيوني معتبر دنيا اجرا ميشود که مخاطبان زياد و مشتاقي دارند. طرح مسابقه اسرزمين داناييب در قالبي بديع و متفاوت از مسابقات جاري تلويزيوني، ضمن ايجاد سرگرمي و هيجان براي مخاطب عام دربردارنده محتواي علمي به صورت کاربردي بود که سعيد ابوطالب، کارگرداني آن را بهعهده داشت. در اين مسابقه شرکتکنندگان در قالب سه گروه سه نفره، متشکل از گروه دانشجويان يا جوانان تحصيلکرده يک خانواده يا کارگران فني ماهر حداقل تجهيزات انفرادي و ابزارهاي مورد نياز براي فعاليتهاي علمي و کاوشگري خود را در ايستگاه شروع انتخاب کرده و با دفترچه راهنمايي که تحويل ميگرفتند به دامان طبيعت ميرفتند و با يکديگر در حل مساله و معماهاي علمي به صورت عملي رقابت ميکردند.
مسير مسابقه در يک بازه زماني 24 ساعتي طي ميشد که در مناطقي با زيباييهاي بصري و جذابيتهاي گردشگري انتخاب شده بود و شامل ايستگاههاي متعددي از جمله اقامت در دل طبيعت بود که شرکتکنندگان طي اين مسير آموزههاي علمي، تجربي و خلاقيت خود را براي حل مسائل مسابقه به کار ميبستند. اين مسابقه با 9 دوربين و در لوکيشنهاي متعدد در سراسر کشور تصويربرداري شده بود.
بازار