کارگردانی که به سلبریتیها باج نمیدهد
تسنيم/ من «ماجراي نيمروز» را دوست داشتم و فيلم خوشساختي بود. جالب است بدانيد من در سريال «نفس» داخل آن خانهاي بودم که «ماجراي نيمروز» به آن حمله کرد، در واقع آنها سازمان منافقين را از بيرون ديدند و ما از داخل! اولينبار با «ارمغان تاريکي» سال ۸۹ به تلويزيون آمد و بعد از آن «پروانه» را سال ۹۲ به نمايش گذاشت. پروژه سوم جليل سامان نامش «نفس» بود که در ماه مبارک رمضان روي آنتن رفت و بسيار مورد هجمه برخي از معاندين داخلي و خارجي قرار گرفت. اين سريال و حرکت حرفهاي کارگردان را به «چهارشنبههاي سفيد» ربط دادند، جايي که در سريال نفس با حفظ حريمهاي شرعي و خلاقيت اين مسئله را با فيلمبرداري برخي صحنههاي خارجي و زنان بيحجاب غيرمسلمان، صحنههاي طبيعي را بهنمايش گذاشتند تا براي بيننده روايتها باورپذيرتر باشد، و حاشيهها و هجمههاي ديگري که هميشه پشت سر ساخت آثار انقلابي خصوصاً افشاي پشتپردههاي جنايات سازمان منافقين بوده و هست. او درباره اينکه جزو کارگردانهايي است که به سلبريتيها باج نميدهد، گفت: بهنظر من ربطي به اقتدار فيلمساز ندارد، چرا که اعتقاد دارم خود تلويزيون يک قدرت شخصيتسازي، قهرمانسازي و ستارهپروري دارد. مطرح شدن يکسري از بازيگران که اغلب کارشان را از تلويزيون شروع کردند نشان ميدهد تلويزيون خود بستري براي شکوفايي استعدادهاست، بنابراين لزومي ندارد براي ديده شدن دست به دامان ستارهها بشويم. اگر فيلمنامهاي خوب و پرتعداد باشد ميتواند با استفاده از بازيگران شناختهنشده هم مخاطب خودش را جذب کند. البته اگر کسي در وهله اول دست به چنين کاري بزند شايد يکسري چيزهايي را از دست بدهد ولي براي کارهاي بعدي حتماً اتفاقات بهتري پيش ميآيد. اين کارگردان با انتقاد از فيلم «چ» به کارگرداني ابراهيم حاتمي کيا، بيان کرد: من چمران بازرگان و چمران خميني را متوجه نميشوم، بهنظر من چمران چمران بود. يک شخصيت ويژه مستقلي داشت و اينکه حالا در فيلم اينطور روايت شده بحث ديگري است. خوب نيست به حاتميکيا بگوييم "تو چمران بازرگان ساختي يا چمران خميني را ساختي"، من ميگويم چمران واقعي را نتوانسته بسازد، حداقل آن چمراني که من در طول دو سال تحقيق شناختم اين نبود. عمدهترين بخش آن به اين نکته برميگردد که چمران را منفعل و تخيّلي بهتصوير کشيده است. اتفاقات در پاوه اين طوري نبود، حتي از لحاظ ارائه مستندها هم اين طوري نبود؛ چرا که چمران در ماجراي پاوه ابتداي ورود به ژاندارمري ميرود ولي اصلاً ژاندارمري در فيلم نيست؛ چرا؟ چون سپاه بودجه اين فيلم را داده اينطور بايد روايت شود؟ اين غلط است. هرجا ميخواهد پول بدهد بايد واقعيت حفظ شود. اينکه آقاي حاتميکيا نتوانسته براي شهيد چمران بازيگر مناسبي پيدا کند بحث ديگري است، متأسفانه آقاي عربنيا نتوانست از پَسِ اين نقش برآيد. او با تاکيد بر اينکه در سريال «نفس» متهم تبليغ چهارشنبههاي سفيد شده است، گفت: قبول دارم بدون شک دستهايي در کار است که کلاًً، نظام جمهوري اسلامي نتواند پيشرفت کند. دشمنان ما رسماً اعلام کردند و بودجه گذاشتند اما اينکه اين مورد بهخصوص اتفاق افتاده باشد نميدانم؛ ميتواند سوء تفاهم بهوجود آمده باشد، چون همزمان با پخش سريال «نفس» چهارشنبههاي سفيد مطرح شد و ما را متهم کردند که ما داريم اين موضوع را تبليغ ميکنيم!! ما در حال حاضر نهتنها در حوزه فرهنگ بلکه در کل نظام بزرگترين مشکلمان نداشتن تحليل و منتقد است. تحليلگر و منتقد درست و حسابي در هيچ حوزهاي خصوصاً رسانه نداريم.