چرا هنرمندان برای سیلزدگان شماره حساب شخصی اعلام نکردند؟
روزنامه شهروند/ روز جمعه سينماي ايران با مراسم سيل مهرباني به کمک سيلزدگان ايران رفت. مراسمي که در سينما آزادي، با کمک هلالاحمر و شهرداري تهران برگزار شد و فراخوان سينماگران براي کمک به آسيبديدگان سيل از سوي مردمي که نشان دادهاند دل در گرو سينماي ايران دارند، مورد اجابت قرار گرفت. همايون اسعديان، کارگردان باسابقه سينما و تلويزيون ايران که از مديران خانه سينما نيز هست، يکي از افرادي بود که در برگزاري مراسم سيل مهرباني نقش مهمي داشت. در گفتوگوي پيشرو او به پرسشهاي «شهروند» درباره سيل مهرباني پاسخ داده است. آقاي اسعديان عزيز؛ ميتوانيد بگوييد ماجراي سيل مهرباني از کجا آغاز شد؟ سيل و بعدتر آبگرفتگي فراگيري که در کشورمان آمد، مصادف شد با جشنهاي نوروزي که همه جا تعطيل بود، حداقل اينکه خانه سينما تعطيل بود و ما امکان اين را نداشتيم که با اعضاي خانه سينما ارتباط برقرار کرده و ترتيب مراسمي براي کمک به سيلزدگان را بدهيم. پس همه چيز بعد از سيزدهبهدر شکل گرفت؟ بله؛ بعد از سيزدهبهدر، در صحبت با اعضاي خانه سينما حس کرديم بايد کاري کنيم تا فرهنگ و هنر و سينما هم در کمک به آسيبديدگان سيل نقشي داشته باشند و ابراز همدردي کنند. البته چند تن از هنرمندان در روزهاي تعطيلات خودشان به مناطق سيلزده رفته بودند. بله؛ البته آنها تلاشهاي منفردي بود، ولي ما به اين نتيجه رسيديم که گروهي از طرف خانه سينما به مناطق سيلزده رفته و همدرديمان را با آسيبديدگان اعلام کنيم. و قطعا ماجراي سيل مهرباني از آنجا آغاز شد که خواستيد دست خالي به مناطق آسيبديده نرويد؟ بله؛ تصميم بر اين شد که فراخواني بدهيم تا هم دست خالي نرويم و هم اينکه با گذر زمان اين مسأله سرد نشود و از ياد نرود- که مردم فکر کنند چند وقتي از سيل گذشته و ساکنان آن مناطق ديگر نيازي به کمک ندارند. پس اينگونه نبود که هلالاحمر و شهرداري از همان ابتدا در ايدهپردازي چنين مراسمي حضور داشته باشند؟ نه. تجربه زلزله آذربايجان به ما آموخت که نهادهايي مانند خانه سينما نبايد خودشان پول جمع کنند و بهطور مستقيم درگير مسائل مالي و کمکهاي غيرنقدي شوند؛ که قطعا نتايج خوبي به دست نخواهد آمد. پس يعني مبالغي که جمعآوري شده، در اختيار خانه سينما نيست و از همان ابتدا در اختيار هلالاحمر و شهرداري قرار گرفته؟ بله بله؛ ما با اين فرض قطعي جلو آمديم که خودمان نبايد به هيچعنوان مسئوليت مسائل مالي را برعهده بگيريم. به هرحال نهادها و ارگانهايي وجود دارند که وظيفهشان چنين مسائلي است و قطعا اشراف بيشتري به اين موارد دارند که بايد کمکها مثلا در کدام مناطق توزيع شوند. و چنين شد که هلالاحمر هم وارد اين جريان شد... ما از دوستان هلالاحمر خواهش کرديم که بيايند و ما هم در کنارشان کمک ميکنيم، اما هم صندوقهاي کمکهاي مالي همه مستقيم به هلالاحمر رفته؛ و هم چادري که کمکهاي مردمي را جمعآوري ميکرد، مستقيم به انبارهاي هلالاحمر منتقل شده و قرار است از طريق کاميون به مناطق سيلزده ارسال شود. جناب اسعديان؛ هنوز معلوم نشده که ميزان کمکهاي مالي چقدر بوده است؟ نه. البته از دوستان خواهش کردهايم که يک برآوردي بکنند تا بدانيم اوضاع چگونه بوده، اما بايد بگويم که حداقل براي ما اينکه کمکها چقدر بوده، چندان مهم نيست و آنچه اهميت داشت، نفس حرکت است. به جز کمکهاي انجامشده؛ آيا مورد ديگري هم بوده؟ ديروز همچنين تمام فيلمهايي که در سينما آزادي روي پرده آمدند که هفت فيلم بودند، اعلام کردند که فروششان را در اختيار اين حرکت ميگذارند؛ که در اينجا هم مهم نيست هر فيلمي چقدر فروخته، بلکه نفس اين حرکت مهم است. از مشارکت سينماگران راضي بوديد؟ يعني استقبال و حضور هنرمندان در حد انتظار و توقعتان بود؟ بله، در اينکه در يک روز باراني وقت گذاشتند و آمدند، اتفاق خوبي بود که بسيار حس خوبي ايجاد کرد، به حدي که نميدانم چگونه حس دروني خود را بگويم... در کل ميتوان گفت که خانه سينما به اهدافش از اين مراسم رسيده؟ يکي از اهدافمان با توجه به اينکه ميدانيم دوستان هلالاحمر در مناطق سيلزده بسيار زحمت کشيدهاند، اين بود که دوباره اعتماد مردم را نسبت به هلالاحمر جلب کنيم. در روزهاي آينده هم به صورت يک هيأت از سينماگران به مناطق سيلزده ميرويم و کمکهاي جمعآوريشده را زيرنظر نمايندگان شهرداري تهران، هلالاحمر و خانه سينما در اين مناطق توزيع ميکنيم. آقاي اسعديان؛ موردي که وجود دارد اين است که از همان زمان که خانه سينما اعلام کرد ميخواهد مراسم سيل مهرباني را برگزار کند، برخي از رسانهها و سايتها شروع کردند به انتقاد؛ که خانه سينما هنوز تکليف پولهاي جمعآوريشده زلزله ورزقان را روشن نکرده؛ يا اعلام نکرده که عيدي يکميلياردي وزارت ارشاد را چگونه به مصرف رسانده! يک تعدادي سايت وجود دارند که همهشان براي ما کاملا شناخته شدهاند و ميدانيم که چه کساني پشت اين سايتها هستند و اين را هم ميدانيم و همگان هم بايد بدانند مسائلي را که مطرح ميکنند، به هيچعنوان از حب علي نيست بلکه از بغض معاويه است. در مورد اين انتقادات هم بايد بگويم که اينان عادت به انتقاد دارند. يعني ما وقتي در چنين فعاليتي درگير ميشويم، چنين انتقاداتي ميکنند. اگر هم خودمان را کامل کنار ميکشيديم، باز هم يک چيزي پيدا ميکردند که انتقاد کنند. ما اگر در عکسها لبخند بزنيم، يک چيزي ميگويند، اگر غمگين بايستيم جلوي عکاس، يک چيز ديگر ميگويند. در جواب اينها هم ما يا نبايد کاري کنيم، يا اينکه توان تحمل رفتار زشت و شنيع اين سايتهاي زرد را داشته باشيم. ما فعلا تصميم گرفتهايم تا زماني که مسئوليت داريم، کارمان را درست انجام دهيم.