تهیهکننده تلویزیون: رسانه ملی را بنگاه بختآزمایی کردهایم
حوزه/ اينکه رسانه ملي نتوانسته مبلّغ خوبي براي مفاهيم ديني و انقلابي باشد، حرف جديدي نيست، اما موضوع نو اين است که اين سازمان به واسطه برخي برنامهها تبديل به بنگاه بختآزمايي شده است. عبدالله اسفندياري، تهيهکننده سينما و تلويزيون با بيان اينکه رسانه ملي رسالت حقيقي خود را فراموش کرده است، اظهار کرد: اينکه رسانه ملي قادر است اهرمي براي اعتلاي فرهنگ عمومي جامعه باشد، امري واضح و مبرهن است که درباره آن اظهارنظرهاي فراواني صورت گرفته است. سادهترين مثال هم در اين رابطه موضوعاتي است که درباره محيط زيست در رسانه ملي مطرح ميشود، اما متأسفانه صدا و سيما جدا از اينکه نتوانسته در اعتلاي فرهنگ ملي گام بردارد، بيشتر به يک بنگاه بختآزمايي تبديل شده است. او در ادامه گفت: اگر بگوييم تلويزيون به يک قمارخانه تبديل شده، سخني به گزافه نگفتهايم. اين روزها صدا و سيما قصد دارد با توسل به جايزههاي گوناگون مخاطب را همراه خود کند. اين شيوه به دليل عدم آموزش، نه تنها صحيح نيست بلکه در بسياري از مواقع مخرب هم هست. رسانه ملي، جانبدارانه رفتار ميکند مدير سابق گروه فيلم و سريال و تئاتر شبکه اول سيما با تأکيد بر اينکه يک سويهنگري آفتي رايج در صدا و سيماست، گفت: متأسفانه آسيب ديگري که باعث شده مردم بيش از پيش از اين رسانه دور شوند يک جانبهنگري است به ويژه در حوزه موضوعات سياسي چنين نقصي به شدت مشاهده ميشود، در حالي که رسانه حتي نسبت به دشمنان هم بايد اصل بيطرفي را رعايت کند، اما تلويزيون انصاف را درباره جناحهاي داخلي هم رعايت نميکند. مسئول سابق حوزه «معناگرا» در بنياد سينمايي فارابي ادامه داد: روشنترين مثال در اين زمينه FATF است؛ تلويزيون از مدتها پيش دائماً در حال تهيه برنامه بر ضد اين طرح است. مصاحبههايي که در اين باره پخش ميشود اظهارنظر از سوي مخالفان اين طرح است، در صورتيکه مطمئناً اين طرح موافقاني هم دارد که بايد صداي آنها نيز شنيده شود، اما متأسفانه اين فرصت در اختيار آنان قرار نميگيرد، با روشي که تلويزيون در پيش گرفته، باعث شده جامعه راه خود را بپيمايد و تلويزيون هم به سمت ناکجا آباد خود حرکت کند. وي با اذعان به اين مطلب که رويکرد تلويزيون مردم را از رسانه دور خواهد کرد، گفت: اگر منظور بيتماشاگر شدن تلويزيون است، بايد بگويم که تلويزيون به دليل قرعهکشيهايي که انجام ميدهد تماشاگر خواهد داشت، ولي اين شيوه جذب مخاطب بيثمر است و جريانساز نخواهد بود. اين قبيل آسيبها تنها دامن گير رسانه ملي نيست، بلکه در ديگر بخشها هم اين جناحبندي مشاهده ميشود. اسفندياري اضافه کرد: چند روز پيش سخنراني يک روحاني جوان درباره مرگ را ميشنيدم، نکاتي که مطرح ميکرد آنقدر عميق و آگاهانه بود و بي شک تاثيرگذار بر مخاطابان خود؛ حال اين دست سخنرانيهاي مؤثر را با برنامههاي تلويزيوني مقايسه کنيد که کاملاً جناحي است و عموماً منبرهايشان کم مخاطب است. تأمين بودجه به هر قيمتي مدير سابق گروه فيلم و سريال تلويزيون گفت: تبديل تلويزيون به بنگاه بختآزمايي با تمام ضعفهايي که دارد، درآمدزايي فراواني را براي سيما به وجود آورده است، اما اين مسئله توجيه خوبي براي اين رويکرد نيست، نکته جالب اينجاست که مديران سيما تأمين سرمايه و پرداخت حقوق پرسنل را دليل اين قبيل اقدامات ميدانند و توسل به اين شيوه عذر بدتر از گناه است. وي از مسئولان سيما سؤال کرد: آيا ميتوان کشوري را مثال زد که رسانههاي آن تا اين حد پرسنل داشته باشند؟ آيا درآمدهاي رسانه ملي را به جاي توليد و تأمين برنامه بايد صرف پرداخت حقوق کرد؟ اين معضل در شرايطي است که برخي از شبکههاي ماهوارهاي با داشتن ۳۰ يا ۴۰ نفر در جذب مخاطب با تلويزيون در حال رقابتند! معاون سابق طرح و برنامه تلويزيون تأکيد کرد: آسيب ديگر صداوسيما روي آوردن به چهرههاست، رسانه ملي از چهرهها به عنوان مجري استفاده ميکند، در شرايطي که اجرا در سيما يکي از حساسترين جايگاههاست، زيرا مجري به عنوان ويترين تلويزيون بايد واجد شرايط متنوع و مختلفي باشد. برخي از مجريان برخلاف آموزههايي که در تلويزيون مطرح ميکنند در جامعه رفتار ميکنند. اين دوگانگي باعث شده تا تماشاگر واکنش مطلوبي به برنامههاي سيما نداشته باشد. وي يادآور شد: بحث ديگر مربوط به نوع ادبياتي است که اين روزها از طرف برخي مجريان تلويزيون مطرح ميشود و هيچگونه اخلاقياتي در آن رعايت نميشود، رسانه ملي مؤظف است با نظارتي که اعمال ميکند روي پرسنل خود اعمال نفوذ داشته باشد، البته ظاهر خوب مطمئناً براي يک مجري لازم است، زيرا چهره اولين گام برقراري ارتباط است، اما بحث مهمتر شيوه بيان و کلام است که متأسفانه در رسانه ملي به فراموشي سپرده شده است. اسفندياري در پايان سخنان خود تأکيد کرد: رياکاري يکي ديگر از آسيبهاي اجراست که در اکثر برنامههاي تلويزيوني مشاهده ميشود و در برخي برنامهها به حدي عيان است که ديگر خوشبينترين مخاطب تلويزيون هم فريفته اين تزويرها نميشود و تنها دستاورد اين شيوه رفتاري دوري هرچه بيشتر مخاطب از رسانه است.