کارگردان خالتور: تلویزیون دچار افراط و تفریط است
ايسنا/ يک کارگردان با اعتقاد بر اينکه در تلويزيون افراط و تفريط وجود دارد، اظهار کرد: وقتي تلويزيون به سمت طنز ميرود آنچنان به سمت لودگي کشيده ميشود که مفهوم به آن معناي طنز تلويزيوني را زير سوال ميبرد. وقتي هم که به سمت سريالهاي درام و نقد اجتماعي و خشونت ميرود آنقدر شيفته و فريفته و شگفتزده ميشود که از آن طرف بوم ميافتد. آرش معيريان در گفتوگو با ايسنا، دربارهي علت افزايش سريالهايي با محتواي خشونت در تلويزيون، اظهار کرد: شما در سينما با مخاطبي طرف هستيد که بليت ميخرد و خودش برنامهاي را انتخاب ميکند و ميبيند. اينجا ميتوانيم تلخترين و حادترين مسائل را در پرده به نمايش بگذاريم اما در عرصه تلويزيون از يک کودک دو سه ساله تا فرد ۷۰، ۸۰ ساله پاي تلويزيون مينشينند که محتواي سريال بايد تلفيقي از همه اينها باشد تا بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. اين کارگردان با بيان اينکه تاکنون تصميمي براي ساخت کار تلخ نداشته است، گفت: من هيچ وقت کار تلخ نساختهام و با خشونت هم ميانهاي ندارم و هميشه احساس کردم که هر کاري چه در حوزه سينما و چه در حوزه تلويزيون بايد بعد از تمام شدنش حال مردم و مخاطب را خوب کند و مخاطب از ديدن سريالها اميدوارانه بيرون بيايد و احساس کند که چقدر زندگي در دنيا زيباست تا اينکه بيشتر نسبت به ناهنجاريها احساس ترس کند. معيريان در بخش ديگري از گفتوگوي خود دربارهي علت پخش سريالهاي درام با محتواي خشونت نيز با بيان اينکه در تلويزيون هميشه افراط و تفريط وجود دارد، گفت: تلويزيون وقتي به سمت کارهاي طنز ميرود آنچنان به سمت لودگي کشيده ميشود که آن مفهوم به معناي طنز تلويزيوني را زير سوال ميبرد. وقتي هم به سمت خشونت يا نقد اجتماعي ميرود آنقدر شيفته و فريفته و شگفتزده ميشود که از آن طرف بوم ميافتد. او افزود: تلويزيون هيچ وقت يک تعادل معقول متناسب در طراحي برنامههايش نداشته است که مخاطب احساس کند با سريالي طرف است که پکيجي از شادي، غم، اکشن، جنگ و … در دلش دارد؛ البته اين کار ساده نيست و نوشتن درام صرف خيلي سادهتر از نوشتن يک سريالي است که به لحاظ لحن و ژانر بتواند تلفيقي از همه اينها را داشته باشد. معيريان سپس درباره کمبود سريالهاي طنز و علت آن که آيا به نبود نويسنده طنز برميگردد، اظهار کرد: ما نويسندگان طنز خوب داريم اما شرايطي که يک متن به خوبي نوشته شود شرايطي نيست که نويسنده را ترغيب کند؛ يعني مميزها يک طرف، نگاههايي که از زواياي مختلف به يک اثر تلويزيوني ميشود يک طرف و بودجه و امکانات و زمانبندي يک پروژه نيز از طرف ديگر همه دست به دست هم ميدهند که اتفاقي که بايد و شايد به درستي نميافتد. اين کارگردان درباره همکارياش با تلويزيون و اينکه آيا قصد ندارد سريال بسازد؟ اظهار کرد: در حال حاضر براي ساخت دو - سه سريال گفتوگوهايي داشتيم اما منتظر هستيم که ببينيم چه تصميمي گرفته ميشود؛ البته تا زماني که من پشت دوربين نروم و بازيگران را نبينم خيلي نميتوانم مطرح کنم که چه کاري قرار است ساخته شود. معيريان در بخش ديگري از گفتوگوي خود درباره ساخت رالي ايراني و اينکه آيا ساخت اين مسابقه در تلويزيون امکانپذير نبود؟ اظهار کرد: تلويزيون به عنوان يک رسانه عمومي و ملي برخوردار از يک سري تعاريف، ضوابط و قوانيني در پخش است که من به آن احترام ميگذارم و معتقدم که در هر صورت وقتي بخواهي کاري براي تلويزيون بسازي حتماً بايد قوانين آن رسانه و مديوم را به درستي رعايت کني؛ بنابراين رالي ايراني هم از آن جنس کارهايي است که شايد خيلي نتوانيم بگوييم که هر طيفي يا هر قشري بتوانند در صفحه تلويزيون به شکل عادي با آن ارتباط برقرار کنند. شکي نيست که يک قشر خاصي و طبقه خاصي از مردم از آن استقبال خواهند کرد و خيلي نميتوانيم بگوييم که يک کار عاميانه است که بخواهد از تلويزيون پخش شود. اين کارگردان در بخش پاياني گفتوگوي خود درباره ويژگيهاي فصل دوم «رالي ايراني» که به تازگي در شبکه نمايش خانگي توزيع ميشود، اظهار کرد: مجموعه «رالي ايراني» چيزي است که تا قبل از اينکه ما به سمت آن برويم در محصولات شبکه نمايش خانگي وجود نداشته و هنوز هم وجود ندارد. با توجه به اينکه جنس رئاليتي شو با رالي ايراني آغاز شد و ادامهدار هم شد خوب توانسته بين مخاطبان جا بيفتد. تفاوت آن با کارهاي ديگر که در نمايش خانگي شاهد هستيم اين است که قصه و داستاني که در آن طراحي شده است به شکل فيلم در صفحه تلويزيون ديده ميشود اما با اين تفاوت که توسط تهيهکننده و کارگردان طراحي شده و در آن شرکتکنندگان بخش عمدهاي از طراحيهاي تهيهکننده و کارگردان را نميدانند و فقط سازندگان هستند که ميدانند قرار است چه اتفاقي در مسابقه بيفتد. به همين دليل بخش دوم ماجرا را خود شرکتکنندگان در قالب تيمهايي که هستند رقم ميزنند و قصه را بازآفريني ميکنند.