خطوط قرمز تلویزیون چگونه تعیین میشوند؟/ پاسخ به مشکلات خانوادگی در «هزار راه نرفته»
فارس/ تهيهکننده مجموعه برنامه «هزار راه نرفته» گفت: کارشناسان هزار راه نرفته از متخصصاني هستند که در بالاترين سطح علمي رشته خودشان قرار دارند و دسترسي آنها به مقالات و پژوهشهاي جديد بسيار زياد است. بهمن ۸۱ بود که اولين فصل از برنامه «هزار راه نرفته» روانه آنتن شد. برنامهاي خانوادهمحور که با بهرهگيري از حضور کارشناساني بنام و طرح مباحثي مفيد و البته علمي در حوزه خانواده، ازدواج و طلاق؛ تفکر انديشيدن به چندين مسير به جاي پاي گذاشتن در يک راه را به زوجين درگيرِ اختلاف نشان داد. «هزار راه نرفته» طي پنج دوره توانست نظر مخاطبان رسانه ملي را به خود جلب کند و اکنون پس از وقفه اي طولاني ششمين فصل آن از شنبه تا سهشنبه هر هفته ساعت ۱۹:۳۰ روانه آنتن شبکه دو سيما شده است. با تهيه کننده اين برنامه؛ ناهيد ساداتشريفي درباره تغيير فضاي جامعه طي دو دهه ،تحولات اجتماعي و بالطبع تفاوت هاي ايجاد شده در سطح آسيب هاي حوزه خانواده و برنامهسازي در اين حوزه به گفتوگو نشستهايم که در ادامه ميآيد: **خانم ساداتشريفي؛ در ابتدا بفرماييد چه شد که پس از يک وقفه نسبتا طولاني دوباره به سراغ ادامه ساخت برنامه «هزار راه نرفته» رفتيد؟ -موضوع برنامه «هزار راه نرفته» سوژهاي است که هيچ گاه از ضروري بودن آن کاسته نميشود. به ويژه اگر به موضوع طلاق به عنوان يک آسيب اجتماعي در سال هاي اخير توجه کنيم ضرورت ساخت چنين برنامههايي بيشتر درک مي شود. علاوه بر اين بازخوردهايي که طي اين سالها هميشه از مردم دريافت ميکردم بالاخره مرا به سمت توليد فصل ديگري از برنامه سوق داد. **با توجه به صحبت شما بايد زودتر سراغ ساخت ادامه برنامه ميرفتيد؛ دليل اين وقفه چه بود؟ -ببينيد بخشي از وقفه ايجاد شده حاصل شرايط بيروني بوده. ساختار اجتماعي و مشکلات اقتصادي طي اين سالها تبعاتي در سطح کلان جامعه داشته که سازمان صدا و سيما نيز متاثر از آن بوده است. يکي از آنها منوط بودن ساخت برنامهها به حضور حامي مالي است. در کنار آن برنامههايي مثل «هزار راه نرفته» که وجه فرهنگي پررنگ تري دارند در جذب حامي مالي محدودترند و هر نهاد يا فردي با هر فعاليتي نميتواند حامي مالي اين برنامه شود. از سويي ديگر غالبا تهيهکننده ميبايست مسئوليت جذب حامي مالي را بر عهده بگيرد که من در انجام اين کار بضاعتم اندک است. هر چند تلاشهايي انجام شد اما خيلي در جذب حامي توانمند نبودم. تا اينکه در سال ۹۴ که ابراز علاقه شبکه و پيگيريهاي من باعث پديد آمدن دوباره شرايط برنامهريزي براي توليد فصل ديگري از برنامه شد و از زماني که در سال ۹۵ به همراه جناب مهندس جعفريجلوه مدير شبکه دو و خانم آشتيانيزاد مدير گروه خانواده حضور معاون محترم سيما آقاي دکتر ميرباقري بوديم؛ ايشان هم به دليل اشرافشان به حوزه آسيبهاي اجتماعي از جمله طلاق (از زماني که در شوراي اجتماعي وزارت کشور مسئوليت داشتند)، بر ساخت اين برنامه تاکيد کردند و همه اينها موجب شد از همان سال با همکاريهاي ويژه مديريت شبکه دو و مدير گروه خانواده تا اواخر سال ۹۶ و با جذب حامي مالي توليد فصل ششم اين برنامه آغاز شود. **زماني که فصل اول برنامه ساخته شد بسياري از مناسبات جامعه با فضاي امروز متفاوت بود. شايد در آن دهه مسائلي مثل ارتباط پسر و دختر و تنوع روابط به شکل امروزي در سطح جامعه ديده نميشد؛ اما شرايط امروز مي طلبد که فضاي برنامه هم متناسب با تغييرات اجتماعي براي آدم هاي همين دهه و اين روزگار دگرگون شود. -به نکته مهمي اشاره کرديد. برنامه هاي تلويزيوني متناسب با کليت جامعه و مسائل و نيازهايي که بخش بيشتري از افراد با آن دست به گريبانند پيام هايي مي دهند. اين اتفاق به نوعي هم دست تهيه کننده را باز و هم در مواردي ايجاد محدوديت مي کند. زيرا بايد با دقت نظر بيشتري به سمت اين نيازها رفت. در پيش توليد برنامه «هزار راه نرفته» در قدم اول براي اين که ببينيم در سطح خانواده و جوانان چه مسائلي مهم است به سمت نيازسنجي جامعه رفتيم. درست است که در سالهاي اخير بخشي از جوانان وارد روابطي شدهاند که قبلا به اين شکل وجود نداشت؛ يا بعضا به شيوههايي از ارتباط اشاره مي شود که نامتعارف است مثل ازدواج سفيد؛ اما من باور دارم که ميل به ازدواج مناسب همچنان در جوانان ما بالاست، ضمن آنکه در گذشته هم کم و بيش با مسائلي شبيه به اينها مواجه بودهايم منتها اينکه امروز بيشتر نمود دارد شايد به دليل گسترش فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي باشد که برخي از حريمها و حرمتها را از بين برده است. امروز هر اتفاقي که ميافتد همه از آن مطلع ميشوند. اين اتفاق شايد واجد امتيازاتي باشد از جمله سرعت پيگيري براي رفع آسيبها و باعث شود ما بيشتر مواظب خودمان باشيم اما يک آسيبشناسي دقيق نشان ميدهد که بر اساس اين پديدههاي جديد ارتباطاتي مشکلات موجود بيشتر و با بزرگنمايي در منظر نگاه ديگران قرار مي گيرند. مثلا اينکه ميگويند خيانت زياد شده؛ تا اندازهاي درست است اما اين طور نيست که در گذشته اصلا وجود نداشته بلکه قصه اين است که امروز بيشتر متوجه آن مي شويم. **مميزيها در اين ميان چگونه عمل ميکنند؟ -مساله ديگري که در رسانه وجود دارد؛ مميزيها و کارکرد رسانه است. من به عنوان يک برنامهساز حق ندارم به عنوان مثال با برجسته کردن مساله خيانت در اذهان تشويش ايجاد کنم. بايد به عنوان فردي که با همه اقشار جامعه ارتباط برقرار مي کند مواظب باشم که نه مساله را کم اهميت جلوه دهم و نه بيش از حد برجسته اش کنم. ما قبل از توليد برنامه نيازسنجي کرديم و به موضوعات مختلفي برخورديم. برخي مسائل خط قرمز رسانه است که طبيعتا بايد از طرح آنها صرفنظر کرد و در برخي موارد هم بنده اجازه پرداختن به آنها را به خود نمي دهم. چون ممکن است مصاديق انتشار گناه باشد. اما به موضوعاتي که مي پردازم مسائل مبتلابه جامعه بوده و بي ترديد دغدغه بخش بيشتري از جامعه مي باشد. اينجا بايد اضافه کنم که در مورد انتخاب موضوعات در مواردي من هم در آغاز فکر مي کردم تاريخ مصرف برخي از آنها گذشته باشد مثل عامل گاه مخرب دخالت مستقيم خانواده ها در زندگي زوجين در حالي که اصلا اين گونه نيست. يعني اين روزها آمار بسيار بالايي در خصوص دلايل طلاق به دخالت خانواده ها برمي گردد. **زماني «برنامه هزار راه نرفته» يک برنامه بکر محسوب مي شد که مشابهش وجود نداشت و چون به صورت کامل به مسائل مي پرداخت مخاطب بسياري هم داشت اما امروزه شاهد ساخت برنامه هايي با محوريت و ساختار مشابه هستيم و حتي در فضاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي هم صفحات بسياري به اين موضوعات اختصاص يافته؛ براي بکر ماندن، ترغيب مخاطب و بيشتر ديده شدن برنامه چه تمهيداتي داشتهايد؟ -اشاره هوشمندانهاي کرديد. امروزه دسترسي همگان به ابزارها و وسايل اطلاع رساني زياد شده. البته من هنوز هم معتقدم هزار راه نرفته به قول شما بکر است و مشابهش وجود ندارد. اتفاقي که در اين برنامه از ابتدا افتاده اين است که هيچ مسالهاي عنوان نميشود که حاوي نکات اشتباه به لحاظ علمي باشد. کارشناسان هزار راه نرفته از متخصصيني هستند که در بالاترين سطح علمي رشته خودشان قرار دارند و دسترسي آنها به مقالات و پژوهشهاي جديد بسيار زياد است. اکثرا اعضاي قطب علمي خانواده و عضو هيئت علمي بهترين دانشگاه ها هستند و مفتخرم که بگويم بالاي ۹۰ درصد آنها تنها در اين برنامه شرکت ميکنند. دومين مساله اين است که بله موضوع تکراري است اما اينکه چگونه مطرح شود مهم است. هزار راه نرفته در انتقال مفاهيم به صورت مستقيم پيام نمي دهد يا حکم به بد يا خوب بودن کاري نمي دهد. ضمن اينکه شرکت کنندگان هيچگاه مورد نقد و قضاوت قرار نمي گيرند به دليل اينکه آن قدر بزرگوارانه در برنامه شرکت کرده اند که حداقل وظيفه من اين است که به آنها احترام بگذارم و نقدشان نکنم. به عنوان يک نمونه در موضوع انتخاب همسر ميتوانستيم يک ليست از معيارها را مقابل مخاطب قرار دهيم اما اين کار را نکرديم بلکه دو جوان را رو به روي هم قرار داديم و مصاديق و موضوعاتي که هر دختر و پسري بعد از ازدواج مي تواند با آن مواجه شود و اسباب اختلافش را فراهم کند از زبان آنها به گونه اي بيان کرديم که بيننده متوجه شود مثلا" وقتي کسي در تفريحاتش فقط با دوستانتش بيرون مي رود خانواده در درجه دوم اهميت برايش قرار دارد يا وقتي کسي مي گويد در خانواده من حرف اول را پدر يا مادر مي زند و ديگري مي گويد نه ما در خانواده اجماع داريم يعني در آن خانواده گفتگو وجود دارد. همچنين زماني که کسي مي گويد که در کودکي با من اينگونه رفتار شده ما با ويژگي آن خانواده و نحوه بزرگ شدن آن فرد آشنا مي شويم و اين بسيار در انتخاب همسر مهم است. يکي ديگر از تفاوت ها اين است که در برنامه هاي بسيار خوبي که در اين حوزه در شبکه هاي مختلف ساخته مي شوند ما با يک الگوي ثابت روبه روييم. يعني همه مي دانند که در برنامه فردا شب در يک فضاي باز يا استوديو با يک کارشناس و يک مجري يا تعدادي از مردم گفتگو برقرار مي شود يا همه در بحث شرکت ميکنند و ... . اما برنامه هزار راه نرفته انگاره مردم را درباره برنامه هر شب شکسته و هرشب به يک شکل، موضوع آن هفته را مطرح مي کند. مردم نميدانند در برنامه آتي قرار است چگونه حرف مورد نظر زده شده و موضوع ارائه شود. اين سبکي بوده که ما از ابتدا داشتيم و خدا را شکر بازخورد مثبت گرفته ايم. و نکته آخر و برجسته اين فصل هزار راه نرفته حذف مجري در بخشهاي مختلف است. بخش کارشناسي به صورت گفتگوي صميمانه دو کارشناس که با هم همتراز هستند، بخش خانواده موفق، زوجيني که خودشان با هم به مرور وقايع زندگيشان مي پردازند، بخش والد و نوجوان که با پرسش هايي از همديگر سطح شناختشان را نسبت به هم ارزيابي مي کنند، بخش معيارهاي انتخاب همسر و بخش هايي ديگر که به مرور به برنامه اضافه خواهند شد، بدون مجري ساخته شده است. اگرچه توليد آنها به مراتب دشوارتر و ريسک پذيرتر بود ولي بيشتر از آن به جذابيت و نوآوري برنامه کمک نمود. و همچنان چگونه مخاطبان خود را به ديدن برنامه ترغيب ميکنيد؟ به اختصار مي گويم با صداقت، احترام و واقعي بودن. برنامه هاي ترکيبي فرم و ساختارهايي هايي دارند که خيلي هم متنوع نيستند از قبيل گزارش، گفتگو، مهمان، کارشناسي و ... که به هر حال ساختار مشخصي دارد. يکي از ويژگي هاي برنامه «هزار راه نرفته» اين است که با مردم به گفت و گو مي نشيند و تنها پرسش و پاسخ صرف نيست. در نهايت احترام به برنامه هاي مشابه تقريبا همگي برنامه هايي که به الگوبرداري از اين برنامه پرداختند نتوانستند اين گفت و گو را به اين شکل دربياورند و اين شاخصه «هزار راه نرفته» است که به گونه اي با مشکلات مردم واقعي برخورد مي کند و آنها را نمايش مي دهد که مخاطبين کاملا با آن همذات پنداري مي کنند و مشتاق به دنبال کردن اين برنامه مي شوند. به اعتراف بسياري از مخاطبان انگار سوالات خودشان پرسيده مي شود و جوابهايي مدل زندگي خودشان مي شوند. **به دنبال ايجاد تغييرات نام آن در فصل جديد اين برنامه نبوديد؟ -«هزار راه نرفته» خودش يک نشان برجسته است و سرشار از معني هم هست. من يادم مي آيد در دوره اي که دکتر پورحسين مدير شبکه بودند در يک مراسم عمومي اعلام کردند يکي از مراجعين شان با نام «هزار راه نرفته» زندگيش را تغيير داده. بنابراين خود اين نام جنبه ايجابي، اميدبخشي و پيام دهندگي دارد. همچنين وقتي با چنين نام با مسمايي پنج دوره برنامه در شبکه دو نمايش داده شده دليلي ندارد که تغيير کند. اما به لحاظ ساختار تغييراتي که نشان از تازگي برنامه دارد ايجاد کرديم. **از بخشهاي جديد برنامه گفتوگو با خانوادههاي موفق و نگاه به روابط نوجوان و والدين است؛ آيا اضافه شدن اين موضوعات به پراکندگي موضوع نينجاميد؟ -در حقيقت تصوير مستمر مشکلات و طرح موضوعات تلخ و ناراحت کننده که در سطح جامعه مردم را قدري غمگين کرده است، باعث شده که سياست سازمان در توليد برنامه ها بيشتر مبتني بر ايجاد روحيه مثبت و با نشاط باشد بالطبع در اهداف برنامه نيز اين موضوع از ابتدا لحاظ شد که تنها به سراغ خانواده هاي درگير اختلاف نرفته و بنابراين بخش مربوط به خانواده هاي موفق را پررنگ کرديم. اين خانواده ها بايد استانداردهاي خاصي مي داشتند از جمله اينکه زوجين توانسته باشند به کمک يکديگر و يا ديگران حل مسئله کرده و با بروز هر مشکلي به دادگاه ها مراجعه نکرده باشند، سالهاي زيادي از زندگي مشترکشان گذشته و تجربه باهم بودن و باهم ماندنشان قابل توجه باشد. همچنين به رابطه نوجوان و والدين که در آينده ي زندگي مشترک فرزند تاثير بسزايي دارد توجه کرديم. يکي ديگر از بخش ها آگاهي دادن به جوانان است که براي انتخاب همسر به چه معيارهايي توجه کنند و قضاوت هاي سطحي را ناديده بگيرند و به اين درک برسند که به کداميک از جزيياتِ وابسته به کلياتِ مهم دقت کنند. **بازخورد مخاطبين در فصل جديد چگونه بوده؟ -پيامکهاي مردم را هر روز ميبينم. خدا را شکر پيامک ها مثبت است. بخشي مربوط به افرادي مي شود که درخواست حضور در برنامه را دارند، قسمتي از آنها آنقدر از مباحث مطرح شده راضي بوده اند که درخواست مشاوره داشته اند. در صفحات مجازي هم پيام ها و گفتگوها بازخورد خوبي را نشان مي دهد و با نکته منفي بارزي تا کنون مواجه نشده ايم. **براي ديده شدن يک برنامه چه اتفاقي بايد بيفتد؟ -امروزه به دليل تکثر ابزارهاي اطلاع رساني براي ديده شدن يک برنامه بايد تبليغات صورت بگيرد. در درجه اول تبليغات سازماني موثر است و چقدر خوب مي شد که شبکه هاي مختلف اين تعامل را ميداشتند که در ساعات مناسب برنامه هاي شبکه هاي ديگر را هم تبليغ کنند. در فضاي مجازي هم بايد فعاليت مناسبي صورت بگيرد هر چند آسيب هاي خودش را هم دارد همان طور که در گذشته رسانه هاي زرد داشتيم امروز رسانه هاي مجازي زرد داريم که مي توانند يک ماجرا را تبديل به يک آسيب کنند البته هر چند من همواره معتقدم که "شنونده بايد عاقل باشد" که هست و همه ما خودمان انتخاب مي کنيم که سراغ چه چيزي برويم و به چه کانالهايي اعتماد کنيم. قطعا همه ما بر اساس آگاهي و اعتماد به نفس و سبک زندگي مان انتخاب هايمان را انجام مي دهيم. يکي ديگر از باورهاي من اين است که در برنامه بايد به مخاطب احترام گذاشته شود. چه به لحاظ تصويري که مي بيند و المان هايي که در قاب تصوير وجود دارد. چه در سبک گفت و گو که خداي نکرده با لحن و نگاه از بالا با مخاطب برخورد نشود که دافعه ايجاد مي کند و اعتماد به نفس مخاطب را پايين مي آورد. احترام گذاشتن به مخاطب و تعامل با آنها در ديده شدن برنامه ها بسيار موثر است. البته اين تعامل در خصوص برنامه هاي زنده بيشتر جواب مي دهد اما هزار راه نرفته چون توليدي است از اين ويژگي مهم قدري محروم است. **آيا طبق يک دستورالعمل يا مجموعه ضوابط خطوط قرمز را براي شما به عنوان تهيه کننده برنامه هاي خانواده محور مشخص کرده اند؟ مي خواهم بدانم يک برنامه تلويزيوني چقدر مي تواند به سمت تابوهايي که وجود دارد برود و تا چه حد امکان پذير نيست؟ -خير. به صورت يک دستورالعمل و مجموعه ضوابطِ فهرست وار چيزي در اختيار ما قرار داده نمي شود. اما به معني اين نيست که رها شده باشد. قطعا وقتي من موضوعاتي را مطرح مي کردم که در فضاي امروز جامعه قدري تابو محسوب مي شود، تذکراتي مبني بر منع از پرداخت يا احتياط در آن مواجه شده ام و اينها همه به صورت شفاهي در جلسات قبل از ساخت برنامه مطرح مي شود. ضمن اينکه در ششمين دوره توليد اين برنامه به حساسيت ها و مميزيهاي سازمان اشراف دارم و تا حد امکان مراعات کنم. **و در انتها ...؟ آنچه براي من مهم است توجه به تنوع برنامه هزار راه نرفته است. بخش هاي متنوعي که اضافه شده و در آينده هم بيشتر مي شود. اين بخش ها هر يک پيام جداگانه اي دارند. بعضا هم شنيده ام که برخي گفته اند چرا من به عنوان گفت و گو کننده کمتر ديده مي شوم. دليلش اين است که بنظر من خود آن فرد و موضوعي که مطرح مي کند مهم است نه گفت و گو کننده. نکته بعدي اين است که هزار راه نرفته مخاطبانش همه زنان و مردان هستند از همان دوره اول پخش آن در ساعت پيک شبکه قرار داشته تا همه بتوانند آن را دنبال کنند اما در دوره جديد به خاطر چيدمان سريال ها، برنامه نمي تواند در ساعت ۲۲ پخش شود. اما از وقتي تکرار آن در ساعت ۲۳:۴۵ پخش مي شود بسيار خوب است چون در پيام ها ي برنامه مي خواندم که اي کاش زمان پخش آن در ساعتي بود که آقايان هم بتوانند آن را ببينند چون بسيار قابل استفاده است.