پای این بازیگر به زندان باز خواهد شد؟
تسنيم/ حال محمد آزادي مهرباني خوب نيست و آرام آرام صحبت ميکند و از صداوسيما، وزارت ارشاد و اهالي فرهنگ و هنر انتظار دارد به دادش برسند. سال 63 فعاليت هنري خودش را آغاز کرد که از جمله فيلمهايي که در آن حاضر بوده ميتوان به «ترن» مرحوم امير قويدل، «پلاک» ابراهيم قاضيزاده، «ميرزا کوچکخان» و «سردار جنگل» و نمايشنامه «بايرام» بهکارگرداني تقي سلحشور و چند کار تلويزيوني ديگر بهکارگرداني تقي سلحشور در آن سالها اشاره کرد. چند سالي از محيط سينما دور بود تا اينکه در سال 89 با سعيد چاري جوان آشنا شد. اولين کار را با فيلم «دور کرج در 8 روز» بهکارگرداني چاري انجام داد بعد از آن فيلم اجتماعي و تأثيرگذار «پشت ديوار باغيست» را همکاري کرد و سپس فيلم سينمايي «تنها صداست که ميماند»، فيلم سينمايي «دهه شصتيها» و سريالهاي «سالهاي حادثه» و «از گهواره تا ماه» و فيلم سينمايي «ريشوهاي باريشه» را با وي در نقشهاي مختلف ايفا کرد. اما يکي از حساسترين نقشهايي را که محمد آزادي مهرباني داشته است، نقش حضرت امام خميني(ره) بود که دو بار اين اتفاق را رقم زد. او در اين باره گفت: بنده در ابتدا تنها تهيهکننده «سالهاي حادثه» بودم و قرار بود نقش ديگري را در آنجا بازي کنم و حتي براي انتخاب بازيگر نقش امام خميني(ره) بهروي صورت بسياري از بازيگران مطرح سينما تست گريم انجام داديم که يکي از آنها «وليالله مؤمني» بود. وقتي نظرات مردمي را ديديم و متوجه شديم زياد مورد اقبال عموم قرار نگرفت کارگردان به اين نتيجه رسيد بازيگر را تغيير دهد، در آنجا بهيکباره گريم بنده تأييد شد. آزاديمهرباني در دو مقطع مختلف از زندگي امام خميني(ره) را بازي کرده است. فيلم «سالهاي حادثه» مربوط به ايام قبل از ارتحال حضرت امام خميني(ره) بوده است و گريم فيلم «از گهواره تا ماه» هم مربوط به دوران جواني و وقايع دستگيري ايشان در خرداد سال 42 است. حالا اين بازيگر و تهيهکننده سينما و تلويزيون حالِ خوبي ندارد. سه يا چهار سال قبل از فرط مشکلات کاري، کلاهبرداري و کارگردان متواري سکته کرده است. کسي از او خبر ندارد و ناگفتههاي بغرنجي دارد که هر دلباخته فرهنگ و هنري بشنود آزرده ميشود. محمد آزادي مهرباني با خبرگزاري تماس ميگيرد و نکاتي را مطرح ميکند که بهتزده ميشويم. بهراحتي نميتوانست تکلم کند ولي با تألم و ناراحتي از وضع نامساعد خود گفت؛ اينکه چند سال قبل هادي مشکات تهيهکننده قديمي سينماي ايران که فيلمهاي ماندگاري چون «ترن»، «پلاک» و «ميرزا کوچکخان» را تهيه کرده بود، 40 ميليون تومان وام از صندوق هنرمندان دريافت کرد و آزادي با اخذ سند از يکي از آشنايان و ارائه آن ضامن مشکات شد. اما مشکات سال 94 فوت شد و بازپرداخت وام هم انجام نشد و حالا آزادي که امکان و توانايي پرداخت اين مبلغ را ندارد، گرفتار شده است و حتي قرار بوده به زندان برود که بهدليل نامساعد بودن وضعيت جسماني فعلاً از اين اتفاق صرفنظر شده است. محمد آزاديمهرباني، سالها با هادي مشکات در سينما همراه بود، بهويژه در فيلمهايي چون ترن و ميرزاکوچکخان که در اولي، ايفاي يکي از نقشهاي فرعي را هم بهعهده داشت، حتي بهتعبير آزادي در اين دو فيلم، مشارکت مالي هم داشته است، با اين حال آزادي در سالهاي اخير، فعاليتهاي مهمي در عرصه تصويري انقلاب و دفاع مقدس در تلويزيون داشته و دو بار در نقش حضرت امام(ره) ظاهر شد. او ميگويد: «من کارهايي درباره نظام و انقلاب و دفاع مقدس براي تلويزيون انجام دادم و اميدوارم با شنيدن و ديدن صحبتهاي من، رئيس سازمان صداوسيما و وزير ارشاد و ديگر مديران مربوطه عنايتي به بنده داشته باشند». فعاليت آزادي مهرباني در عرصه تصويري انقلاب و دفاع مقدس، ريشه در زندگي واقعي و اعتقاد و علاقه شخصي او به نظام و انقلاب دارد، زيرا با آن بغض پنهان در گلو اشاره دارد که همه سعي خود را براي انتقال مفاهيم انقلاب و دفاع مقدس به نسل جوان انجام داده است. جالب است که بدانيد يکي از برادران او سردار عبدالله آزادي بود که از شهداي لشکر عاشوراست. برادر ديگر او حيدرعلي آزادي هم از جانبازان جنگ تحميلي است که قطع نخاع و از سال 60 جانباز شده است، يکي از فرزندانش بهنام رضا آزادي هم در حالي که 21 سال داشت در عمليات کربلاي5 به شهادت رسيد. آزادي بهقول خودش در يک گوشه خانه افتاده و دستش به جايي نميرسد. البته خود اين تهيهکننده و بازيگر قديمي سينما و تلويزيون هم از هفته اول جنگ، عازم جبهه شده و در مجموع سه سال را در جبهه گذراند، با اين حال آزادي مهرباني، آبرومندانه گلايه ميکند از زماني که در چند سال قبل، سکته مغزي کرده، دوستان و همکاران سينمايياش به عيادت او نيامده و حتي احوالي از او نپرسيدهاند. آزادي در بخش ديگري از صحبتهاي خود خطاب به سعيد چاري کارگردان و همراه سالهاي نهچندان دور کارياش، ميگويد: «من خانه افتادم و هيچکس به داد من نميرسد؛ واقعاً اين چه وضعي است؟ در چند سال بيماري، سعيد چاري تمام توليدات من را فروخته و از او خبري ندارم. نميدانم دردم را کجا منعکس کنم. آيا کسي صداي من را ميشنود؟». وي افزود: کسي عين خيالش نيست، يک روزي هم براي دفاع مقدس و انقلاب آثار هنري را ساختهام. سرمايههايم از دست رفته ولي ناراحت نيستم از روزگاري که براي زنده نگه داشتن ياد و خاطره شهدا به ميدان آمدم. يادم ميآيد زمانِ آقاي ضرغامي به من ميگفتند "بساز"، و تمام هوش و حواسم به توليد اين آثار بود. خبر نداشتم کارگردان (سعيد چاري) کلاهبرداري ميکند و از جوانها پول ميگرفت تا به آنها نقش بدهد، حتي به برخي هم گفته بود "شما خواننده ميشويد و خواندنِ تيتراژ را به شما واگذار خواهم کرد". او الآن نه تلفن من را جواب ميدهد و نه خبري از او دارم. فقط 4 سال پيش چک تضمين 400ميليوني من به صداوسيما را به طلبکارش بابت 5 ميليون بدهي داد و من را گرفتار کرد. وي با ابراز اينکه "مواظب باشيد دوباره سعيد چاري جوانهاي علاقهمند به بازيگري را سرکيسه نکند"، تأکيد کرد: خبردار شدم دوباره سعيد چاري ميخواهد کارگرداني کند و فراخوان زده براي دو کار جلال آلاحمد و شهيد آويني، نميدانم کدام تهيهکننده و حمايتکننده ميخواهند با او کار کنند اما مواظب باشند دوباره جوانهاي مردم را سرکيسه نکند. الآن 5 سال است نه من از او خبر دارم و نه او از من! واقعاً انتظار دارم صداوسيما، وزارت ارشاد و يا اهالي فرهنگ و هنر به دادِ من برسند. حداقل آثار ساختهشدهام را به دستم برسانند که معلوم نيست دست چهکسي است و به گوشم ميرسد به من نگفته آثارم فروخته شده است. آزادي در پاسخ به اين سؤال که "چرا از کارگردان موردنظر، شکايت نکرديد؟"، خاطرنشان کرد: نميتوانم از فرط نقاهت و بيماري کاري انجام دهم و البته پول هم ندارم وکيل بگيرم. به بازرسي سازمان صداوسيما هم اطلاع دادهام. اميدوارم تکليف آثارم روشن شود و از طرفي حق به حقدار برسد.