عبدالله اسکندری: شهرت برای علی حاتمی بیاهمیت بود
تسنيم/ طراحي چهرههاي ماندگار در آثار مرحوم حاتمي توسط عبدالله اسکندري يکي از مهمترين نقاط عطف ماندگاري آثار اين کارگردان است. همزمان با سالروز تولد مرحوم «علي حاتمي» در يک گفتگوي تلفني کوتاه با طراح و چهرهپرداز سينما و تلويزيون ايران، عبدالله اسکندري درباره رويه و اخلاق حاتمي در کارهايي که با او انجام داده است صحبت کرديم. اسکندري در سريال هزار دستان، فيلم مادر و جعفرخان از فرنگ برگشته با مرحوم حاتمي کار کرده است. طراحي چهرههاي بازيگران در اين چند مورد تنها کارهاي درخشان اسکندري نيست بلکه در آثار تاريخي بيشماري مانند مسافر ري، ناخداخورشيد، آخرين پرواز و... فعاليت کرده است. اسکندري در ابتداي درباره زمان آغاز همکاري خود با مرحوم حاتمي گفت: من از سال 58 با مرحوم آقاي حاتمي وارد کار شدم. اولين کاري که با ايشان انجام دادم سريال 6 انگشتي بود که بعدا به «هزاردستان» تغيير نام داد. سر آن کار آقاي معيريان هم بود که بعدا به سراغ سريال سربداران رفت و من تنها بر سر اين کار ماندم. براي طراحي چهرهها با آقاي حاتمي قبل از کار به طور مفصل صحبت ميکرديم و ايشان هم روي عکس نکاتي را درباره طراحي چهره به من ميگفت و من هم انجام ميدادم ولي به من اطمينان و اعتماد کامل داشت. اين استاد طراحي چهره در ادامه گفت: اصولا اخلاق مرحوم حاتمي همين بود که افرادي را وارد کار ميکرد که به آنان اعتماد و اطيمنان کامل داشته باشد. افرادي که حرفهاي باشند و يا به يک تعبير ديگر کار خودشان را بلد باشند. مثل بازيگران بزرگي چون مرحوم جمشيد مشايخي، داوود رشيدي، عزت الله انتظامي و... يا مثلا خودش به من ميگفت که قديميهاي تئاتر را حتما وارد کنيم و از آنان در کار استفاده کنيم. او خيلي بازيگران تئاتر را دوست داشت و براي همين بيشتر آنان را در سريال هزار دستان وارد کرد. ايشان جمله جالبي داشت که ميگفت وقتي آلبوم سينما را ورق بزنيم بايد تصاوير بسياري از اين بزرگان در آن ديده شود. وي درباره اخلاق کاري مرحوم حاتمي افزود: حاتمي در کارش اخلاق مدار بود و برايش اهميت نداشت که اسمش کجا درج شود؛ روي جلد و کاور فيلم و پوستر باشد يا نباشد. چيزي که برايش اهميت داشت خدمت به سينما بود و عشق به آن. ميگفت که نيامديم که فقط فيلم بسازيم بلکه بايد کاري را انجام داد که ماندگار باشد و فراموش نشود. براي همين تقريبا تمام کارهايي که انجام داد ماندگار شد مانند ساخت شهرک سينمايي غزالي که در آن دهها فيلم و سريالهاي مختلفي انجام شد. طراح چهره «آدم برفي» گفت: در فيلم «مادر» مرحوم حاتمي دوست داشت فيلمي بسازد که مادر سمبلش باشد. در آن کار چهرههاي متعددي تست و طراحي شد مانند آقايان امين تاريخ، اکبر عبدي، محمدعلي کشاورز و ديگر عزيزان. در اين کار هم مانند هزاردستان ايشان اعتماد داشت و با تست زدنها و طراحيها موافق بود. يکي از طراحيهاي سخت اين کار گريم آقاي عبدي بود. چون نقش ايشان سندروم داشت و بايد سبک گريم به گونهاي ميبود که اين بيماري را نشان دهد. خود آقاي عبدي هم انصافا در بازي فوق العاده بود و ترکيب اين گريم و بازي او توانست به خوبي در ذهنها و خاطرهها باقي بماند. اسکندري درباره طراحي چهره در فيلمها و سريالهاي تاريخي گفت: فيلمهاي تاريخي از نظر طراحي چهره سه دسته هستند آنهايي که معاصر هستند و از افراد و شخصيتها عکس و تصوير موجود است و ميتواند ملاک عملي براي طراحي موجود باشد. دسته ديگر به قبل از قاجار تا صفويه و قبلتر از آن برميگردد که از شخصيتها نقاشي موجود است و به قولي ملاک عمل طراح 50-50 است و دسته سوم و آخر دستهاي است که در آن اصلا نه عکس و نه نقاشي موجود است و تنها سنگتراشيها و حجاريهاي و نوشتههاي کتب موجود است. طبيعتا هرچه کار به زمان معاصر نزديکتر باشد راحتتر است و هرچه به گذشته برميگردد سختتر است و بايد باتجربهترها وارد آن شوند تا بتوانند طراحي چهره خوب و قابل باورتر را کنند. وي درباره طراحي چهره امروز کشور ما گفت که کار ما در درجه بسيار بالايي حداقل در آسيا قرار دارد. البته ديگر بخشهاي هنري ما نيز قوي است ولي اين بخش در منطقه و قاره درجه يک است. بچههاي ما کارشان را بلد هستند و در نوع خود بينظيرند. کارهاي سنگين طراحي در فيلمهاي سينمايي توسط بچههاي طراحي چهره ما در منطقه انجام ميشود. در پايان اسکندري پيرامون ويژگي خاص طراحي چهره در مورد شخصيتهاي خاص تاريخي و ديني گفت: براي نقش بستن شخصيتهاي بزرگ ديني و تاريخي در ذهن و به خاطر ماندنشان چه آنهايي که نقشهاي مثبت مانند حضرت عبدالعظيم (ع) در مسافر ري و چه منفي مانند عمروعاص دارند بايد به اين نکته توجه ميکردم که برداشت و تجسمي که از آن شخصيتها در ذهنها است چيست تا بتوانم آن کاراکتر را تا جايي که ممکن است به آن صورت ذهني نزديک کنم تا بتوانم چهره دلچسبتري براي بيننده خلق کنم. همينطور رجوع به تاريخ و نوشتهها و کتب از ديگر عواملي بود که در کنار مورد قبلي به طراحي بهتر چهرهها کمک ميکرد.