برنا/ برنامه «عصر جديد» بيترديد يکي از موفقترين توليدات سيما در يکي دو سال اخير تلويزيون است که بهرغم شرايط اقتصادي نامساعد توانست با سر و شکلي مطلوب به اتفاقي مبارک در جذب مخاطبان تبديل شود.
اين برنامه هم مثل نمونههاي موفق خود در ديگر کشورهاي دنيا برنامهاي از پيش برنده بود چراکه الفباي ساختار و سناريو توليد از A تا Z از پيش نوشته و امتحان پس داده در دست توليد قرار گرفت. پرواضح بود اين برنامه هم با توجه به انعکاس مردمياش و حضور مردم در بطن برنامه بهعنوان شرکت کننده، قطعا به نتجه مطلوب خواهد رسيد.
استعداديابي و ديده شدن افرادي که فرصت نمايش استعدادشان را ندارند در پرطرفدارترين شبکه تلويزيوني قطعا سياستي مطلوب است؛ براي برنامهاي که مصمم است آيينهاي از تمام مردم يک کشور باشد و در حقيقت مکان و موقعيتي باشد براي استعدادهاي هنري، ورزشي، علمي و... که در ساليان سال در کشور ما بارها تباه شدند و به دليل عدم فرصت لازم براي ديده شدن و شناخته شدن ناديده گرفته شده و کنار رفتند.
تعداد قسمتهاي برنامه «عصر جديد» که در اين مدت روي آنتن رفته فرصتي بوده که استعدادهايي عجيب و غريب شناخته شود و پي به اين مسئله ببريم که اين برنامه چه در حوزه سرگرمي سازي و چه در حوزه آموزشي انگيزشي و ... موفق عمل کرده است.
اما نکتهاي که متاسفانه گريبان خيلي از برنامههاي تلويزيون ما را گرفته به اين مسئله برميگردد که گاهي ماموريت يک برنامه تلويزيوني تحتالشعاع حواشي بيربط و باربطي قرار ميگيرد که گاهي حتي ماموريت اصلي برنامه گم ميشود و حتي تحتالشعاع حواشي محور قرار گرفته و موضوع اصلي برنامه دچار افت ميشود.
نکته اي که در چند قسمت از برنامه «عصر جديد» به شدت توي ذوق مي زند برمي گردد به زياده گويي هاي مجري که نه تنها کمکي به ماهيت برنامه نمي کند که سم مهلکي است که در پتانسيلش ريتم و تمپو ديده ميشود. به هر حال برنامه قرار است فرصتي باشد براي ديده شدن، پس چرا بايد با ارائه توضيحِ واضحات ريتم و تمپوي موجود در کار را با دست خودمان بکُشيم و لحظات هيجان برانگيز برنامه را با پرداختن به حواشي نامتجانب با برنامه حيف و ميل نماييم؟!
فراموش نکنيم برنامه مخاطب خودش را دارد و مخاطب براساس قول و قراري که با او گذاشته اند پاي رسانه مي نشيند و توقع دارد همان چيزي را ببيند که قولش را گرفته است. چرا بايد يک برنامه تلويزيوني تنها با اين فرضيه که مخاطب خودش را دارد به هر کويي سرک بکشد؟ شايد بيان برخي از مسائل مهم و حتي حياتي جامعه در دل اين برنامه جايي نداشته باشد اين تصميم که در ساختار اين چنيني مطالب محتويات و موضوعاتي خارج از چارچوب را مدام مطرح بکنيم به نظر خارج از عرف برنامه سازي استاندارد است.
نه برنامه نيازمند زياده گويي است و نه مجري نياز دارد خودش را لانسه کند. اينجا «عصر جديد» است نه «ماه عسل» است و نه هيچ برنامه ديگر... ساختارش مشخص است، مخاطبش معلوم است، توقع مخاطب از برنامه مشخصتر و ماموريت برنامه بر همگان معين، چرا بايد برنامه اي را که با خود بُرد به همراه داشته به سمت و سويي ببريم که دارايي ها و داشته هايش تحت تاثير قرار بگيرد؟!
بازار