آخرين خبر/ مهراوه شريفينيا با انتشار اين عکس نوشت: سوال:
جمعهي خود را چگونه گذرانديد؟
جواب:
به نام خدا
جمعه زيباتر ميشود وقتي اولين روز شهريور است.
تشکر ميکنيم از مرداد عزيز که امسال با دمايِ هر از گاهي مطبوعش باعث شد کشف کنيم از آن متنفر نيستيم.
صبح ساعت ۱۰ با صداي زنگ ساعت از خواب بيدار شديم.
اينکه چرا زماني که مجبور نيستيم صبح ساعت خاصي از خواب بيدار شويم باز هم ساعت کوک ميکنيم، احمقانه است! ولي انگار خوشمان ميآيد ساعت را کوک کنيم، زنگ بزند، ما را از خواب بيدار کند تا مختار باشيم که يا بيدار شويم يا خاموشش کنيم و باز بخوابيم!
گويا اجبارهاي زمانه و حضورِ آدمهاي زورگو، ما را نسبت به داشتنِ حقِ انتخابِ آزادانه حريصتر کردهاند.
امروز با زنگ ساعت از تخت دل کنديم، بعد از خاموش کردن کولر و انجام امور روزانه، چاي زنجبيل و دارچين دم کرديم.
تا حاضر شدن چاي، ظرفها را شستيم، به گلها آب داديم و از آنها خواستيم بيشتر مواظب خودشان باشند و بيتوجهيهاي ما را به دل نگيرند چون روزهاي شلوغي در پيش داريم.
کفشِمان را با مسواکِ به درد نخور شستيم و عالي شد.
هيچ فرچه و اسکاچي مثل مسواک مستهلک وسايل را تميز نميکند.
لباسهاي شسته شده را جمع کرديم و گذاشتيم سر جايشان.
سر ظهر يک ساعتي ساز زديم و بعد يادمان افتاد که جمعه ظهر است و بهتر بود نواختن را به عصر موکول ميکرديم.
امروز هزار تا کار داريم که بايد در خانه انجام دهيم، اما اميدواريم فرصت بشود تا آخر شب دو قسمتِ آخرِ فصل دوم سريال «پيکي بلايندرز» را هم ببينيم.
مشغول جمع کردن وسايل شديم.
ديديم کيسه فريزر نداريم و آه از نهادمان بلند شد.
با وجود همهي حرفهايي که طرفداران محيط زيست در مورد عدم استفاده از پلاستيک ميزنند ما هنوز نتوانستهايم جايگزين مناسبي برايش پيدا کنيم. مثلا نميدانيم اگر کيسه نباشد شامپوها، داروهاي خوراکي، اسپري دوفاز مو، کرمها و کلا هرچيز مايعي را در چه بپيچيم و در چمدان بگذاريم که اگر دست بر قضا درش باز شد و ريخت، همهي لباسها را به خود آغشته نکند و به سفر گند نزند.
از راهنماييِ کاربردي شما ممنون ميشويم،
چيزي که مثل کيسه فريزر سبک، راحت و غير قابل نشت باشد.
يک ليوان چاي زنجبيل و دارچين ميريزيم، دو عدد عناب در آن مياندازيم و به تراس ميرويم تا کمي به خورشيد نگاه کنيم، به تلخيها فکر نکنيم و فقط به ياد خوشيها لبخند بزنيم.
پينوشت:
۱.شايد تا اومدن پاييز روزشمار بذارم و صفحه پر از عکس بشه، شايد هم نذارم.
فردا معلوم ميشه.
۲.عکس، حال الان منه که در بهار ثبت شد.
بازار