محمد هاشمی: بعضی هنرمندان در زمان جنگ تحمیلی منتظر شکست ایران بودند!
جام جم/ هشت سال دفاع مقدس! روزهايي که براي شنيدن هر خبري از آخرين وضعيت جنگ و جنگ زدگان راهي جز تلويزيون و راديو نبود تا تسکين يا تلاطمي بر دل منتظران خارج از فضاي جنگ باشد. در همين راستا و در پي مرور خاطرات جنگ و تاثير صدا و سيما در زمان جنگ، با محمد هاشمي رفسنجاني که در زمان جنگ و از سال 1360 تا 1372 رئيس سازمان صداوسيما بود به گفتوگو نشستيم تا خاطرات آن زمان و چالشهاي پيش روي رسانه ملي در آن سالها را مرور کنيم. به نظر شما در زمان وقوع جنگ، وظيفه تلويزيون و راديو چه بود و چه ميزان روي مردم اثر ميگذاشت؟ جنگ اوايل انقلاب بود و سازمان صداوسيما در آن زمان شرايط حساس و خاصي داشت؛ ما در آن زمان دو کانال تلويزيوني بيشتر نداشتيم و پوشش تلويزيوني هم در شبکه دو 40 درصد و شبکه يک حدود 60 درصد بود که پوشش کامل هم در اين شبکهها وجود نداشت، علاوه بر آن که ساعات برنامه هم محدود بود. در واقع رسانهاي که در زمان جنگ همهجانبه در خدمت مردم بود راديو بود. زماني که وضعيت قرمز ميشد يا ساعاتي برق نداشتيم راديو در همه جا در دسترس بود. نقش اصلي اطلاعرساني در زمان جنگ بر عهده راديو و در چند محور بسيار موثر، در خدمت جنگ بود. يکي از آن محورها اين بود که چرا دشمن جنگ را به ما تحميل کرده و لزوم دفاع در برابر دشمن چيست؟ جنگ ما جنگي تحميلي بود، ولي دفاع آن دفاعي مقدس و تبيين اين مساله از نظر شرعي و حيثيتي واجب بود و راديو در اين زمينه نقش پررنگي داشت. سخنرانيهاي امام خميني(ره) در زمان جنگ براي مردم بسيار تعيينکننده بود و بر همين اساس در چند نوبت در زمان پخش برنامهها از فرمايشات امام استفاده ميکرديم که در مردم روحيه مقاومت و روحيه لزوم دفاع را تقويت ميکرد و در نهايت شاهد مشارکت همهجانبه مردم در زمان جنگ بوديم. صداوسيما در چه زمينههايي مشارکت داشت؟ به طور مثال براي مشارکت در جمعآوري وسايل مورد نياز افراد حاضر در جنگ که با اطلاعرساني ما، بسياري از خانمها مايحتاج مورد نياز را از منازل خود به پايگاهها ميآوردند يا زماني که جبهه نياز به نيرو داشت، صداوسيما با شيوههاي تبليغاتي لزوم حضور در جبهه را با توجه به هدايتي که امام خميني(ره) داشت، تبليغ ميکرد و جوانان در جنگ حضور پيدا ميکردند، به طوري که ما اگر دو يا سه روز اعلام ميکرديم جبههها نياز به نيرو دارد، فرماندهان نظامي به ما ميگفتند ديگر تبليغ نکنيد، چون ديگر ظرفيت پذيرش نداريم. همچنين زماني که در جبهه پيروزي به دست ميآمد، اخبار جبهه را خبرنگاران صداو سيما که در آن جا مستقر بودند به اطلاع مردم ميرساندند و مردم نسبت به اتفاقات جبهه آگاهي پيدا ميکردند. اين همراهي که رسانه و بهخصوص راديو با جبهه داشت، شرايط جبهه و کشور را ويژه کرده بود. همچنين زماني که قرار بود دشمن به نقطهاي حمله کند از طريق صداوسيما اطلاعرساني ميشد و آژير قرمز کشيده شده و مردم به پناهگاه ميرفتند و در پناهگاه هم راديو را با خود ميبردند. ميتوان گفت صداوسيما پل ارتباطي بين مردم از جهت اطلاعرساني و ضرورت حضور در صحنه و دفاع از کشور بود . براي کمک به رزمندگان و جمعآوري کمکها از چه راههايي استفاده ميکرديد؟ در آن زمان گروههايي اعتقاد مذهبي نداشتند، ولي زماني که امام(ره) طي سخنرانيهايي کمک کردن را واجب اعلام ميکردند، حتي اين افراد لازم ميدانستند به عنوان جهاد که يکي از فروع دين ماست، به رزمندگان کمک کنند، افراد مذهبي هم که کمک را واجب ميدانستند در اين عرصه کمک ميکردند و اين فرهنگ کمک از طريق رسانه در جامعه فراگير ميشد.اما متاسفانه با کمبود همکاري هنرمندان در زمينه برنامهسازي به دليل رسوب تفکرات ناشي از فرهنگ رژيم طاغوت مواجه بوديم. شما براي گويندگان اخبار و خبرنگاران در زمان جنگ آموزشهاي خاصي داشتيد؟ در زمان عمليات خبرنگاراني از صداوسيما در خط مقدم حضور داشتند و ما تعداد زيادي مجروح و شهيد و آزاده در اين زمينه داديم که آنها هم توجيهي در اين زمينه نداشتند،اما اگر کل سازمان را بخواهيم در نظر بگيريم، بعد از پيروزي انقلاب در جامعه هنري و رسانهاي ما تغييراتي به وجود آمد، چون قبل از انقلاب بيشتر کساني که در راديو و تلويزيون کار ميکردند و برنامه ميساختند تابع رژيم شاهنشاهي بودند و سياستهاي آنها را اعمال ميکردند و به همين دليل در اوايل پيروزي انقلاب در زمينه هنرمند، شاعر، برنامهساز و کارگردان مشکلاتي داشتيم و بسياري از افراد بر اين باور بودند نظام نوپاي جمهوري اسلامي در نهايت شکست خواهد خورد، پس لزومي بر همکاري خود با ما نميديدند و دليل آن هم اين بود که رقيب را به دليل حمايتهاي کشورهاي خارجي از صدام بسيار پر قدرت ميديدند. رسانههاي خارجي در زمان جنگ چگونه بودند؟ 75 راديو در سراسر کشور پشت صدام جمع شده بودند و با زبان فارسي عليه ايران تبليغ ميکردند. به همين دليل کساني که قبل از انقلاب با حکومت شاهنشاهي بودند، تصور ميکردند که رژيم اسلامي بهزودي سقوط ميکند. صدام زماني که به ايران حمله کرد، در بغداد خبرنگاران از او سؤال کردند که برنامه آينده چيست و او گفت هفته آينده در تهران مصاحبه خواهم کرد، چون تصور او اين بود طي يک هفته ايران را به زانو در ميآورد. به همين دليل شرايط بهگونهاي نبود که بتوانيم از بعضي افراد براي مسائل سياسي و اعتقادي استفاده کنيم که بخواهند با ما همکاري کنند، چون عقيده آنها اين بود که به زودي نظام از بين ميرود! از کنار کشيدن برخي هنرمندان براي همکاري خاطرهاي داريد؟ به طور مثال سريالي با نام «جاده ابريشم» در زمان شاه طراحي شده بود که سناريو آن را مرحوم علي حاتمي نوشته بود و ميخواست آن را بسازد. در جاده ابريشم رضاشاه برجستهسازي شده بود و زماني که فيلمنامه آن را به صداوسيما آوردند و من مطالعه کردم، به علي حاتمي گفتم اين براي ما قابل ساخت نيست و بايد تغييراتي پيدا کند. علي حاتمي در پاسخ به من گفت من اين فيلمنامه را در زمان شاه نوشتم، در زمان شما ميسازم و در حکومت بعدي آن را پخش ميکنم! تصور اين که حکومت جمهوري اسلامي تا يک سال آينده هم بتواند پابرجا باشد هم نبود و چون قدرتهاي بزرگ هم پشتسر صدام بودند، اين قطعيت براي افراد پيش ميآمد که اگر محمدرضا شاه هم مجدد شاه نشد، پسرش را برمي گردانند. بنابراين اين شرايط تاثير خوبي بر جامعه و صداوسيما نداشت. ما زماني که گروههاي برنامه ساز را که حدود 15 گروه بود چيدمان کرديم، براي گروههاي هنري داوطلب زياد داشتيم، ولي در زمينههاي سياسي داوطلب زياد نداشتيم که با ما همکاري کنند. شرايط ما براي استفاده از نيروهاي انساني، توانا و ماهر شرايط خوبي نبود و ما از نيروهاي انقلابي استفاده ميکرديم که بهدليل تازهکار بودن کيفيت کافي به معناي هنري نداشتند. البته با اعمال مديريت صحيح و خوب توانستيم در اين زمينه هم موفق شويم. چه خاطرهاي از رياست صداو سيما در جنگ داريد؟ خاطرات زياد و بيشتر آنها خاطراتي تلخ است. از خاطرات شيرين ميتوان به زمان آزادي خرمشهر اشاره کرد. زماني که خرمشهر آزاد شد و گوينده خبر که آقاي کريمي سه بار اعلام کرد «ملت شريف ايران توجه فرماييد؛ خرمشهر؛ خونين شهر آزاد شد» کل کشور به هيجان آمد. مخصوصا آن که گزارشها اعلام کرد 50 هزار نفر از نيروهاي عراقي به اسارت در آمدند، از مواردي بود که بسيار خاطرات شيريني است يا عقبنشيني دشمن از مرزها خبرهاي بسيار خوبي بود. ولي در عين حال شهيد شدن بسيار از خبرنگاران و مهندسان خبره که در خط مقدم به شهادت ميرسيدند و خبرهاي آنها به ما ميرسيد، خبرهاي بسيار تلخي بود. اين که در زمان جنگ و با آن سختيها رياست صداوسيما را بهعهده داشتيد پشيمان نيستيد؟ نه؛ فکر ميکنم اگر يک کار خوب انجام دادم که ذخيره آخرتم هم ميتواند باشد خدمت در صداوسيما در دوران جنگ است. در کار اخلاص واقعي وجود داشت و ما معتقد بوديم انقلاب ما يک انقلاب عاشورايي و پيرو راه امام حسين(ع) است و کار ما يعني رسانه، کاري زينبي است و همينطور که حضرت زينب توانستند قيام امام حسين(ع) را معرفي و به مردم بشناسانند، وظيفه ما هم اين است که قيام و انقلاب مردم ايران را به گوش همگان برسانيم و به آن افتخار ميکنيم و آرزو دارم در درگاه خداوند مقبول شود و اگر ذخيره آخرتي وجود دارد همين خدماتي است که در آن زمان انجام دادم.