تهیهکننده برنامه «کوله پشتی»: از بین 100 جوان نتوانستم یک مجری خوب پیدا کنم
فارس/ اواخر دهه هفتاد و تا نيمه دهه هشتاد، سالهايي است که ميتوان گفت تلويزيون در جذب مخاطب گامهاي اساسي و محکمي برداشته و برگهاي جديدي هم رو کرده است. اما دليل اين موفقيتها چه بوده است؟ حضور آدمهاي جديد و نو يکي از دلايل آن است. تلويزيون در حال تجربه کردن فضايي جديد با حضور مجريان جوان و جديدي بود که با همراهي ايدههاي جديد و خلق برنامههاي تازه به سرعت تبديل به برند ميشدند و اساسا مخاطب ديگر پاي برنامههايي که مجريها را ميشناخت، مينشست.
عنصر بعدي حضور بيننده در برنامه بود. اين حضور معناي فيزيکي ندارد. در حقيقت طرح موضوعات مردم محور و بيان مسائل مبتلا به جامعه در رنجهاي سني مختلف يکي ديگر از عوامل موفقيت برخي برنامههاي تلويزيون بود.
اما يک نکته مهم و اساسي نيز حضور برنامهسازاني بود که اين خلاقيتها را رقم ميزدند. حضور تهيهکنندگاني که طراحي برنامهها را تا اجرا برعهده داشتند و حتي در مسير اجرا به دليل جديد بودن فضاي برنامه نتوانستند به دليل فشارهاي بسيار برنامه را تا آخر به پايان برسانند و همه چيز نيمه کاره رها ميشد.
اين برنامهها تصويري از زندگي مردم عادي جامعه ارائه ميکردند، همه آنها به شيوهاي متفاوت اجرا ميشدند و مجرياني جسور داشتند که برخي از آنها نهقبل و نه بعد از اين برنامهها، به اين اندازه با لطف و اقبال مخاطب روبهرو نشدند. ويژگي ديگر اين برنامهها اين بود که گاه مسائلي را مطرح کردند که به نظر ميرسيد جزو خط قرمزهاي رسانه ملي باشد!
همانطور که اشاره شد اين برنامهها، چهرههاي جديدي نيز در حوزه اجرا به مخاطبان معرفي کردند که از جمله آنها ميتوان به احسان عليخاني، علي ضياء، فرزاد حسني و ... اشاره کرد که هنوز هم برنامههايشان جزو پرمخاطبترين برنامههاي رسانه ملي است و تقريبا هنوز هيچ مجري جوان و جديد ديگري به مخاطبان معرفي نشده که بتواند محبوبيت آنها را داشته باشد.
يکي از چهرههايي که در توليد برنامههاي نوآورانه تلويزيون نقش پررنگي داشته، «علي زاهدي» است. او برنامههايي مانند پنجره (81 ـ 1378)، کولهپشتي (85 ـ1382)، جزر و مد (1384) که بعدها ماه عسل نام گرفت، فوقالعاده (1385)، محرمانه (1386) و نيمروز (1389)، ويتامين 3 (1390) و ... بر عهده داشته است.
نکته قابل توجه اين است که علي زاهدي در کنار برنامههاي ذکر شده، توليد برنامه «ديروز، امروز، فردا» را نيز براي مدتي به عهده داشته و به عبارتي بعد از راهاندازي اين برنامه توليد آن را به ديگر همکارانش سپرد.
**زاهدي: تاثير گروه ايدهپردازي بر محتواي برنامه انکارناپذير است
برنامه «ماه عسل» نيز بعد از مدتي با همکاري زاهدي و احسان عليخاني توليد ميشد و بعد عليخاني به تنهايي تهيه آن را عهدهدار شد. او چند سالي هم تهيهکنندگي «ويتامين 3» را برعهده داشت و اين روزها هم عطاي برنامههاي ترکيبي را به لقايشان بخشيده و در حال کار روي يک اثر نمايشي است. از او درباره اينکه چرا امروز برنامههاي ترکيبي تلويزيون ديگر مثل سابق نميگيرند و مخاطب جذب نميکنند، پرسيديم که در پاسخ گفت: يکي از نکاتي که همواره در آثار ما خودنمايي کرده، اين بود که يک گروه ايدهپرداز در کنار خود داشتيم و آخرين مسائل روز و جامعه را بررسي ميکرديم. البته از نظر من اين برنامههاي ترکيبي کم نيستند و حتي ميتوان گفت که خيلي هم زياد هستند. شايد به دليل تعداد بالاي شبکهها کمتر ديده ميشوند. ضمن اينکه متناسب با تعداد شبکهها برنامههاي در سطح توليد نشدهاند.
**همين الان حداقل به 25 مجري تراز يک نياز داريم
وي ادامه داد: شما فکر کنيد که الان مثلا 20 شبکه داريم، يا هفت الي هشت شبکه سراسري. فقط شبکههاي سراسري هرکدام حداقل 3 مجري خوب ميخواهند و ما فقط 25 مجري تراز اول لازم داريم. در حالي که الان فقط تقريبا هر شبکه سراسري يک مجري تراز دارد و اتفاقا آن هم رها نميکند. مثلا الان برنامه پايش يا مناظره بيننده ندارند؟ يا ورزش و مردم. يا مثلا شيرين کام و هزار راه نرفته روي آنتن هستند ولي قدرتي که شما مد نظرتان هست را ندارند.
زاهدي در پاسخ به اينکه چرا اين برنامهها قدرت کافي را براي جريان سازي ندارند؟ عنوان داشت: تا به حال به اين موضوع فکر نکرده بودم. من فکر ميکردم که مخاطبان بسياري دارند و آن اثرگذاري مد نظر وجود دارد. شايد يک وقفهاي به وجود آمده به خاطر جابه جا شدن تهيهکنندگان و مجريان و همين دوره گذار منجر به اين مکث شده است تا جمعي از تهيهکنندگان و مجريان جديد بيايند. مثلا خود ما در مقطع خوبي آمديم. زماني که يکسري از تهيهکنندگان رفته بودند و ما تازه نفس رسيديم و شروع به برنامهسازي کرديم.
وي در پاسخ به اين سوال که اتفاقا مساله همين جاست که خود شما به عنوان تهيه کننده تا به حال چندين مجري خوب و توانمند به سازمان صداوسيما تزريق کردهايد، در حالي که چندين سال است اين رويه متوقف شده، پاسخ داد: شايد کم حوصله شدن باشد. شما ميخواهيد يک نفر مانند فرزاد حسني را بياوريد و 4 سال با او همراهي کني و درست دقيقا در جايي که فکر ميکنيد نقطه خوبي است، اتفاقي ميافتد که ديگر نميتواني ادامه بدهي. شايد مجموعهاي از علل از تهيهکنندگان تا انتخاب مجري خوب در اين ماجرا دخيل باشند. الان ديگر مخاطب به راحتي راضي نميشود و هنوز مجريان جديد را دنبال مي کنند و مجري جديد نتوانسته بگويد بنشينيد و من را ببينيد. مردم اين روزها برنامههاي بيشتري ميبينند و برنامهسازي کار بسيار سختي شده است.
**مجريهاي موفق امروز همه تهيهکننده شدهاند
زاهدي درباره اينکه شما از تجربه بهره ميبريد که بقيه اين ويژگي را ندارند، گفت: بله اين موضوع وجود دارد. البته مجريان موفق خودشان اين روزها ديگر خودشان تهيه کننده هستند. مانند احسان عليخاني و رضا رشيدپور. حالا من بايد بيايم و از بين صدها نفر مجري پيدا کنم. که در اين وانفسا پيدا کردن يک جوان با سواد کار بسيار مشکلي است.
**از بين 100 نفر نتوانستم مجري انتخاب کنم
من چندي پيش از ميان صدنفر تست گرفتم که از بين آنها حتي يک نفر هم نبوده که سلام و عليک کند و شما دوست داشته باشيد ببينيد. اداي کسي را در نياورد و خودش چيزي داشته باشد. من هم ميگويم نميتواند آن را اجرا کند. برخي از اين آدمها هم مقاومت سختي دارند و مطالعات بسيار سرسري و دم دستي هستند.
او از عصر جديد و حالا خورشيد به عنوان برنامههاي موفق سالهاي اخير ياد کرد و گفت: همين برنامهها طي سالهاي اخير مخاطبان خوبي داشتهاند و اميدوارم تعداد اين برنامهها هر روز بيشتر از قبل شود.
ارغواني: وقتي دست به دامن اسپانسر ميشويم مخاطب نداريم
يکي ديگر از تهيهکنندگان باسابقه تلويزيون که توليد برنامههاي ترکيبي بسياري نظيرشهر باران (1391-2-5) پل فروردين، مسافر ماه، امروز هنوز تموم نشده، بوي عيدي و ... را بر عهده دارد نيز درباره نبود برنامههايي که مخاطب را پاي تلويزيون بنشاند نيز حرفهاي بسياري براي گفتن دارد.
وي درباره عدم ساخت چنين برنامههايي به خبرنگار راديو و تلويزيون خبرگزاري فارس گفت: يکي از دلايل ساخته نشدن چنين برنامههايي نداشتن بودجه کافي در سازمان صداوسيماست. شايد طرحهاي بسيار خوبي هم از سوي تهيهکنندگان ارائه شود ولي اتفاق جايي ميافتد که سازمان پولي ندارد و شما مجبوري براي رساندن برنامه دست به دامن اسپانسر شوي.
**مخاطب باهوش اسپانسر را پس ميزند
وي ادامه داد: وقتي پاي اسپانسر به برنامه باز شود، ديگر شرايط سخت ميشود. خيلي هم سخت ميشود.چون او انتظاراتي دارد که من برنامهساز بايد آنها را برآورده کنم. بايد خيليجاها از پنل و ساختار اوليه خود عقب نشيني کني تا بتواني خواستههاي اسپانسر را انجام بدهي و درست همينجاست که محتوا فداي اين اتفاق ميشود. آن وقت هرکاري که ميکني ديگر نميتواني آن طور که ميخواستي طرحت را پيش ببري و برنامهات را بسازي. مخاطب امروز هم باهوش است و اين چيزها را متوجه ميشود. به همين دليل چون لابهلاي اسپانسر حرف تو را ميشنود، پس ديگر اثرگذاري لازم را نداري.
**ورود افراد غير متخصص به حوزه برنامهسازي
ارغواني همچنين به ورود افراد غير متخصص به حوزه برنامهسازي اشاره کرد و اظهارداشت: نکته دوم ورود افراد غير مرتبط در حوزه برنامهسازي است و کساني که تخصصي در اين امر ندارند ولي در اين حوزه حضور دارند. اين افراد بيشتر نقش دلال و واسطه را ايفا ميکنند و اتفاقا اين روزها نقش پررنگتري نسبت به برنامهسازان کارکشته و قديمي سازمان هم دارند. آنها ديگر خيلي به محتوا فکر نميکنند و اينکه چند نفر برنامه را ميبينند و يا چقدر اثرگذار و جريانساز هستند. بروز و ظهور اين پديده نيز از جمله اشکالات ديگر است.
**عدم اعتماد مديران به برنامهسازان امتحان پس داده
وي ادامه داد: همچنين عدم اعتماد مديران سازمان به برنامهاي است که جواب خود را پس داده و ديگر مردم به آن اعتماد کردهاند و تماشايش ميکنند. مديران معمولا دوست دارند در زمان کوتاه جواب سريع بگيرند که امکانپذير نيست. شما در کنار آن بگذاريد همچنين نبود مجريان برند و چهرههايي که مخاطب به خاطر آنها برنامه را ببيند.
وي تصريح کرد: کمتر تهيهکنندهاي هم اين روزها ريسک ميکند که به مجريان جوان آنتن بدهد که ديده بشوند و جا بيافتند. استفاده از زمان درست براي پخش برنامه و نوع برنامه نيز اهميت بسيار زيادي دارد. اين روزها فضا براي کشف و استفاده از استعدادهاي جوان خيلي مهيا نيست و همين باعث شده در جاهايي به تکرار بيافتيم.
**برنامههايي که همه شکل هم شدهاند
ارغواني همچنين در بخش ديگري از سخنانش به شباهت محتواي برنامههاي مختلف اشاره کرد و گفت: مثلا شما نگاه کنيد الان برنامههاي صبحگاهي تفاوتي با برنامههاي شبانگاهي تلويزيون ندارند و معلوم نيست برنامهها براي چه بازه زماني ساخته ميشوند. دکورها و رنگ و لعابها هم شکل هم شدهاند و اصلا شب و روز شبيه هم شدهاند. يعني مخاطب نميداند چرا اين برنامه را صبح تماشا ميکند و چرا فلان برنامه را عصر و برنامه ديگر را هم شب! اصلا همه برنامهها شکل هم شدهاند و در قالب گفتوگو محور بودن ارائه ميشوند که به نظرم يکي ديگر از نکات لطمه زننده است.
وي همچنين درباره اينکه چطور ميتوان در ساعات غير پيک برنامه پرمخاطب روانه آنتن کرد نيز اظهارداشت: نيازسنجي مخاطب اهميت بسيار بالايي دارد. به عنوان مثال ما برنامه امروز هنوز تموم نشده را با چنين مختصاتي داشتيم که در آن مقطع در تابستان برنامه را آغاز کرديم و همان مقطع اولين برنامه تخصصي درباره حل مشکلات جوانان را ساختيم. از جمله مد و لباس، سربازي، موسيقي، اعتياد و ... که همه هم مورد استقبال عموم قرار گرفت. همان زمان همه اين اتفاقات با توجه به موضوع نيازسنجي روي داد که الان کمتر به آن پرداخته مي شود.
**اعتماد به جوانان هميشه جواب ميدهد
ارغواني همچنين به خلاء برنامه تخصصي در حوزه موسيقي اشاره و تصريح کرد: اين حوزه مغفول مانده و نتوانستهايم فرهنگ سازي خوبي در اين زمينه داشته باشيم. به همين دليل موسيقي هاي سخيف در حال جولان دادن هستند درحالي که ما مي توانيم خودمان براي جوانان الگوسازي کنيم و آنها را به سمت موسيقي خوب و ايراني سوق بدهيم.
اين تهيه کننده در بخش ديگري از سخنانش به موضوع حضور جوانان در برنامه هاي تلويزيوني اشاره کرد و گفت: ما هميشه از جوانان کمتر شناخته شده استفاده کرده ايم چون اعتماد به جوانان هميشه جواب مي دهد و ما خيلي از مجرياني که آورده ايم هنوز شناخته شده نبودند. مانند پدرام کريمي و محسن آزادي که خيلي خوب در اجراهايشان درخشيدند.