برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
جذاب ترین هابرگزیده
سینما و چهره ها

افراد سرشناسی که در فقر کامل از دنیا رفتند

منبع
برترين ها
بروزرسانی
برترين ها/ تاريخ مملو از افرادي است که با روي آوردن بخت و اقبال به آن‌ها به ثروت و شهرت فراواني رسيده اند، اما با سبک زندگي عجيب و غريب خود آن را از دست داده اند و در فقر مطلق از دنيا رفته اند. عده‌اي از آن‌ها نيز پس از مرگ خود مشهور شده اند و اطرافيان خود را به ثروت فراواني رسانده اند، اما با اين حال باز هم در بي پولي تمام از دنيا رفته اند و اين افراد به درس عبرتي براي ديگر افراد تبديل شده اند. قطعا روايت کردن زندگي اين اشخاص خالي از لطف نخواهد بود. پس در ادامه با برترين‌ها همراه باشيد تا به داستان زندگي عده‌اي از اين افراد بپردازيم. سامي ديويس جونيور (۱۹۹۰-۱۹۲۵) سامي ديويس جونيور خواننده، بازيگر و کمدين اهل ايالات متحده بود. وي در دهه‌ي ۵۰ ميلادي به شهرت فراواني رسيد و يکي اعضاي افسانه‌اي گروه فرانک سيناترا بود. او در طول زندگي خود به ثروتي نزديک به پنجاه ميليون دلار دست يافت، اما در ۱۶ ماه مه سال ۱۹۹۰ در حالي که بر اثر سرطان حنجره درگذشت نه تنها ذره‌اي از اين پول را در اختيار نداشت بلکه نزديک به ۱۵ ميليون دلار بدهي نيز براي خود به بار آورده بود. اين امر تا حدودي به دليل محبوبيت رو به افول او در اواخر دهه ۶۰ ميلادي و بخشي از آن نيز به دليل استفاده بيش از حد او از مواد مخدر بود. داستان ولخرجي‌هاي ديويس معروف بود، اما در نهايت او در فقر تمام و با انبوهي از بدهي هايش از دنيا رفت. جو لوييس (۱۹۸۱-۱۹۱۴) جو لوييس بين سال‌هاي ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۹ قهرماني بوکس سنگين وزن دنيا را در اختيار داشت که هنوز هم طولاني‌ترين سلطنت در بوکس سنگين وزن در دنيا محسوب مي‌شود. لوييس يکي از بزرگ‌ترين و محبوب‌ترين مبارزان تاريخ آمريکا است. اما موفقيت‌هاي ورزشي او برايش امنيت مالي به همراه نداشت. لوييس درآمدي حدود ۴.۶ ميليون دلاري از مبارزات خود بدست آورد، اما حدود ۸۰۰ هزار دلار آن را دريافت کرد. او از اين پول براي هديه دادن به دوستانش، کمک مالي به ارتش ايالات متحده و سرمايه گذاري‌هاي بد تجاري استفاده کرد و رفته رفته آن را از دست داد. در سال‌هاي پاياني زندگي خود، لوييس به علت مصرف کوکائين به مدت پنج ماه در بيمارستان روان بستري شد در حالي که از پارانوياي شديد رنج مي‌برد و گمان مي‌کرد که عده سعي در کشتن وي دارند. لوييس بر اثر ايست قلبي در ۱۲ آپريل سال ۱۹۸۱ درگذشت. جودي گارلند (۱۹۶۹-۱۹۲۲) جودي گرلند با ايفاي نقش فوق العاده اش در فيلم «جادوگر شهر اوز» در سال ۱۹۳۹ چشم‌ها را به خود خيره کرد، اما در زندگي شخصي خود با مشکلات عاطفي و مالي زيادي دست و پنجه نرم مي‌کرد. او به ايفاي نقش‌هاي متنوع شهرت داشت، ولي در اواخر دهه‌ي ۱۹۴۰ دچار افسردگي و سوء مصرف مواد مخدر شده بود که اين امر کار در سينما را براي او مشکل کرده بود، به طوريکه يا در اغلب پروژه‌هاي سينمايي شرکت نمي‌کرد. گارلند بعد از گذشت سال‌ها و اوضاع مالي بد، مجبور شد به تلويزيون روي بياورد. از طرف ديگر هر دو ازدواج او نيز با شکست مواجه شده بود. گارلند چند بار اقدام به خودکشي کرد، ولي در نهايت در سال ۱۹۶۹ بر اثر مصرف بيش از حد داروي آرام بخش درگذشت. بلا لوگوسي (۱۹۵۶-۱۸۸۲) بلا لوگوسي از يک بازيگر تئاتر معمولي در مجارستان به ستاره‌ي بزرگ هاليوود تبديل شد. او در فيلم‌هاي معروف آن زمان مثل، دراکولا، پسر فرانکن اشتاين و زامبي سفيد ستاره بود. براي نسلي از فيلم برداران در دهه‌ي ۲۰ و ۳۰ ميلادي، لوگوسي نماد وحشت و اضطراب در صفحه‌ي نقره‌اي سينما بود. اما نقش‌هاي تقريبا يکسان و سوء مصرف مواد مخدر لوگوسي را به ستاره‌اي در حال افول تبديل کرد تا جايي که تا دهه‌ي ۵۰ ميلادي به فقر کامل رسيد و مجبور بود براي امرار معاش در برنامه‌هاي کوچک تلويزيوني کار کند. لوگوسي در ۱۶ آگوست ۱۹۵۶ در خانه اش در لس آنجلس و در فقر و گمنامي درگذشت. جورج بست (۲۰۰۵-۱۹۴۶) بدون شک جورج بست يکي از با استعداد‌ترين بازيکنان تاريخ فوتبال به شمار مي‌آيد که البته قدر استعداد خود را نيز ندانست. سال‌هاي اوج دوران جورج بست در منچستر يونايتد و ايرلند شمالي نشان مي‌دهد که او چه بازيکن بزرگي بود. مارادونا در مصاحبه‌اي اعلام کرده بود که جورج بست الهام بخش او در فوتبال بوده است. اما جورج بست در زندگي شخصي از سوء مصرف الکل و ناتواني در مديريت پول هايش رنج مي‌برد. درآمد فوتبالي جورج بست چيزي حدود ۱۰۰ ميليون دلار بود، اما او در سال ۲۰۰۵ در حالي که با مشکل کبدي شديد ناشي از مصرف بيش از حد الکل درگذشت نه تنها پولي برايش نمانده بود بلکه مقدار زيادي بدهي نيز براي خود به بار آورده بود. وينسنت ون گوک (۱۸۹۰-۱۸۵۳) ون گوک يکي از بزرگ‌ترين نقاشان تاريخ به شمار مي‌رود. با اين وجود ون گوک، علي رغم خلق شاهکار‌هايي نظير «شب پرستاره» و «گل آفتابگردان ها» در طول زندگي خود تنها يک نقاشي از خود را به فروش رساند. اين هنرمند بزرگ اغلب در بي پولي زندگي مي‌کرد. اعتقاد بر اين اسنت که ون گوک از يک بيماري دو قطبي رنج مي‌برد، ون گوک از نظر عصبي دچار اختلال بود و اغلب دچار پارانويا، افسردگي و توهم مي‌شد. داستاني وجود دارد که نقل مي‌کند، ون گوک در حين درگيري با نقاش فرانسوي «پل گوگن» گوش خود را با تيغ کنده است. ون گوک در ۲۷ ژوئيه سال ۱۸۹۰ ميلادي با شليک گلوله به سينه خود اقدام به خودکشي کرد و دور بعد به علت جراحت وارده در گذشت. وقتي جسد او پيدا شد به طرز عجيبي هيچ اسلحه‌اي در کنار جسد وي وجود نداشت. ون گوک در فقر زندگي کرد و در نهايت نيز در فقر مطلق از دنيا رفت. نقاشي‌هاي استادانه ون گوک پس از مرگش از او به يادگار ماند و شهرتش پس از مرگ نيز بيشتر شد. اسکار وايلد (۱۹۰۰-۱۸۵۴) يکي از مشهورترين چهره‌هاي ادبي قرن نوزدهم، اسکار وايلد است که به علت شوخ طبعي خود مشهور بود. با اين حال زندگي شخصي او متفاوت از زندگي ادبي اش بود. او در سال ۱۸۹۵ در دادگاهي متهم به همجنس گرايي شد که در نهايت دو سال زندان را براي او به همراه داشت. همين مسئله در بدنامي و طرد شدن وايلد از جامعه نقش مهمي را داشت. وايلد پس از آزادي از زندان به افسردگي دچار شد و ديگر قادر به خلق آثار ادبي نبود. وي در ۳۰ نوامبر سال ۱۹۰۰ در يک مهمان سرا در حالي که هفته‌ها خود را در اتاقش زنداني کرده بود بر اثر بيماري مننژيت درگذشت. اسکار شيندلر (۱۹۷۴-۱۹۰۸) اسکار شيندلر به عنوان يک تاجر معمولي و پر تلاش شروع به کار کرد که در سال ۱۹۳۹ به حزب نازي پيوست. شيندلر برخلاف بسياري از بازرگانان فرصت طلب آلماني، براي نجات يهودياني که براي او کار مي‌کردند، رشوه زيادي پرداخت کرد و بيشتر ثروت خود را صرف اين کار کرد. علي رغم کار‌هاي قهرمانانه‌ي وي، سرمايه گذاري‌هاي او پس از جنگ با سقوط وحشتناکي مواجه شدند. وي به علت حمايت از يهودي‌ها توسط بيشتر مردم آلمان طرد شده بود و حتي در خيابان مرد آزار و اذيت مردم قرار مي‌گرفت. شيندلر در سال ۱۹۷۴ در هيلدزهايم در آلمان غربي درگذشت. ادگار آلن پو (۱۸۴۹-۱۸۰۹) ادگار آلن پو، نويسنده، شاعر و منتقد اهل ايالات متحده بود و از او به عنوان پايه گذاران جنبش رمانتيک آمريکا ياد مي‌شود. داستان‌هاي پو هنوز هم توسط عده‌ي زيادي از مردم محبوب هستند و حتي در ساخت بعضي از فيلم‌ها و سريال‌ها از آن‌ها کمک گرفته شده است. او به دليل شخصيت ناپايدار خود و اعتياد به الکل در زندگي خود با مشکلات زيادي دست و پنجه نرم مي‌کرد. آثار ادبي او اگر امروزه ارزش بسياري دارند، اما در زمان خودش فقط چند دلار به فروش رسيدند. وي در سال ۱۸۴۹ در بالتيمور در انزوا و فقر در گذشت. علت مرگ او دقيقاً مانند داستان‌هاي عجيب او رمزآلود و نامعلوم است. منبع: wonderslist رسول گل افلاک
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد