باشگاه خبرنگاران/ سامان صفاري گفت:فيلم «يک کاميون غروب» در صورت اکران عمومي ميتوانست فروش متوسطي داشته باشد، چون بر خلاف سينماي ما پيش ميرود.
سامان صفاري بازيگر فيلم «يک کاميون غروب»، درباره اين اثر گفت: اين فيلم متعلق به برادرم است که پيش از اين هم آثار تجربي ساخته بود البته او قصد دارد وارد فضاي تهيه کنندگي فيلم هم شود. «يک کاميون غروب» در سال ۹۴ توليد شد و اميدوارم به ساخت فيلم در همين فضا ادامه بدهد.
او افزود: شرايط سينماي «هنر و تجربه» و به طور کلي سينمايي که سوپراستار يا رسانه ندارد، در کشور ما خوب نيست و فيلمهاي توليد شده در اين زمينه به مشکل برمي خورند، ولي به هر حال در چنين فضايي گروه «هنر و تجربه» وجود دارد و اميدوارم راهش را ادامه بدهد و اتفاقات خوب براي آن بيفتد.
صفاري با بيان اينکه ۴ سال از توليد فيلم ميگذرد، عنوان کرد: در چنين فضايي شما فيلمي ميسازيد و فکر ميکنيد ميتوانيد در سينماها اکران عمومي کنيد، ولي شرايط به گونهاي پيش ميرود که برخي فيلمها اجازه اکران پيدا نميکنند براي مثال ما فيلم خوبي مثل «تمارض» داريم که به جشنواره برلين رفت. حضور در اين جشنواره آرزوي هر کارگرداني است، اما همين فيلم نتوانست به صورت گستردهتر اکران شود. ما آثار خوب زيادي داريم که از نظر ساختار، فيلمنامه و... از بسياري فيلمهاي روي پرده، پيشگام هستند و حال مخاطبان با تماشاي آنها خوب ميشود، ولي همين فيلمها اکران عمومي نميشوند. من دليل اين موضوع را نميدانم، اما در همه جاي دنيا ميگويند مافياي پخش وجود دارد، شايد در کشور هم اين اتفاق رخ داده است.
اين بازيگر اظهار کرد: فيلمي چهار سال اکران نميشود اين در حالي است که شايد حرفش براي سال ۹۴ بود البته برخي فيلمها تاريخ مصرف ندارند. در چنين فضايي، محفلي به نام «هنر و تجربه» با تعدادي سينماي محدود مي تواند اتفاق خوبي باشد. من هم احساس ميکنم مخاطبان «هنر و تجربه» قشر خاصي از جامعه هستند.
بازيگر سريال «دلدادگان» با بيان اينکه چند سالي است که از ذائقه مردم شگفت زده ميشود، توضيح داد:اگر چنين فيلمهايي در ايتاليا و آلمان اکران ميشدند، برخورد بهتري با آنها ميشد و مردم بيشتر به تماشاي آن مينشستند، اما ذائقه مردم خيلي تغيير کرده و غيرقابل پيش بيني شده است. براي مثال در حال حاضر فيلمي به نام «مسخره باز» به کارگرداني همايون غنيزاده روي پرده است که فيلم خيلي خوبي است و فضاي خاص و متفاوتي دارد، اما بايد ديد بعد از ۱۵ يا ۲۰ روز مردم باز هم با چنين فيلمهايي ارتباط برقرار ميکنند يا موجي است که تا چند هفته ادامه دارد؟ به نظرم فيلم ما در صورت اکران عمومي ميتوانست فروش متوسطي داشته باشد، چون بر خلاف سينماي ما پيش ميرود و شايد مخاطبان خاص اين فيلم را دوست داشته باشند.
صفاري گفت: «يک کاميون غروب» زنانگي خوبي دارد. براي مثال در آن ميبينيم که دختري تصميم ميگيرد وارد کمپي شود، شاخصه اين کمپ اين است که بهترين غروب دنيا را نشان ميدهد و حالا همه نوع قشري از جامعه وارد اين کمپ ميشوند. شايد بتوان در آن يک ايران کوچک را ديد. در ادامه نيز اتفاقاتي ميافتد که قشرهاي مختلف درگير آن ميشوند. در اين باره بايد بگويم ما ميدانيم که دهه هفتاديها با دهه شصتيها خيلي متفاوت هستند براي مثال حتي طرز راه رفتن آنها باهم فرق دارد، همين تفاوتها را ميتوان در اين فيلم ديد ضمن اينکه روابط خوبي در «يک کاميون غروب» حاکم است؛ همراه با اين اتفاقات، موسيقي هم حرف اول را ميزند. در واقع يک فيلم موزيکال است که در آن نبايد تماشاچي دنبال اتفاقات عجيب و غريب باشد، چون اين سينما به دنبال اين نيست که فضاي فيلم «متري شيش و نيم» يا فيلمهاي آپارتماني را داشته باشد چراکه مدام در آنها اتفاقات مختلفي ميافتد، اما فيلمي مثل «يک کاميون غروب» اينطور نيست و يک ريتم آرام دارد.
وي ادامه داد: به نظرم مخاطبان خاص «يک کاميون غروب» را دوست خواهند داشت مثلا بچههاي تئاتر، آموزشگاههاي بازيگري، افراد فرهنگي، کساني که کتاب زيادي ميخوانند و فضاهاي فانتزي را دوست دارند با اين فيلم ارتباط برقرار ميکنند. شايد مردم عادي هم دوست داشته باشند، چون همانطور که گفتم رفتار مردم غيرقابل پيش بيني است. اگر در اين ۵، ۶ ماهه فيلمهاي پرفروش را بررسي کنيد متوجه ميشويد در چند ماه اول سال فيلمهاي مختلفي فروش خوبي کردند، اما در ۴، ۵ ماه گذشته هيچ فيلمي فروش خوبي نکرده است؛ فيلمهايي که صاحبان آنها معتقد بودند در صورت اکران رکورد ميزنند، ولي اينطور نشد.
صفاري بيان کرد: پيرو تغيير ذائقه مردم، شايد اگر «يک کاميون غروب» اکران آزاد ميشد فروش خوبي ميکرد، ولي قرعه به «هنر و تجربه» افتاده است البته اتفاق خوبي است حداقل کسي که به «هنر و تجربه» مراجعه ميکند تکليفش مشخص است.
«يک کاميون غروب» به کارگرداني ابوالفضل صفاري اين روزها در گروه «هنر و تجربه» نمايش دارد.
بازار