مقایسه «شام ایرانی» بازیگران زن و بازیگران مرد
خراسان/ «شام ايراني» جديدترين مستند-مسابقه شبکه نمايش خانگي، پيشنهاد مناسبي براي دوران قرنطينه است. رئاليتي شو يکي از گونههاي جذاب توليد برنامه تلويزيوني در سراسر دنياست که در کشور ما بهخصوص در تلويزيون آن چنان که بايد جدي گرفته نشده و بيشتر شاهد پخش نمونههاي آن در شبکه نمايش خانگي هستيم. برنامههايي مثل «شوخي با هنرمندان»، «رالي ايراني» و... نمونههايي از اين برنامهها بود که کمابيش در شبکه نمايش خانگي مورد اقبال قرار گرفت. يکي از تضمينشدهترين الگوهاي توليد رئاليتيشو که شايد بتوان معادل فارسي «نمايش واقعي» را به آن اطلاق کرد، مسابقه «شام ايراني» است. ابوطالب کارگردان سري جديد اين برنامه، چند رئاليتيشو را در کارنامه دارد و شايد بتوان او را فعالترين چهره اين حوزه دانست. بعضيهايش خوب بوده و بعضيهايش بسيار ضعيف. ابوطالب معمولاً به ذات اين برنامهها يعني واقعي بودن همهچيز چندان پايبند نيست، به طوري که در هر برنامه يک نمايش را به کار اضافه ميکند، نمايشي که يا شرکتکنندگان را غافلگير ميکند يا بيننده يا هر دو را با هم. سري جديد برنامه «شام ايراني» در گروه مردان شاهد حضور پوريا پورسرخ، نيما شاهرخ شاهي، سامان گوران و يک بازيگر ترک به نام اِمره بود. گروه بانوان هم که هنوز رقابتشان تمام نشده، بستر رقابت سيما تيرانداز، شبنم قليخاني، مارال فرجاد و يک بازيگر از کشور آذربايجان است. خب از آن جايي که رقابت گروه بانوان اين برنامه هنوز ادامه دارد، نميتوان آن را بررسي کرد، هرچند که ميشود حدس زد با ترکيب فعلي، شاهد يک برنامه يخزده و خطکشيشده باشيم که چندان براي مخاطب جذاب نيست. بهخصوص اين که هنرمنداني در گروه بانوان حضور دارند که در بداههپردازي، شوخي، گپوگفت و حتي يک رقابت جدي با هم چندان تبحر ندارند و حتي پشتصحنه زندگيشان هم براي مخاطب جذاب نيست. در مقابل گروه آقايان در عين حالي که حرف جدي نداشت اما بسيار سرگرمکننده از آب درآمده بود. پيش از اينها در مسابقهاي که سال 1390 بين رامبد جوان، مهدي پاکدل، سام درخشاني و سروش صحت برگزار شد، شاهد صحبتهاي جالبي در حوزه انسانشناسي، کتاب خواني و... بوديم که در کنار جذابيتهاي مربوط به سلبريتيها محتوا را تکميل ميکرد. اما گروه دور جديد فقط با شيطنتهاي سامان گوران که در مواردي بسيار زياد و گاهي حوصلهسربر هم بود، جلو ميرفت. گوران با انرژي عجيبش موتور محرک اين رقابت بود که مدام با امره تتکيل جروبحث ميکرد. نکته جالب ،حضور بازيگر خوشتيپ ترک بود که به رغم تفاوت فرهنگي و زباني در برابر شيطنتهاي گوران کم نميآورد. هرچند که پرواضح بود بخش زيادي از کلکل آنها، بخشي از نمايش کارگردان براي جذاب شدن برنامه است. مثل جايي که گوران و امره متحد ميشوند براي شکست بقيه اما گوران به خود امره هم امتياز کمي ميدهد. از جذابيتهاي کاذب برنامه، تماشاي زندگي لوکس بازيگران است. هرچند نيما شاهرخ شاهي ترجيح داد به جاي منزل، در لوکيشن فيلم وحشتناکي که در حال توليد آن است، ميزبان گروه باشد تا هم کار متفاوتي کرده باشد هم براي فيلمش تبليغ کمي شده باشد. نقطه ضعف برنامه اين بود که بهرغم حضور يک بازيگر ترک، تأکيدي روي ظرفيتهاي ميزباني مردم ايران و سنتها و حتي غذاهايشان آن چنان که بايد نبود يا ميتوان گفت همهچيز فقط جنبه سرگرمي داشت. جالبتر اين که غير از بازيگر ترک، بقيه شرکتکنندگان هيچکدام شخصاً آشپزي هم نکردند و از يک آشپز حرفهاي کمک گرفتند! با اين حال شام ايراني را به رغم کاستيها ميتوان يک برنامه سرگرمکننده دانست که همه خانواده امکان تماشايش را دارند. بهخصوص در اين روزها که بهانه براي سرگرمي کم اما فرصت براي آن زياد است.