ریسک «سرباز» و سکوتی که شکست
مهر/ شکست سکوت کارگردان «سرباز»، قطعي يک شبکه ديگر تلويزيون روي ماهواره، واکنشها به سخنان فراستي، حاشيه مجري جوان تلويزيون و اجراي نادر سليماني در «اعجوبهها» از مهمترين رويدادهاي هفته است. «هفت روز سيما» عنوان بسته خبري-تحليلي ويژهاي است که هر پنجشنبه به بازخواني اهم تحولات خبري مرتبط با متن و حاشيه توليدات صداوسيما و اتفاقات پيراموني آن در طول هر هفته ميپردازد. در اين بسته خبري هفتگي تلاش کرديم در کنار خبرهاي رسمي فعاليت برنامهسازان و مديران سيما، نيم نگاهي به حواشي رسانهاي و حتي شايعاتي که بهرغم غيررسمي بودن ميتوانستند در اخبار مرتبط با سيما تأثيرگذار باشند هم داشته باشيم. امروز پنجشنبه هشتم خرداد ميتوانيد با سي و نهمين بسته خبري «هفت روز سيما» در مرور متن و حاشيه اتفاقات تلويزيون در هفتهاي که گذشت، با ما همراه شويد. چهره هفته؛ هادي مقدمدوست بيشتر از يک ماه از پخش سريال «سرباز» در شبکه سه ميگذرد؛ سريالي که در اين مدت بازتابهاي رسانهاي زيادي داشت اما در مقابل اين سطح از واکنش و حرف و حديث، عوامل اصلي آن جز برخي بازيگران سکوت پيشه کرده و تلاشي براي دفاع از سريال و يا لااقل توضيح درباره برخي سوءتفاهمهاي بهوجود آمده از خود نشان نميدادند. اصليترين چهره «سرباز» اما هادي مقدمدوست است؛ فيلمنامهنويس و کارگردان آرام و بيحاشيه سينما و تلويزيون که به نظر ميرسد با ساخت اين سريال متفاوت دست به يک ريسک مهم در کارنامه حرفهاي خود زده است. مقدم دوست که نويسندگي و کارگرداني سريال «سرباز» را بر عهده دارد، در کارنامه خود نويسندگي چندين فيلم سينمايي و يک سريال تلويزيوني در همکاري با حميد نعمتالله را داشته است. فيلمهاي ملودرامي مثل «شعلهور» يا اثري با ساختاري متفاوت مثل «آرايش غليظ» و يا حتي فيلم طنازانه «بي پولي». مقدمدوست در سريال تحسينشده و محبوب «وضعيت سفيد» هم يارغار و همراه نزديک حميد نعمتالله در خلق فيلمنامه و تولد شخصيتهاي متفاوت آن اثر بود. خودش هم البته پيش از اين فيلم مستقلي را به نام «سر به مهر» کارگرداني کرده است. فيلمي درباره ترديدهاي يک دختر در خيلي از مسائل رفتاري و فکري و حتي مذهبي که نقش او را ليلا حاتمي بازي کرد و اتفاقاً در زمان رونمايي و اکران، مانند همين سريال «سرباز» جبههبندي ميان موافقان و مخالفانش حسابي گرم بود. «سرباز» هم با اندکي شباهت به «سر به مهر» داستان همين افکار و ترديدهاي دروني آدمها در زندگي روزمره و تصميماتشان را روايت ميکند. کاراکترهايي که حتي اگر تصميمي را نميگيرند اما بلند بلند دربارهشان فکر ميکنند و از اين حيث با سريالهاي مبتنيبر موقعيتهاي پرچالش، اتفاق محور و پر فراز و فرود متفاوت است و قصه دروني آدمها در تعداد قسمتهاي بالا و در بازه زماني طولاني روايت ميشود. برگبرنده مقدمدوست اتفاقاً فاصله گرفتن از شتاب رويدادهاي ناگهاني و چرخشهاي دراماتيک مرسوم در سريالهاي روتين، به نفع روايت همين حالات دروني است که البته از همان مرحله طراحي داستان اوليه هم دور از ذهن نبود که چنين ساختاري نميتواند در کورس رقابت با سريالهاي سيما در جذب مخاطب توفيقي داشته باشد و به تعبيري سريالي مطابق با سليقه خاصپسند گروهي اندک از مخاطبان بود. هادي مقدم دوست روز گذشته بعد از حدود ۴۰ روز سکوت نسبت به حواشي و اعتراضات به اين سريال متفاوت، بالاخره سکوتش را شکست و در گفتگو با روزنامه «شرق» و در مقابل سوالات آنتونيا شرکا از منتقدان باسابقه سينما، درباره بخشي از ابهامات درباره سريال، شخصيتها، قصه و ساختار توضيح داد و گفت: «يکي از مهمترين مضامين اين کار اين بود که مخاطب را متوجه کنيم که چقدر همسران به هم توجه ميکنند، چقدر درباره هم ميدانند و چقدر در عالم خودشان هستند. برخي از زوجهايي که کارشان به جدايي ميرسد، به اين دليل است که از حال هم هيچ خبري ندارند. اينکه به چه چيزهايي علاقهمند هستند؟ هرکدام در عالم خودشان هستند؛ يکي از مهمترين مضامين همين است.» اين کارگردان در بخش ديگري از همين گفتگو که بيشتر هم در رسانهها بازتاب يافت درباره اينکه چه دليلي داشت که سريال را در ۵۱ قسمت بسازند به نمايش روابط دروني افراد اشاره ميکند و اينکه اين تغيير دروني در زمان سربازي که بازهاي ۲ ساله دارد، رخ ميدهد و عنوان کرد: «يکي از دستورکارهايي که براي اين سريال داشتيم نمايش تغيير و تحولات و ارتقاي دروني آدمهاي سريال و به خصوص دو شخصيت اصلي بود… ما به عنوان نقشهاي اصلي زن و مردي را داشتيم که با هم متفاوت بودند اما طي دوران ماقبل سربازي و در بخشي از دوران سربازي بايد يکي ميشدند و نقشهاي فرعي هم بودند که براي آنها آغاز و انجام طراحي شده بود. جنس اين دگرگونيها همان طور که عرض کردم، دروني بود. خب، هم تعداد شخصيتها زياد بود و هم دوران سربازي دو سال طول ميکشد و ما ميخواستيم اين تغييرات طي دوران اتفاق بيفتد.» سريال «سرباز» از نظر تعداد قسمتها حالا از نيمه گذشته و آرامآرام به قسمتهاي پاياني نزديک ميشود و بايد ديد سير صعودي جذب مخاطبان اين سريال که به استناد آمارهاي رسمي سازمان صداوسيما از نيمه رمضان آغاز شده است، در پايان راه به چه مرحلهاي خواهد رسيد. حاشيه هفته؛ عذرخواهي بابت اظهارنظرهاي شتابزده نجمه جودکي مجري جوان و به نسبت همدورهايهايش موفق در تلويزيون است که پيش از اين چند برنامه در باکس صبحگاهي يا شبانه روي آنتن شبکهها داشت و ميتوان گفت به اقتضائات آنتن زنده هم آشنايي دارد. او در روزهاي ابتدايي هفته گذشته جملهاي را روي آنتن زنده بر زبان آورد که يک باره در شبکههاي اجتماعي بازتاب پيدا کرد و البته از آنجا که مبناي علمي و خبري نداشت باعث رنجش هموطنان در شهر قم هم شد. جودکي در برنامه تلويزيوني خود در شبکه دو بدون استناد به هيچ منبعي مدعي شد که «ورود ملخها به ايران از قم شروع شده است و الان رسيده به تهران» و همين ادعا انتقادهاي فراواني عليه او مطرح کرد که بعد از ادعاي بياساس انتصاب کرونا به شهر قم، حالا حمله ملخها را هم به اين شهر نسبت دادهاند. اين مجري تلويزيون البته به فاصلهاي اندک و با ويدئوي ديگري از مردم اين استان عذرخواهي و عنوان کرد که به دليل خبرهاي متعدد و شتاب در کار سهواً ورود ملخها را از قم اعلام کرده است. جودکي در ميان مجريان تلويزيون جزو بيحاشيهترين هاست و مناسبات اجرا را چه روي آنتن زنده و چه حتي در صفحه مجازي معمولاً رعايت ميکند. با اين حال شايد آنتن زنده و اتفاقات و پيشامد اين روزهاي جامعه و کشور گريبانگير اين مجري تلويزيون هم شده باشد و او را به سمت چنين اظهارنظري آن هم متأثر از فضاي مجازي برده است. جودکي اين روزها اجراي برنامه صبحگاهي شبکه دو سيما را بر عهده دارد و شايد بودن هر روزه روي آنتن و فشار اجراي برنامهاي روتين دليل بخشي از اين حواشي بوده باشد. او چندي پيش هم از زنده ياد نجف دريابندري به اشتباه ياد کرد و با اشاره عوامل پشت صحنه، اسم دريابندري را روي آنتن اصلاح کرد. با اين حال فارغ از اظهارنظر و اشتباه اين مجري جوان، کم نيستند مجريان تلويزيوني که از تريبون رسانه ملي براي اظهارنظرهاي شاذ و واکنشها به اتفاقات حاشيهاي استفاده ميکنند تا به عمد بخشهاي مختلف اجرايشان در شبکههاي اجتماعي ديده شود و از اين طريق توجه مخاطب را جلب کنند و يا بدون مطالعه و دانش لازم آنتن را به دست گرفته و درباره موضوعات مختلف نظر خود را مطرح ميکنند. اتفاق ويژه هفته؛ قطع شدن يک شبکه ديگر برونمرزي! رسانهها امروز مهمترين نقش را در ميدان جنگهاي نرم به ويژه مواجهه با پروژههاي سودجويانه همچون ايران هراسي و اسلام هراسي دارند؛ به ويژه رسانههاي برون مرزي که براي مخاطب فرامرزي و با هدف برنامهسازي براي آنها فعاليت ميکنند. و با اين همه در شرايط حاکم بر جهان مهمترين و عجيبترين اتفاق هفته گذشته قطع شدن دو شبکه معاونت برون مرزي صداوسيما، روي ماهوارهها بود و اينکه بخشي از مخاطبانشان را از دست دادند. شبکه «الکوثر» هفته پيش از ماهواره يوتل ست قطع شد و پيمان جبلي معاون مرزي صداوسيما با سخناني صريح، متوليان دولتي را به بهانه عدم تأمين اعتبارات ارزي بازخواست کرد. روز گذشته هم اعلام شد که ماهواره پاک ست، پخش شبکه «سحر» را از اين ماهواره قطع کرده است. هر دو اين شبکهها به دليل بدهي انباشته صداوسيما طي چند ماه با اين مشکلات مواجه شدهاند و از هفته گذشته تاکنون پيمان جبلي معاون برون مرزي صداوسيما، مدير شبکهها و ساير مسئولان مربوطه به اطلاع رسانه و کنايههايي در اين باره پرداختهاند. کنايههايي که بيشتر به دولت وارد شده است و صداوسيما دولت را مسئول اصلي اين مشکلات و بدهي انباشته خود به ماهوارهها دانسته است. از طرف ديگر البته دولتيها اصرار دارند که اين مطالبه سازمان صداوسيما فراتر از تعهدات ارزشي دولت به اين سازمان است و مشکل بهوجود آمده ارتباطي به تأمين ارزي از سوي دولت ندارد. جبلي روز گذشته و در گفتگويي با خبرگزاري مهر بدهي به ماهواره يوتل ست را ۱۵۰ هزار دلار اعلام و بيان کرد که مشکلات بودجهاي باعث شده است عمده فعاليت آنها در بخشهاي توليد و حتي تأمين متوقف شود و به اجبار به کارهاي کم تأثير روي بياورند. فارغ از جدال ارزي صورت گرفته ميان دولت و رسانه ملي، واقعيت اما اين است که قطعي اين شبکهها روي ماهواره در حالي رقم خورده که اتفاقاً مخاطبان قابل توجهي داشتهاند و حالا بايد ميدان رسانهاي را به رقباي خود واگذار کرده و هنوز مشخص نيست فرصت از دست رفته را کي دوباره بازيابند. سينما در سيما؛ جنجالهاي تلويزيوني منتقد سينما مسعود فراستي ديگر مدتهاست منتقد بلامنازع سينمايي در قاب تلويزيون است که به صراحت، جنجال و حتي گاه زبان تندش در نقد شناخته ميشود. او پايان هفته گذشته در برنامه «دورهمي» مهمان مهران مديري شد و از زندگي خود، وضعيت سينما و توليد فيلم گفت. فراستي يک بار ديگر از فيلمهايي گفت که در نظر او «آشغال» محسوب ميشوند و در سينماي ايران در چنين جايگاهي ساخته ميشوند و مخاطب نبايد آنها را ببيند. او حتي از مخاطبان در خواست کرد که يک بار ديگر فيلمهاي خوب خارجي را ببينند و همزمان بحث ورود پولهاي کثيف به سينما را هم پيش کشيد تا اينگونه نتيجهگيري کند که «با پول کثيف نميتوان انتظار يک سينماي تميز را داشت.» سخنان فراستي در «دورهمي» شبانه با مهران مديري اما مثل ديگر حضورهاي تلويزيوني او در سالهاي اخير، باز هم نقل محافل و دستمايه نقدها و يادداشتهاي منتقدان سينمايي در محافل رسانهاي و فضاي مجازي شد. برخي اين سخنان را درست دانستند و برخي آنها را سخنان جنجالي منتقدي دانستند که سال هاست همين حرفها را بيان ميکند اما نتوانسته است تأثير يا تغييري در روند توليدات سينماي ايران ايجاد کند. با اين حال مهمترين محور همه اين مواضع و اظهارنظرها، مبحث نقد سينما در مديوم تلويزيون و در ساختار اين رسانه فراگير و در دسترس براي مخاطبان بود، اينکه اين تريبون در اختيار چه کساني قرار دارد و يا حتي برنامههاي نقد سينمايي را زير ذره بين قرار دادند. بخشي از منتقدان نيز به حضور يک دههاي فراستي در تلويزيون و در برنامههاي نقد شبکه سه اشاره کردند و به کم و کيف اين حضور با نگاهي انتقادي پرداختند. درنهايت بسياري از منتقدان به اين بهانه تريبون نقد سينما در سيما را مورد کنکاش و واکاوي قرار دادند و اين تريبون را در توليد آثار سطحي و سخيف سينمايي بي تأثير ندانستند. مهمترين اين منتقدان هم هوشنگ گلمکاني بود که به قول خودش چندين بار قرار بوده با فراستي درباره موضوع «نقد فيلم» گفتگو کند و يک بار ديگر او را به مناظره در اين باره دعوت کرد. پيشنهاد هفته؛ فصل جديد اعجوبهها شب گذشته چهارشنبه هفتم خرداد اولين قسمت از فصل جديد «اعجوبهها» بهصورت ناگهاني و بدون اطلاعرساني قبلي روي آنتن شبکه سه سيما رفت. «اعجوبهها» سال گذشته به آنتن شبکه رسيد و مهران غفوريان مجري اين برنامه تلويزيوني بود. بسياري انتخاب غفوريان را براي اين برنامه که قرار بود فضايي براي ديده شدن بچهها و توانمنديهايشان باشد نادرست دانستند با اين حال غفوريان به تدريج توانست با ترکيبي از استندآپ کمدي و اجرا به گفتگو با کودکان بپردازد و برنامه را تماشايي کند. فصل جديد اين برنامه اما با اجراي نادر سليماني روي آنتن رفت. سليماني بيشتر در سريالهاي طنز ديده شده است و هنوز مشخص نيست جز دلايل ظاهري در نزديکي فيزيکي به استيو هاروي مجري اصلي برنامه مشابه «اعجوبهها» در شبکههاي خارجي چه دليل ديگري براي انتخاب او بوده است. با اين همه «اعجوبهها» از معدود برنامهها با محوريت کودکان است که سعي دارد به خانوادهها آموزش دهد قرار نيست همه فرزندان دکتر و مهندس شوند و ميتوان بچهها را در جهت علايق خودشان راهنمايي و هدايت کرد. بايد ديد فصل جديد اين برنامه تلويزيوني که قسمت اول آن روز آنتن رفت تا چه حد ميتواند مخاطب را با خود همراه کند و به يک موفقيت تبديل شود. اين برنامه به صورت هفتگي روي آنتن ميرود و هنوز اطلاع رساني دقيقي درباره روزهاي پخش آن اعلام نشده است و حتي سايت شبکه سه هنوز اين برنامه را با تصويري از مهران غفوريان اطلاع رساني ميکند!