با بهترین سریالهای طنز ایرانی آشنا شوید
ايرنا/ در نمونه کاهش کيفيت سريالهاي طنز ميتوان به سريال «پايتخت» اشاره کرد که با ساخته شدن هر فصل با اينکه مخاطبان اميدوار به ديدن طنزي قوي داشتند اما سريال سير نزولي را طي کرد. اگر اهل ديدن سريالهاي طنز هستيد متوجه اين قضيه شدهايد که در سالهاي اخير توليد سريالهاي طنز در صدا و سيما کم شده است و اگر سريالي ساخته ميشود کيفيت طنزهايي که مخاطب را هر شب به پاي تلويزيون ميکشيد ندارند. حالا که نمايش خانگي به رقيب جدي براي صداوسيما تبديل شده است برخي از کارگردانان و تهيهکنندگان ترجيح ميدهند براي درگير نبودن با مميزيها و پخش آسانتر سريالهاي خود را در نمايش خانگي در معرض ديد عموم بگذارند. قهوه تلخ قهوه تلخ طنز تاريخي است که به کارگرداني مهران مديري و به تهيهکنندگي مجيد آقاگليان و حميد آقاگليان ساخته و فيلمنامه آن با همکاري اميرمهدي ژوله و خشايار الوند نوشته شد. «قهوه تلخ» اولين تجربه مهران مديري در نمايش خانگي است. سريالي که جنجالهاي بسياري به پا کرد و سرانجام با همين فشارها نيمهتمام ماند. سريال «قهوه تلخ» در رويکرد طنزآميز و نگاه زيرکانه به موقعيت و جايگاه شخصيتها را ميتوان سريالي جسورانه خواند. برخي متعتقدند که ايده اوليه «قهوه تلخ» يادآور «ماشاالله خان در دربار هارونالرشيد» نوشته ايرج پزشکزاد است. يک تاريخدان به نام نيما زندکريمي که نقش آن را سيامک انصاري بازي ميکند به شيوهاي مرموز به گذشته ميرود و سعي ميکند تا مسير تاريخ را عوض کند و ايران را نجات دهد اما عاقلي در ميان جمعي است که براي منافعشان، خودشان را به بيشعوري زدهاند. سالهاي دور از خانه سريال «سالهاي دور از خانه» نيز به کارگرداني مجيد صالحي براي شبکه نمايش خانگي ساخته شده است. اين سريال اولين سريال ايراني است که ميتوان به آن اسپينآف يا مشتق گفت به اين معني که بر اساس داستان يا مفهوم يک اثر ديگر ساخته شده باشد. «سالهاي دور از خانه» از روي سريال «شاهگوش» ساخته «داوود ميرباقري» ساخته شد. سالهاي دور از خانه نشان داد که سازندگان سريال در کنار موقعيتهاي طنز و کمدي بزن و بکوبي که به راه انداختهاند، نقدها و مسوليت اجتماعي خود را هم فراموش نکردهاند و موضوعاتي همچون زندگي لاکچري و فاصله طبقاتي را به نقد کشيدهاند. داستان اين مجموعه طنز ۱۵۱۲ روز پس از اتفاقات سريال شاهگوش است. يکي از شخصيتهاي سريال شاهگوش، سرباز خنجري (با بازي احمد مهرانفر) بود که از شمال به تهران آمده بود و در کلانتري ۱۰۰ ملت مشغول به گذراندن خدمت سربازي خودش بود. يکي از متهميني که به کلانتري آورده شد خانم جواني به نام اليزابت بود که يک سگ به نام لوسي داشت. خنجري عاشق اليزابت ميشود. اين سريال، يک طنز سالم و بهدور از هجو و ابتذال دارد که ابتذالي که ويژگي اصلي سريالها و سينماييهاي طنز ايراني شده است. سه در چهار مجيد صالحي نشان داده علاوه بر اينکه بازيگر خوبي در عرصه طنز است، کارگرداني است که از زندگي مردم دور نيست. سريال«سه در چهار» نيز اين امر را تاييد ميکند. مجموعهاي تلويزيوني که از شبکه يک پخش شد و نويسندگي اين اثر با خود مجيد صالحي بود. داستان اين سريال مربوط به دو باجناق و خانوادههايشان است که براي تامين هزينه زندگي، تصميم ميگيرند يک شرکت خدماتي تاسيس کنند و اين مسئله آنها را درگير ماجراهايي تازه و بامزه ميکند. سه در چهار داستان زنده جامعه است، مشکلاتي که بسياري از مردم در طول روز از روبرو شدن با آن هراس دارند اما شب هنگام به همان مشکلات ميخندند. بزنگاه آخرين تجربه رضا عطاران در تلويزيون، بازي و کارگرداني سريال «بزنگاه» بود. اين مجموعه داستان مردي معتاد به نام نادر است که رضا عطاران نقش آن را بازي ميکند که به همراه دخترش درسا در کرج زندگي ميکند و از همسرش مريم طلاق گرفته است. پس از فوت پدرش، او و برادرش صابر، خواهرش بهجت، و شوهرخواهرش توفيق، بر سر تقسيم ارث و ميراث پدري که يک خانه و يک نانوايي است به اختلاف ميخورند. بزنگاه شايد اولين سريال ايراني است که يک معتاد شخصيت اصلي آن بود و همين قضيه باعث شد که مديران صداوسيما تحمل نکنند و سريال تا آستانه ي توقيف پيش برود. دودکش مخاطبان فيلمهاي طنز نشان دادهاند سريالي برايشان جذاب است که به نزديک به زندگي واقعيشان باشد. «دودکش» نيز چنين سريالي بود. طنزي که برزو نيک نژاد و حسن وارسته آن را نوشته اند و کارگرداني اين سريال برعهده محمدحسين لطيفي بود. اين سريال پر مخاطب از شبکه يک پخش شد. اين سريال درباره دو خانواده است که يکي از آنها يک قاليشويي ساده و کمدرآمد را اداره ميکند و ديگري يک ورشکسته تمام عيار به حساب ميآيد. اما نگاه فيلمساز به آنها يک نگاه کميک و تا حدي فانتزي است که تلخيهاي آن را کاهش داده و مخاطب را به سمت روشناييهاي آن سوق ميدهد.