چرا برنامه «تبتاب» موفق نشد؟
مهر/ باربد بابايي که به تازگي اجراي ويژهبرنامه عيدانه شبکه دوم سيما را برعهده داشت، ضمن مرور ويژگيهاي اين تجربه، درباره دلايل توقف توليد مسابقه «تبتاب» توضيحاتي ارائه کرد.
«عيد همدلي» عنوان ويژهبرنامهاي بود که از عيد قربان تا عيد غدير خم روي آنتن شبکه دو سيما رفت، برنامهاي با اجراي «باربد بابايي» که محوريت آن حمايت از پويش «اطعام عيد غدير» و گفتگو با چهرههاي فرهنگي و هنري بود.
برخي بريدههاي «عيد همدلي» در زمان پخش، به فضاي مجازي هم راه پيدا کرد و به اصطلاح وايرال هم شد؛ از اعتراض ضمني برزو ارجمند به توقيف سريال «کتوني زرنگي» و موضعگيري داريوش ارجمند درباره حضور نويد محمدزاده در تبليغات بازرگاني تا موارد عجيبتري مانند پيشنهاد افسانه بايگان براي استفاده از «کروناز» به جاي «کرونا»!
به بهانه همين بازتابها و از منظر تجربه اجراي برنامهاي با سروشکل عيدانه اما در عين حال گفتگومحور و خبرساز، سراغ باربد بابايي رفتيم که پيش از اين با اجراي مسابقه استعداديابي «شب کوک» در قاب تلويزيون به شهرت رسيده بود و آخرين حضورش در مقام مجري به اجراي مسابقه زنده «تب تاب» در شبکه سه بازميگشت.
«عيد همدلي» که محصول گروه معارف شبکه دو و مرکز رسانه سازمان تبليغات اسلامي بود و با کارگرداني وحيد سعيدي و سردبيري احمد رنجبر به مدت ۱۰ شب روي آنتن شبکه دو رفت، فرصتي ويژه براي باربد بابايي بود تا حضوري جديتر در برنامههاي ترکيبي و گفتگومحور تلويزيون داشته باشد.
در ادامه گفتگوي خبرگزاري مهر با باربد بابايي درباره تجربه اجراي اين برنامه را ميخوانيد؛
* براي شروع از همکاري با گروه سازنده «عيد همدلي» بگوييد. چطور به اين گروه پيوستيد و چه شد که اجراي اين ويژه برنامه مناسبتي را پذيرفتيد؟
پيشنهاد اجراي اين برنامه از طريق يکي از دوستانم در شبکه دو به دستم رسيد. البته من خيلي اهل ويژه برنامهها و پروژههاي کوتاه مدت نيستم و اغلب در برنامههايي که در زمينه موسيقي نيستند هم شرکت نميکنم اما وقتي گفتگو شکل گرفت و ديدم فضاي اين برنامه مناسب است و گروهي پشت آن است که تمام تلاشش را براي ارايه يک برنامه خوب دارد ترغيب شدم. از طرفي مدتي بود از تلويزيون دور بودم و به سمت تلويزيونهاي اينترنتي رفته بودم، به همين دليل فکر کردم که با اين کار ميتوانم برگشت خوبي به تلويزيون داشته باشم.
* چرا مدتي از تلويزيون فاصله گرفته بوديد؟
بعد از برنامه «تب تاب» که ادامه پيدا نکرد، در تلاش بودم که برنامههايي در زمينه کاري اصلي خودم يعني موسيقي را داشته باشم اما سازمان صدا و سيما خيلي فضاي تخصصي به حوزه موسيقي اختصاص نميدهد. اين مدت هم در تلاش بودم که در تلويزيون برنامهاي داشته باشم که محور اصلي آن موسيقي باشد، که ميسر نشد.
اما در تلويزيونهاي اينترنتي براساس قوانيني که ساترا تعيين کرده، فضاي مناسبتري براي برنامههاي موسيقايي مهيا بود قراردادهايي را با يکي از تلويزيونهاي اينترنتي بستم و قرار بود پس از محرم و صفر به توليد برنامه بر بستر اينترنت بپردازيم.
در اين فاصله وقتي پيشنهاد «عيد همدلي» آمد، فکر کردم شايد بتوان تلاش مجددي کرد و برنامهاي را در اين رسانه با محوريت موسيقي توليد کرد. چون به هر حال تلويزيون فراگيرتر است و ترجيح خودم اين است که با تلويزيون کار کنم.
* پيش از اين تجربه اجراي برنامه مناسبتي نداشتيد. فقط در برنامه «ماه منير» حضور داشتيد. به فضاي اين نوع برنامهها چطور نزديک شديد؟
«ماه منير» فضاي کاملاً متفاوتي از «عيد همدلي» داشت و فقط سه يا چهار قسمت بود. زمان برنامه خيلي کوتاهتر بود و همچنين شکل و شمايلي کاملاً متفاوت داشت. البته بازهم ميگويم که من خيلي با ويژه برنامهها همکاري نميکنم و برنامههاي مفرحي را که در اين سالها ساخته شده است خيلي نميپسندم، چون فکر ميکنم اگر قرار است برنامه ويژه باشد بايد نقش موسيقي در آن بسيار پر رنگ باشد و حال مردم با ديدن آن خوش شود.
در «عيد همدلي» هم گفتگوهاي متعددي درباره حضور خوانندهها و جريان موسيقي داشتيم. البته نبايد اين نکته را ناديده بگيريم که مدتي است خوانندهها به سه دسته تقسيم شدهاند، عدهاي آنقدر از بازار دور شدهاند که حضور و عدم حضورشان در برنامه فرقي نميکند، عدهاي با ممانعتهاي تلويزيون براي حضور روبرو هستند و عدهاي هم اصطلاحاً براي تلويزيون طاقچه بالا ميگذراند. که البته اين دسته سوم بسيار کار غيرحرفهاي ميکنند چون تلويزيون وراي سياستهايش يکي از اصليترين رسانههاي اين سرزمين براي سرگرمي مردمش است. در نتيجه اين موضوع باعث ميشود که دست ويژه برنامهها از حضور خوانندگان خالي بماند.
* به برنامه «تب تاب» اشاره کرديد. چرا با وجود ايده خوب و اجراي قابل قبولي که داشت آن اتفاق که بايد را نتوانست رقم بزند؟
سه عامل باعث شد «تب تاب» موفق نشود و به نتيجه خوبي نرسد. اول از همه حذف کدهاي دستوري از تلويزيون به دستور وزارت ارتباطات بود. اين کار باعث شد خيلي از برنامههاي تلويزيوني مانند «تب تاب» حاميان مالي خود را از دست بدهند. دومين مساله وجود دو نگاه متفاوت در حوزه تهيهکنندگي بود. نگاههايي که فرسنگها از هم فاصله داشت و اين موضوع باعث به وجود آمدن دوگانگي در هر لحظه از برنامه ميشد. سومين موضوع هم به تصميم مديران شبکه سه در آن برهه از زمان بر ميگردد که بدون هيچ توضيح خاصي خواستند که ساخت برنامه «تب تاب» متوقف شود.
شبکه دو، شبکه خوبي است اما در آن برنامهريزي خاصي براي رقابت بين شبکهاي صورت نگرفته است؛ الان اسپانسرها تاثير زيادي روي شبکهها دارند بنابراين مسايل مالي و حس رقابتي ميان مديران شبکهها باعث پيشرفت يک شبکه ميشود * مدتي است خيلي شنيده ميشود که فقط شبکههاي سه و نسيم مخاطب دارند و بقيه شبکهها مخصوصاً شبکه دو مخاطبان خود را از دست داده است. «عيد همدلي» اما در همين مدت کوتاه بازخوردهاي نسبتاً خوبي داشت خود شما چه واکنشهايي داشتيد؟
هميشه براساس نوع کنداکتور و برنامههايي که در شبکههاي مختلف قرار داده ميشود، به نوعي براي آن شبکه هدفگذاري ميکنند. از اول به شبکه سه، شبکه جوان اطلاق ميشد و از طرفي با پخش فوتبالهاي مهم جهان، برنامههايي مانند «نود»، «ماه عسل» و … طبيعي است که گوي رقابت را از شبکههاي ديگر ميبرد. درباره شبکه نسيم هم بايد بگويم من از روز اول در اين شبکه حضور داشتم و همزمان با «خندوانه» و «دورهمي» ما هم «شب کوک» را به روي آنتن ميبرديم که در همان قدمهاي اوليه توانست نسيم را به محبوبيت بسياري برساند.
اما من فکر ميکنم نوع هدفگذاري مديران براي شبکهها بسيار مهم است. شبکه دو، شبکه خوبي است اما در آن برنامهريزي خاصي براي رقابت بين شبکهاي صورت نگرفته است. با وجود اينکه اعتقاد دارم جناب جعفريجلوه جزو مديران بسيار باهوش و کاربلد هستند، اما مسايل مالي بسيار نقش پررنگي ايفا ميکند.
الان اسپانسرها تاثير زيادي روي شبکهها دارند بنابراين مسايل مالي و حس رقابتي ميان مديران شبکهها باعث پيشرفت يک شبکه ميشود. «عيد همدلي» در اين شبها دو رقيب داشت در شبکه سه و شبکه تهران اما چون کار تيمي بسيار خوبي در پشت صحنه اين برنامه بود و بسيار همدل بودند، باعث شد ديده شود. طراحي سوالات خوب بود، يک سري تکنيکهاي اجرا چاشني برنامه شد و همه اينها دست به دست هم داد تا «عيد همدلي» ديده شود.
* چقدر تلاش کرديد در «عيد همدلي» از کليشههاي مرسوم برنامههاي مناسبتي و گفتگوهايي که صرفاً براي پر کردن آنتن انجام ميشود پرهيز کنيد؟
با احترام به همه مجريهاي سازمان که بسيار کاربلد هستند، من در ۲۲ سال فعاليتم به هر حال به يک سري تکنيکها رسيدهام. مثلاً در زمان مصاحبه با داريوش ارجمند ميدانستم که ايشان اشراف زيادي به همه موضوعات دارند و عموماً به گونهاي است که از لابهلاي حرفهايشان چيزهاي زيادي ديده و شنيده ميشود. براي همين سعي ميکردم سوالات کوتاه بپرسم تا ميهمان بيشتر صحبت کند.
از طرفي من مجري بداههاي هستم و سعي ميکردم سوال کم و جواب بيشتر داشته باشيم تا ميهمان حرفهايش را بزند چون مردم هم به اين روش بيشتر علاقه دارند. همچنين همان کار تيمي که دربارهاش صحبت کردم، دکور بسيار خوب و گسترده اما با تجهيزات مينيمال و خوش رنگ و لعاب، باعث شد ظاهر برنامه و اجرا ديده شود.
اگر قرار باشد مهماني دعوت کنم و به هر شکل و عنوان به او حمله کنم تا بتوانم چند جمله از حرفهايمان را وايرال کنم، کارم را ميبوسم و ميگذارم کنار * به نظر ميآيد خيلي اهل اين نيستيد که بخواهيد خودتان و حرفهايتان را وايرال کنيد. در اين برنامه هم به جز دو بار که درباره وضعيتهاي اپراتورهاي تلفن همراه و قيمت مسکن صحبت کرديد، حرف جنجالي نزديد. نظرتان درباره وايرال شدن و مجريهاي به اصطلاح وايرالي که اين روزها هم کم نيستند چيست؟
وايرال شدن شکل غيراخلاقياي به خود گرفته است يعني بعضي از دوستان به هر قيمتي چه اخلاقي و چه غيراخلاقي سعي دارند تا از اين طريق ديده شوند. من اصولاً با اين کار مشکل دارم و ميگويم مشک آن است که خود ببويد. اگر در يک برنامه رسم و قوانين درستي را اجرا کنيد ناخودآگاه تيکههاي از آن در ميآيد.
وايرال شدن چيز بدي نيست و در دنياي رسانه و خارج از ايران هنرمندان از سر تيزهوشي پروپاگاندا ميکنند و سعي ميکنند موضوعي را در کانون توجه قرار دهند، اما به شکل درست و منطقي. ما در رسانه يک سري صفحات زرد چرک داريم و يک سري صفحات زرد شيک داريم. آن پروپاگاندا جزو همين صفحات شيک به حساب ميآيد. اگر قرار باشد مهماني دعوت کنم و به هر شکل و عنوان به او حمله کنم تا بتوانم چند جمله از حرفهايمان را وايرال کنيم، کارم را ميبوسم و ميگذارم کنار. اعتراضات به شرايط اقتصادي هم به دليل اين است که بسياري از مجريها دلشان براي مردم ميتپد، اما تعدادي دوستان که تجربه اجراي کمتري دارند سعي ميکنند از مسير ديگري بروند و ديده شوند که نتيجه خوبي نميدهد.
* عيد همدلي پويشي را راهاندازي کرد تا سنت اطعام در عيد غدير را زنده کند. اين پويش هم بازخوردهاي خوبي داشت. به نتايجي که در اين پويش ميخواستيد رسيديد؟
اگر بخواهم صادقانه بگويم، روز اول که ميخواستم درباره اين پويش در برنامه حرف بزنم، خيلي اعتقادي به آن نداشتم و با خودم گفتم با اوضاع روحي و اقتصادي که مردم با آن دست به گريبان هستند، نهايتاً ۲۰۰ يا ۳۰۰ هزار نفر شايد به اين پويش بپيوندند. اما صبح روز آخر وقتي خودم عدد ۴ ميليون و ۲۰۰ عدد را بر روي سيستم ديدم که به اين تعداد غذا طبخ و پخش شده، خيلي براي خودم جاي تعجب داشت. اين عدد نشان از همدلي تمام بود و کاملاً از هرگونه شعاري دور بود.