بازی لیلا حاتمی در یک فیلم دفاع مقدسی بعد از 22 سال
خراسان/ ليلا حاتمي پس از 22 سال براي دومين بار در فيلمي دفاع مقدسي به کارگرداني منير قيدي بازي ميکند.
منير قيدي چهار سال پس از اولين فيلم سينمايي خود يعني «ويلاييها»، قصد دارد در دومين تجربه کارگردانياش فيلم سينمايي «دسته دختران» را جلوي دوربين ببرد. او در اين فيلم هم که مانند تجربه نخست، درباره دفاع مقدس ساخته خواهد شد، سراغ ستارهها رفته و ليلا حاتمي اولين بازيگري است که حضورش در آن قطعي شده است. حاتمي با پذيرفتن بازي در فيلم «دسته دختران» دست به انتخاب متفاوتي زده و پس از سالها، بار ديگر بازي در فيلمي دفاع مقدسي را تجربه خواهد کرد.
سال پرکار ليلا حاتمي
با توجه به انتخابهايي که ليلا حاتمي از ابتداي سال 99 تا امروز داشته، ميتوان گفت اين بازيگر روزهاي بسيار پرکاري را در پيش خواهد داشت. مدتي پيش خبري درباره حضور ليلا حاتمي در فيلم «آخرين سياره» به کارگرداني ترنس ماليک منتشر و گفته شد که اين بازيگر نقش شخصيت «مريم مجدليه» را برعهده خواهد داشت. او همچنين در چهارمين تجربه همکاري با حميد نعمتا... قصد دارد براي بازي در فيلم جديد اين کارگردان به نام «چشم و ابرو» جلوي دوربين برود. «دسته دختران» سومين فيلمي است که ليلا حاتمي در شش ماه اول سال جديد، بازي در آن را پذيرفته است.
بازگشت به سينماي دفاع مقدس
سابقه حضور ليلا حاتمي در سينماي دفاع مقدس به يکي از اولين فيلمهايي که او بازي کرده است يعني فيلم «شيدا» به کارگرداني کمال تبريزي برميگردد. او در اين فيلم که سال 77 ساخته شده ، نقش پرستاري به نام «شيدا» را بازي کرده است که در بيمارستان از رزمندهاي به نام «فرهاد» با بازي پارسا پيروزفر مراقبت ميکند و برايش قرآن ميخواند. ارتباط اين دو کاراکتر با يکديگر به ايجاد رابطهاي عاطفي ميان آنها ختم ميشود. ليلا حاتمي در هفدهمين جشنواره فيلم فجر، براي بازي در اين فيلم نامزد بهترين بازيگر نقش اول زن شد، اما جايزه سيمرغ جشنواره به هديه تهراني براي بازي در فيلم «قرمز» اثر فريدون جيراني رسيد. ليلا حاتمي پس از «شيدا» در فيلم دفاع مقدسي ديگري ديده نشد و اکنون پس از گذشت 22 سال از اولين حضور در سينماي جنگ، قصد دارد در فيلم «دسته دختران» بازي کند.
حرکت منير قيدي در مسير سينماي جنگ
منير قيدي در اولين فيلم خود «ويلاييها» سراغ روايت قصهاي زنانه در جنگ تحميلي رفت که ماجراي همسران چند رزمنده را روايت ميکرد که در منطقهاي نزديک به جبهههاي جنگ ساکن شده بودند. او در دومين فيلم خود نيز سراغ چنين قصهاي رفته و همان طور که از نام فيلم پيداست، قصد دارد حضور زنان و دختران را در دفاع و مقاومت خرمشهر در برابر ارتش عراق، به تصوير بکشد. اين پروژه اکنون در مرحله تحقيق و نگارش است و فيلمنامه آن را منير قيدي، ميلاد اکبرنژاد و ابراهيم اميني به رشته تحرير درآوردهاند. اين کارگردان همزمان با سينما، در تلويزيون هم سراغ موضوع دفاع مقدس رفته است. او تهيهکنندگي سريالي ويژه پخش از شبکه پنج را برعهده گرفته است که ساختاري اپيزوديک خواهد داشت و داستانهاي آن با محوريت خانواده در دفاع مقدس روايت خواهد شد. طبق گفته قيدي، در صورتي که توليد اين مجموعه با پروژههاي ديگر او تداخل نداشته باشد، خودش آن را کارگرداني خواهد کرد، اما فعلا در مقام تهيهکننده در پروژه حضور دارد.
روايت قصههاي زنانه از دفاع مقدس
اين اولين بار نيست که از زاويه نگاه زنان و به واسطه کاراکترهاي زن به موضوع دفاع مقدس پرداخته و داستان زنانهاي به تصوير کشيده ميشود. فيلم «ويلاييها» برخلاف آثاري که در آنها، به زنان سالها پس از جنگ پرداخته ميشد و شاهد تبعات جنگ در زندگي آنها بوديم، به نقش و حضور زنها و دختران درست در بحبوحه جنگ ميپرداخت و سختيهايي را که به آنها تحميل شده بود نشان ميداد. نرگس آبيار در فيلم «نفس» محصول سال 94، داستان دختربچهاي به نام «بهار» را روايت ميکند که بيتوجه به اتفاقات اطرافش و جنگ تحميلي، در روياهاي خود سير ميکند و قرباني اين جنگ ميشود. آبيار پيش از اين فيلم در «شيار 143» هم با پرداختن به مادر شهيد گمنامي که سالها در انتظار رسيدن خبري از فرزندش است، تلاش کرده رنجي که مادران شهدا و رزمندهها تحمل کردهاند و چشم انتظاري آنها را نشان بدهد. فيلم «دلتنگيهاي عاشقانه» ساخته رضا اعظميان نيز که سال 91 ساخته شده است، برشي از زندگي عاشقانه شهيد منوچهر مدق و همسرش فرشته ملکي را روايت ميکند و به صبوري ها و فداکاريهاي زنان در جنگ تحميلي ميپردازد. فيلم هاي«بوسيدن روي ماه» و «روزهاي زندگي» که سال 90 ساخته شدهاند نيز جزو آثار زنانه سينماي دفاع مقدس به شمار ميروند.
نويسنده : مائده کاشيان