چالش مهاجرت «جم» برای «جامجم»
مهر/ «هفت روز سيما» عنوان بسته خبري-تحليلي ويژهاي است که در پايان هر هفته به بازخواني اهم تحولات خبري مرتبط با متن و حاشيه توليدات صداوسيما و اتفاقات پيراموني آن در طول هفته ميپردازد.
در اين بسته خبري هفتگي تلاش کرديم در کنار خبرهاي رسمي فعاليت برنامهسازان و مديران سيما، نيمنگاهي به حواشي رسانهاي و حتي شايعاتي که بهرغم غيررسمي بودن ميتوانستند در اخبار مرتبط با سيما تأثيرگذار باشند هم داشته باشيم.
امروز پنجشنبه هشتم آبان ماه ميتوانيد با پنجاه و هشتمين بسته خبري «هفت روز سينما» در مرور متن و حاشيه اتفاقات تلويزيون و خارج از تلويزيون در هفتهاي که گذشت، با ما همراه شويد.
چهره هفته؛ رامبد جوان
بالاخره حرف و حديثها درباره ساخت «خندوانه» پايان يافت و رامبد جوان اين هفته با انتشار دو ويدئو به شکل جدي و رسمي از آغاز فصل جديد اين تاکشوي تلويزيوني در شبکه نسيم خبر داد. برنامهاي که در چند فصل روي آنتن رفت و اگرچه در برخي فصلها با روندي نزولي يا افت کيفي همراه بود اما رامبد جوان در نهايت توانست با خلاقيتهايي برنامه را بالا بکشد و دوباره مخاطبانش را جذب کند.
با اين حال با پايان هر فصل مخاطب فکر ميکرد احتمالاً اين برنامه حرف جديدي براي شروع دوباره نداشته باشد. به ويژه آخرين فصل اين برنامه که با حضور رامبد جوان و همسرش نگار جواهريان براي تولد فرزندشان در کانادا همراه شد و اين شائبه را رقم زد که او به اين کشور مهاجرت کرده است. حضور آنها در کانادا با حاشيههاي مختلفي همراه شد و به تعويق افتادن چند باره توليد برنامه گمانه زنيها درباره ختم پرونده «خندوانه» را تشديد و تقويت ميکرد.
بعد از آن چندين بار وعده بازگشت «خندوانه» به آنتن داده شد و آخرين بار وقتي شروع توليد برنامه براي نوروز در حال قطعي شدن و حتي اطلاع رساني بود همزمانياش با پاندمي کرونا باعث شد رامبد اولين کسي باشد که به صراحت اعلام کند به دليل شرايط کرونايي پروژه را توليد نخواهد کرد.
جوان که پيش از اين و در يک يادداشت اينستاگرامي پايان محرم و صفر و بهتعبيري آبانماه ۹۹ را زمان بازگشت «خندوانه» اعلام کرده بود، حالا و در شرايطي که مطابق وعده قبلي مخاطبانش در انتظار بازگشت برنامه به آنتن بودند، بارديگر وعده بازگشت در «آينده» را داد و از فراخوان براي بخشهاي رقابتي برنامه رونمايي کرد!
جوان طي دو پيام ويدئويي در هفتهاي که گذشت از تدارک براي «خندوانه» جديد خبر داد اما ظواهر نشان ميداد اين بازگشت قرار نيست در آيندهاي نزديک محقق شود. رامبد جوان در آخرين ويدئويي که در صفحه اجتماعي خود در اينستاگرام قرار داده از علاقمندان دعوت کرده است تا ۱۲ آبان ويدئوهاي خود را براي شرکت در «خنداننده شو ۳» ارسال کنند تا فصل جديد «خندوانه» را به طور رسمي کليد بزند.
هرچند هنوز زمان زيادي تا شروع پخش فصل جديد باقي مانده و به طور معمول از زمان تأييد ويدئوهاي خندوانه تا انتخاب نفرات و گروهبندي و شروع کار مدتي طول ميکشد با اين حال احتمالاً ميتوان منتظر بود تا اين برنامه حداقل نوروز ۱۴۰۰ به تلويزيون برسد و شبکه نسيم را جان دوبارهاي ببخشد. به ويژه که رامبد جوان در چند فصل اخير توانسته است با استندآپ کمدين ها و خنداننده شوها مخاطب زيادي را جذب کند علي رغم نقاط ضعفي که گاه در محتواي اين استندآپ ها وجود داشته است. برگزيدههاي استندآپ هاي برنامه نيز معمولاً به استعدادهايي تبديل شدهاند که هر يک از اين برنامه به اجرا، بازي يا فعاليت در برنامههاي ديگر مشغول شدهاند و حالا بايد ديد فصل جديد اين برنامه چه امتيازها و موقعيتهاي ويژهاي را براي رامبد جوان رقم خواهد زد.
حاشيه هفته؛ مهاجرت اين خواننده گمنام و انگشت اتهامي که به سمت سيما چرخيد
بحث مهاجرت مهراد جم خوانندهاي که شايد کسي نه قطعاتش را به ياد داشته باشد و نه اسمش را مگر در لابهلاي حواشي نشنيده باشد در هفته گذشته حرف و حديثهايي را در محافل رسانهاي به همراه داشت. خواننده نوپايي که بهواسطه همين حاشيه جديد، اولين حضور رسانهاي و رسمياش را به ياد خيليها آورد! حضور رسانهاي براي جوان بينام و نشاني که در يکي از مهمترين جشنهاي مناسبتي سال يعني در شب تحويل سال نو در مهمترين شبکه رسانه ملي يعني شبکه يک سيما در برنامهاي با اجراي علي ضيا رقم خورده بود.
در همين برنامه هم از فرط ناشناخته بودن، اسمش چند نوبت در قاب برنامه زيرنويس شد که کاري غيرمعمول حداقل براي خوانندگان و بازيگران است که احتمالاً به دليل اينکه طيف زيادي از مردم و جوانان آنها را ميشناسند به آنتن راه پيدا کردهاند و اصلاً آوردن اين چهرهها به دليل (و البته بخوانيد توجيه معمول تهيهکنندگان) علاقهاي است که پيش از اين در فضايي غير از تلويزيون شکل گرفته است و حالا حضورشان قرار است پاسخي به «خواست مخاطب» باشد!
با اين حال مهراد جم پيش از اين حضور رسانهاي، تنها با کنسرتي ديده شده بود که نه با قطعات و استعداد و صدايش که با حاشيههايش وايرال شد! مهراد جم اما تنها ناشناختهاي نيست که در اين سالها توانسته است بدون برخورداري از استانداردهاي موقعيتي يا مهارت و توانمندي در قاب رسانه ملي ديده شود و اتفاقاً حاشيه اخير اين پرسش را جديتر از قبل پيش روي برنامهسازان رسانه ملي قرار داد که با چه منطق و چارچوبي اين افراد بهواسطه حضور در قاب تلويزيون «چهره» ميشوند؟
حضور خوانندگاني از اين دست در مهمترين برنامههاي تلويزيون در زمانها طلايي و پيک مخاطب، آنقدر زياد بوده است که بارها از مافياي موسيقي در شبکههاي سيما و در پشت پرده اين برنامهها ياد شده است. مافيايي که خوانندگاني بياطلاع، کم سواد و حتي بدون مهارت لازم در صدا و خوانندگي را صرفاً به دليل يک حاشيه يا يک قطعه موسيقايي که به اصلاح هيت شده به تلويزيون ميآورد و گاه مبالغ هنگفتي هم در اين ميان رد و بدل ميشود!
يک نکته در اين باب حائز اهميت است که پخش هر نوع قطعه جديدي در تلويزيون بايد با مجوز دفتر موسيقي و سرود صداوسيما باشد با اين حال اين مرکز هيچ نقشي در دعوت از فعالان حوزه موسيقي و تعيين ميزان اعتبار افراد براي حضور در قاب تلويزيون ندارد. تناقض بدتر جايي شکل ميگيرد که گاهي اين خوانندگان دعوت ميشوند و چون قطعه آنها از طرف تلويزيون مجوز نگرفته است نميتوانند قطعات معروف خود را بخوانند؛ مانند همين مهراد جم که از چهار قطعه درخواستي براي مجوز پخش، شنيده شده تنها يک قطعه مجوز دريافت کرده و سه اثر ديگر او اساساً قابل پخش از رسانه ملي تشخيص داده نشده است!
يکي از پرسروصداترين برنامههاي سيما در سالهاي اخير در اين حوزه «دورهمي» بوده است که بارها ميزبان خوانندگاني گمنام بوده که تنها بهواسطه يک قطعه «داخل ماشيني» گل کرده و بعد از مدتي هم تب قطعه شأن خوابيده و به کل از ميدان حذف شدهاند اما تصويرشان در قاب يکي از مهمترين برنامههاي تلويزيون، همچنان در فضاي مجازي ماندگار و پشتوانه بازارگرميهاي حاميانشان در بازار موسيقي شده است.
بهعنوان نمونهاي تازهتر چند شبي است که حضور ميلاد کياني خواننده عرصه پاپ که او هم براي مخاطب چندان شناخته شده نيست در يکي از مهمترين باکسهاي سريالهاي شبانه موردتوجه برخي رسانهها قرار گرفته است. خوانندهاي که نه فقط تيتراژ اين سريال را خوانده که حتي در آن به ايفاي نقش هم پرداخته و اين ميزان از حجم حضور او آنقدر موجب حيرت شده است که برخي از آن به عنوان يک رپورتاژ آگهي ياد کردهاند!
هنوز مشخص نيست پشت پرده حضور اين ناشناختههاي عرضه موسيقي در قاب تلويزيون چه کساني حضور دارند با اين حال لازم است تلويزيون در تريبون دادن به کساني که بعدها تنها منبع رسميت بخشيشان همين حضور رسانهاي خواهد بود بااحتياط بيشتري عمل کند.
اتفاق ويژه؛ تلويزيون روي خط توليد سريال
در موج اول کرونا که هنوز تکليف کارگردان و تهيهکننده و برنامه ساز تلويزيوني و حتي پروژههاي سينمايي مشخص نبود، بسياري از پروژهها براي مدتي تعطيل شدند. به ويژه پروژههاي سينمايي و شبکه نمايش خانگي که نه تعهدي داشتند و نه مخاطب منتظري که به خاطر او کار کنند. با اين حال در همين بازه زماني تلويزيون و شبکههاي مختلف سيما که نميتوانست هم مخاطب را به ماندن در خانه قانع کند و هم آنتن را خالي نگه دارد همچنان به توليد سريالهايش ادامه داد و در کنارش گروهها ملزم به رعايت پروتکلهاي بهداشتي و سلامتي شدند.
برخي سريالها البته در اين شرايط چند باري متوقف شدند و يا برخي از هنرمندان به کرونا مبتلا شدند اما تعهد تهيه کنندگان به آنتن باعث شد با کاهش قسمت، تغيير در روند داستاني و حتي پايان بندي در نهايت سريال را به کنداکتور پخش برسانند.
حالا در شرايطي که در شبکه نمايش خانگي تنها يک سريال استاندارد براي دنبال کردن وجود دارد و يا در سينما فيلمها با محدوديت اکران ميشوند و حتي گاهي از ترس فيلمسوزي به اکران آنلاين و اکران در سالنها تن نميدهند، تلويزيون يک تنه تلاش کرده است بار سرگرميسازي و توليدات نمايشي را به دوش بکشد و در چند ماه اخير چندين بار دور جديد پخش سريالها را از سر گرفته است. البته که چند باري هم سريالهاي تکراري روي آنتن شبکههاي سيما رفتهاند اما پخش اين حجم از سريالهاي جديد و بازيگراني که حاضر باشند در اين شرايط در پروژههاي شلوغ سريالي همکاري کنند خود نوعي فداکاري محسوب ميشود.
تلويزيون در ايام مناسبتهاي محرم و صفر سريالهاي جديدي را روي آنتن سه شبکه اصلي برد که عليرغم همه ضعفها و انتقادات وارده نگذاشت مخاطب با سريالهاي تکراري سر کند و طبيعتاً نميتوان انتظار داشت در ميان انبوه پروژههاي تلويزيوني همه آنها از يک ميزان کيفيت و رضايت براي مخاطب برخوردار باشد.
اين شبها و همزمان با ربيعالاول نيز دور جديدي از سريالهاي تلويزيوني پخش خود را آغاز کرده و يا در انتظار پخش است که باز هم فارغ از کم و کيف اين توليدات، خالي نگذاشتن آنتن خود اتفاق ويژهاي است که در اين روزهاي کرونايي نبايد دست کم گرفته شود. «صفر بيست و يک» به تازگي روي آنتن شبکه سه رفته و از دهم آبان نيز شبکه يک و شبکه دو ميزبان پخش سريالهاي «خانه امن» و «از سرنوشت ۳» خواهند بود.
مرکز سيمافيلم اين روزها به اطلاع رساني و هدايت پروژههاي تلويزيوني ميپردازد و به درستي توانسته هماهنگيهاي لازم ميان شرايط کرونايي و فراهم کردن بستر توليد را بوجود آورد که اين مديريت در اين مقطع بحراني دستمريزاد دارد.
نکته هفته؛ يک حکم قضائي و يک نکته رسانهاي
در يکي دو هفته اخير، خبر مربوط به صدور حکم زندان براي مديريت يکي از سايتهاي عرضه و اشتراک ويدئو در فضاي مجازي، بازتاب بسياري در محافل داخلي داشت و حتي بهانهاي شد براي شيطنت برخي رسانههاي خارجي تا شايد از نمد اين خبر کلاهي بر ضد فضاي رسانهاي ايران، براي خود ببافند و سوژهاي تازه براي خود دست و پا کنند.
براساس خبر منتشرشده، پيرو انتشار ويدئويي با عنوان «ژلوفن» در سامانه «آپارات» که در آن به سوژه «فرآيند بهدنيا آمدن نوزادان» در قالب مصاحبه با کودکان و نوجوانان پرداخته شده بود، عوامل توليد اين ويدئو و مدير اين سامانه محکوم شدند. براساس رأي صادره در دادگاه بدوي، محمدجواد شکوري مقدم بهعنوان مدير آپارات به ۱۰ سال حبس محکوم شده است و روابط عمومي آپارات در واکنش به رسانهاي شدن اين حکم اعلام کرد؛ «راي صادر شده از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به رياست قاضي مقيسه رأي بدوي (نخستين) بوده، تجديد نظر خواهي از اين دادنامه صورت پذيرفته و در لايحه اعتراضيه با اشاره به ماده ۲۳ قانون جرايم رايانهاي و مصوبات حمايتي شوراي عالي فضاي مجازي از پلتفرمها که بهصورت رويه ثابت درآمده، استناد شده و اميدواريم بر اين مبادي محکمه تخصصي رأي مناسب را صادر نمايند.»
سازمان تنظيم مقررات صوت و تصوير فراگير بهعنوان زيرمجموعه سازمان صداوسيما هم در پي حواشي بهوجود آمده به ارائه توضيحاتي پرداخت. در اطلاعيه ساترا تأکيد شده است: «با توجه به اخبار منتشر شده درباره حکم صادره توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب با موضوع رسيدگي به پرونده مديرعامل شرکت صبا ايده، مالک رسانه آپارات، بيان نکاتي ضروري است: از اصول پذيرفته شده تنظيمگري در غالب کشورهاي دنيا، اصل مهم «مسئوليت ويرايشي» - Editorial Responsibility -پلتفرم و رسانه در قبال محتواي منتشر شده است که به عنوان مبناي نظام توزيع مسئوليت در بارگذاري و انتشار محتواي صوت و تصوير در رسانههاي کاربر محور و ناشر محور مطرح ميشود هر چند اين مسئوليت در رسانههاي کاربر محور با رسانههاي ناشر محور، تفاوت دارد و طبعاً تکاليف متفاوتي را بر آنها بار ميکند.»
براساس آخرين خبرها در اين زمينه، هنوز دادگاه تجديدنظر برگزار نشده و بهتعبيري ميتوان حکم ۱۰ سال حبس براي مدير آپارات را فعلاً غيرقطعي دانست اما پيرو بازتابهاي انتشار اين خبر به نظر ميرسد نهادهاي تصميمگير در حوزه فعاليت سامانههاي فضاي مجازي، نياز به سرعت بيشتري براي تعيين حدود و ثغور فعاليت در اين حوزه هستند. نکته مطرحشده در اطلاعيه ساترا در زمينه کاربرمحور بودن سامانههاي اشتراکگذاري ويدئو در فضاي مجازي، يکي از نکات کليدي است که ساماندهي آن نياز به تعيين قوانين و سرفصلهاي مصداقي و مطابق با واقعيتهاي اين فضاي رسانهاي جديد است.
پيشنهاد هفته؛ مناقشهاي که به تلويزيون رسيد
درست در همين روزهايي که عدهاي به طور ناخواسته و غيرارادي با مرگ و زندگي دست و پنجه نرم ميکنند و گرفتار ويروس منحوس کوويد ۱۹ ميشوند، دو کشور ارمنستان و آذربايجان کمي دورتر از مرزهاي جغرافيايي کشورمان درگير يک جنگ خودآگاهانه هستند که سالهاست به درازا کشيده است.
شايد هنوز ندانيد اين جنگ از کجا آغاز شد و چه کسي مسئول است و يا اصلاً چرا هر بار که صلح ميشود دوباره يک طرف ماجرا آن را نقض ميکند و هر بار هم روايتهاي مختلفي از اين جنگ دو طرفه را بشنويد. با اين حال در همين باب مستندي با نام «داغ قره باغ» ساخته شده که طي همين سالهاي جنگ تلاش کرده روايتي تحقيقي از نزاع تاريخي و پيچيده ارمنستان و آذربايجان به دست دهد.
مستند «داغ قرهباغ» مناقشه سياسي و جنگ نظامي ميان آذربايجان و ارمنستان بر سر منطقه کوهستاني قره باغ را که پس از فروپاشي شوروي شدت گرفت، روايت ميکند. در اين ميان دولت وقت ايران براي برقراري صلح در اين منطقه تلاشهاي فراواني را انجام داده که در اين مستند مورد توجه قرار گرفته است.
در «داغ قره باغ» که ساخت آن سه سال طول کشيده است، تاريخچه منطقه قره باغ مرور ميشود و نقش جمهوري اسلامي در ميانجيگري ميان آذربايجان و ارمنستان براي حل و فصل ماجرا هم مورد بررسي قرار ميگيرد.
اين مستند با تهيه کنندگي امير مهريزاد و کارگرداني سينا حسين پور، امشب پنجشنبه هشتم آبان ساعت ۲۲ و تکرار آن ساعت ۱۲ روز بعد از شبکه افق پخش ميشود.