مسیر هنری کامبوزیا پرتوی از زبان خودش
ايسنا/ صبح 4 آذر ماه خبر درگذشت کامبوزيا پرتوي ما را به خاطرات دوران کودکي مان بُرد؛ ترانه هاي "گلنار" و "گربه آواز خوان" را زمزمه کرديم و از جاده "کافه ترانزيت" گذشتيم و دوباره به "بازي بزرگان" رسيديم و دل مان براي "من ترانه پانزده سال دارم" که فيلم نامه اش را اين هنرمند نوشته بود، تنگ شد.
کامبوزيا پرتوي که متولد ۱۸ اسفند سال ۱۳۳۴ در روستايي به نام رستم آباد در گيلان بود امروز 4 آذر ماه از دنيا رفت، او درباره زندگي خانوادگياش در کودکي گفته بود: "شرايط خانوادگي به ساماني داشتم. پدرم کارمند بود. کتاب زياد ميخواند. با وجود اين که در روستا بوديم روزنامه و مجله برايمان ميآمد و پدرم هم هر بار که سفر مي کرد با خودش چند تا کتاب ميآورد.
براي اين کارگردان، «رشت» معناي سينما را داشت و دربارهاش در فيلمي که موزه سينما منتشر کرد،گفته است: کانون پرورش فکري را از طريق فيلمهاي آقاي کيارستمي ميشناختم و چند فيلم ديگر از کساني مثل آقاي بيضايي. فيلم «سفر» براي ما نوجوان آن زمان بسيار فيلم تفکربرانگيزي بود. فيلم «لباسي براي عروسي» آقاي کيارستمي را در آن زمان خيلي دوست داشتم و بعد هم «مسافر» و «تجربه» که همه را دنبال ميکردم. حتي وقتي خواست فراتر از اينها کار کند، هم فيلم «گزارش» را ميتوانم بگويم که خيلي زيبا بود و آن را دوست داشتم.
کامبوزيا پرتوي که فيلمهاي خاطرهانگيزي براي کودکان ساخته، تاکيد داشت: ما بچهها را براي ديدن فيلم تربيت نکرديم، تربيت آنها همان کارتونهاي تلويزيون بود. اما در بحثهايي که داشتيم واقعاً احساس ميشد بچههاي ما هيچ چيز ندارند. کم کم انگار اين تعهد ما شد که بايد فيلم کودک بسازيم.
در ادامه فيلم مصاحبه اين کارگردان سينماي ايران را مي توانيد، ببينيد.