کافيست انار دلت ترک بخورد!آن وقت...
عکاس خونه/ ارسالي از gole yakh ليلي زير درخت انار نشست؛
درخت انار عاشق شد..
گل داد… سرخ سرخ"
گل ها انار شد… داغ داغ "
هر اناري هزار تا دانه داشت..
دانه ها عاشق بودند؛
دانه ها توي انار جا نمي شدند...
انار کوچک بود…
دانه ها ترکيدند… انار ترک برداشت!
خون انار روي دست ليلي چکيد..
ليلي انار ترک خورده را از شاخه چيد؛
مجنون به ليلي اش رسيد!
خدا گفت: راز رسيدن فقط همين بود:
کافي است انار دلت ترک بخورد...
"مخاطبان گرامي آخرين خبر؛ براي ارسال تصاوير؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آيکون دوربين در بالاي صفحه را انتخاب نموده و تصوير خود را ارسال فرماييد."