همسر شهید رضایی نژاد: برای آرمیتا مادر سختگیری هستم
تسنيم/ همسر شهيد هستهاي رضايي نژاد ميگويد: من قبل از به دنيا آمدن آرميتا فکر ميکردم کارم ارجحيت دارد. واقعاً تصورم اين بود.اما الآن اولويت اولم آرميتا و آرامش رواني او است. آدم ايدهآلگرا و مادر سخت گيري هستم. شهيد داريوش رضايي نژاد در تاريخ 20 بهمن سال 1355 در شهرستان آبدانان از شهرستانهاي استان ايلام به دنيا آمد.او با وجود نبوغ ذاتي در امور کارگاهي و آزمايشگاهي که از ويژگيهاي تمامي نوابغ و مخترعان است در تحصيل و پذيرش و اجراي آکادميک نيز بسيار منظم و کوشا بود و ضمن فراگيري و کسب تجربه در رشته خود، در زمينه استفاده از رايانه و علوم کامپيوتري بسيار توانا بود و با داشتن چنين تواناييهاي، توانست در مدت هفت ترم و با رتبه اول و به عنوان دانشجوي برتر دانشگاه، از دانشگاه خود فارغ التحصيل شود. به محض فارغ التحصيلي به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقيقاتي و علمي کشور مشغول به کار شد و در عرصهاي که فعاليت داشت، توانايي فراواني داشته و نبوغ و تلاش خود را در مسير خدمت به کشور قرار داد. شهيد رضايي نژاد در همان نخستين سال شروع به کار، در آزمون کارشناسي ارشد سال 1378 در رشته مهندسي برق، گرايش قدرت، در دانشگاه دولتي اروميه پذيرفته و مشغول به ادامه تحصيل در دوره کارشناسي ارشد شد. در تيرماه سال 1379 ازدواج کرد و صاحب يک فرزند دختر به نام آرميتا شد. شهيد رضايي نژاد با قبولي در تمام مراحل آزمون دکترا سال 1390 در دانشگاه خواجه نصرالدين طوسي پذيرفته شد، اما متأسفانه فرصت به پايان رساندن اين مقطع تحصيلي را پيدا نکرد و اول مرداد سال 1390 توسط سرويس جاسوسي اسرائيل «موساد» که نتوانتستند اين دانشمند هستهاي پرتوان را تحمل کنند، در مقابل چشمان همسر و فرزند خود به شهادت رسيد و در جوار بهترينهاي عالم بشريت در نزد خداوند متعال جاي گرفت. هميشه دوست دارم زماني که آرميتا به خانه ميرسد من هم خانه باشم شهره پيراني همسر شهيد هستهاي داريوش رضايي نژاد، متولد 1358 در شهرستان آبدانان (استان ايلام) و دانشجوي دکتراي علوم سياسي دانشگاه تهران است. او نيز همچون ديگر مادران اين سرزمين دغدغههاي مختلفي براي فرزندش و نحوه تربيت او دارد. ارميتا رضايي نژاد که بعد از ديدار با رهبري به چهره مشهوري در ميان فرزندان شهدا تبديل شده است تحت ظرافت نگاه اين مادر رشد ميکند و قد ميکشد تا آرمانهاي پدر شهيدش را ادامه دهد. قطعا کنجکاويهايي در مورد روش تربيت همسر يک شهيد هستهاي و اصول برخورد با فرزند در ميان مادران امروز وجود داشته باشد. سالروز ميلاد دخت پيمبر اسلام(ص) حضرت فاطمه زهرا(س) و روز بزرگداشت مقام مادر بهانه خوبي براي رفتار مادرانه يک همسر شهيد هستهاي است که اتفاقا دغدغهةاي اجتماعي و فرهنگي بسياري نيز دارد. شهره پيراني با اشاره به وسعت فعاليتهاي اجتماعياش درباره وضعيت تحصيلش چنين ميگويد: الان دانشجوي علوم سياسي دانشگاه تهران هستم. پروپوزالم تصويب شده است. دوره کارشناسي در دانشگاه تهران و دوره ارشد را در دانشگاه علامه در رشته علوم سياسي گذراندم. گرايشم در دوره دکترا مسائل ايران بود. چون ميخواستم بر روي خشونت سياسي کار کنم، الان هم ملموس ترين نوع خشونت سياسي که ميتوان روي آن کار کرد، بحث داعش است. پيراني اجراي گفتگوهاي مستند «ملازمان حرم» ويژه همسران شهداي مدافع حرم اهل بيت(ع) را بر عهده دارد و در هر قسمت به سراغ همسر يکي از شهدا ميرود. ملازمان حرم ساخته تلويزيون اينترنتي نصر است که در شبکه افق سيما نيز پخش ميشود. با اين وجود پيراني از مشغوليت اين روزهايش چنين ميگويد: تقريبا سعي دارم کار ديگري غير از درس خواندن انجام ندهم. ترجيحم اين بود که درس بخوانم و بيشتر وقت خود را براي آرميتا بگذارم. هميشه دوست دارم زماني که آرميتا به خانه ميرسد من خانه باشم چون احساس امنيت ميکند. کارهاي اجتماعي هم انجام ميدهم. دغدغه فعاليتهاي اجتماعي را از قبل داشتم. قبل از به دنيا آمدن آرميتا فکر ميکردم کار برايم ارجحيت دارد/الآن اولويت اولم آرميتا و آرامش رواني او است همسر شهيد رضايي نژاد که همچون ساير مادران اين سرزمين معتقد است قبل از هر سمت و کار و عنواني يک مادر است، از اوقاتي که براي فرزندش صرف ميکند چنين ميگويد: من قبل از به دنيا آمدن آرميتا فکر ميکردم کارم بر من ارجحيت دارد. واقعاً تصورم اين بود. تا دو هفته قبل زايمانم، محل کارم نفهميدند من بچهدار ميشوم چون نميخواستم کارم را از دست بدهم. 2 هفته قبل از زايمان اين مطلب را بيان کردم چون کارم نياز به پيگيري داشت. يک ماه بعد از به دنيا آمدن آرميتا هم کار را ادامه دادم. او ادامه ميدهد: وقتي بعد از گذشت يک ماه از تولد آرميتا به محل کار رفتم، اتفاقي افتاد که شرايط را عوض کرد. آرميتا پيش داريوش بود. چون آرميتا بچه سختي بود و لب به شيشه شير و پستانک نميزد وقتي من فقط به اندازه يک ساعت تاخير کرده بودم، به اندازهاي گريه کرده بود که از خستگي خوابش برده بود. اين وضعيت فرزندم من را منقلب کرد. من بايد انتخاب ميکردم. بچه من ثمره زندگي من است. فکر ميکنم کار و درس هر زماني فرصتش وجود دارد. اما الآن اولويت اولم آرميتا و آرامش رواني او است. قطعاً به دنبال کاري هستم که به اين آرامش رواني آرميتا لطمه نزند. بعد از شهادت داريوش سعي کردم به گونهاي زندگي خود را مديريت کنم که به آرميتا ضربه وارد نشود. تربيت فرزند مخصوصا براي يک همسرشهيد مسئوليت بزرگي است/آدم ايدهآلگرا و مادر سخت گيري هستم همسر شهيد هستهاي با اشاره به پيچيدگي و سختي تربيت فرزند ميگويد: بچه داري و تربيت فرزند سخت است. مسئوليت بزرگي است. مخصوصاً براي يک همسر شهيد. وقتي همسر نباشد اين بچه هر چه از آب درآيد مسئوليتش با او است. من هم آدم ايدهآلگرايي هستم و دوست دارم بچه عاقبت به خيري داشته باشم. اصولي را براي خودم در نظر گرفتم و با مشورت گرفتن اين اصول را اجرايي کردم. مدرسهاي که استانداردهاي من را در نظر داشته است براي فرزندم انتخاب کردم. راهم را ميروم و باقي مسائل را به خدا سپردم. وقتي از اصول خاص او براي تربيت آرميتا سوال ميشود، ميگويد: برخلاف ظاهرم، مادر سختگيري هستم. در مورد آرميتا اولين چيزي که بعد از شهادت داريوش به اطرافيان گفتم اين بود که ترحم ممنوع است. بچههاي بسياري در موقعيت آرميتا هستند. اين جوري نيست که بگويم چون پدر خود را از دست داده است پس هر کاري بايد بکند. اينکه پدر ندارد بايد بيمسئوليت بار آيد و هر کاري دلش ميخواهد بکند. اين اغماض را در مورد آرميتا ندارم چه قبل از شهادت و چه بعد از شهادت داريوش چنين بوده است. به همه هم اين را گفتهام تربيت آرميتا با من است و ترجيحم اين است که در اين حوزه کسي دخالتي نکند. مهمترين اصل در برخورد با آرميتا براي من مسئوليتپذيري است/آرميتا فکر ميکرد بعد از مکلف شدن نميتواند به ديدار رهبري برود مادر آرميتا ادامه ميدهد: مهمترين اصل در برخورد با آرميتا براي من مسئوليتپذيري است. کوتاه هم نيامدم. آرميتا ميداند به محض رسيدن به خانه اولين وظيفه تکاليفش است. جايي لازم باشد من نظارت ميکنم ولي مسئوليت با خود او است. اگر اشتباهي کند باز مسئوليت با خود آنها است. اين مورد براي خود من دغدغه بود. برايم مهم است کاري که برعهدهاش بايد به خوبي انجام دهد. بايد براي کارهايش وقت بگذارد. خدا را شکر تا کنون خوب بوده است و نميدانم در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد. همسر شهيد رضايي نژاد با اشاره به ديدار آرميتا با رهبري در 17 ربيع الاول که بعد از به سن تکليف رسيدن دخترش بود، ميگويد: آرميتا از جهتي ناراحت بود که مکلف شده است و فکر ميکرد به اين دليل ديگر او را نزد رهبري نميبرند. در يک مراسمي به ما گفتند ميتوانيد خدمت رهبري برويد. که آرميتا توانست باز با رهبري ديدار داشته باشد. البته آرميتا را ميبرند و من هم بعضي وقتها ميروم. در حد چند دقيقه معمولا اين ديدارها انجام ميشود. من نيت کرده بودم اگر اين بار رفتم صحبتم درباره شهداي مدافع حرم و خانوادههاي اين عزيزان باشد. من در آن فرصتي که بود درباره مدافع حرم و کاري که انجام ميدهيم گفتم و التماس دعا داشتم. رهبري هم در جواب گفتند سلام ما را خدمت اين خانوادهها برسانيد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد