با همسر «معتاد به کار» چه کنید؟
سپيده دانايي/ امکان وابسته شدن يکي از توانمندي هاي مغز انسان است که مقدار متعادل آن در زندگي انسان مفيد است. به خاطر اين توانمندي است که بسياري از روابط انساني، با وجود اين همه سختي ادامه پيدا مي کنند. به خاطر همين ويژگي، بسياري از افراد نسبت به شغل خود احساس تعهد و علاقه مي کنند و کارهاي بزرگي در زندگي شغلي خود انجام مي دهند. اما همين ويژگي مثبت گاهي ممکن است به حالت بدخيم تبديل شود. در اين مقاله ويژگي افرادي را مي گوييم که به کارکردن وابستگي بدخيم پيدا کرده اند. از آن مهم تر بررسي مي کنيم که اگر اين افراد همسرمان شدند، چگونه با آن ها کنار بياييم. آيا من يک معتاد به کارم؟ افراد ممکن است در طول زندگي خود، نسبت به مواردي وابستگي بدخيم پيدا کنند. اين وابستگي شديد مي تواند به غذا، روابط جنسي و يا کار کردن به وجود آيد. وابستگي بدخيم اين نشانه ها را دارد: 1- وجود تمايل شديد يا اجبار وقتي فردي نسبت به کار وابستگي بدخيم پيدا مي کند، تمايل شديد دروني نسبت به بيشتر کار کردن در او به وجود مي آيد. اين ميل و خواستن ممکن است به قدري شديد شود که فرد حاضر باشد از تمام لذت هاي زندگي خود، براي کار بيشتر چشم پوشي کند. گاهي ممکن است تمايل و خواستني در کار نباشد و فرد براي انجام کار بيشتر احساس اجبار کند. او ممکن است حتي براي سفرها يا مهماني هاي خود هم کلي کار آماده کند و به همراه خود داشته باشد که در صورت پيداکردن کوچک ترين وقت خالي اي به آن ها بپردازد. درواقع شايد از اين کار خود خوشحال نباشد، اما گويي يک احساس اجبار دروني او را به اين کار وادار مي کند. 2- تحريک در حضور نشانه همين که يکي از همکاران فرد وابسته به کار با او تماس بگيرد و از او بپرسد که آيا مي تواند جمعه صبح در يک جلسه کاري شرکت کند، کافي است که قرار مهماني خانوادگي را فراموش کند و قبول کند که در جلسه شرکت کند. درواقع با وجود يک نشانه کوچک رفتار وابستگي در فرد تحريک شده و او توان مقابله با آن را ندارد. 3- بي تفاوتي به عوارض رفتار وقتي کسي گرفتار يک وابستگي بدخيم شود، نسبت به عوارض و پيامدهاي آن بي تفاوت مي شود. اين فرد آن چنان در کار خود غرق مي شود که نمي تواند تخمين درستي عوارض و پيامدهاي اين حالت بر زندگي شخصي و خانوادگي خود داشته باشد. درست مانند عاشقي که پيامدهاي يک رابطه آسيب زا را ناديده مي گيرد، يک فرد وابسته به کار هم نسبت به پيامد آن چه انجام مي دهد کور و کر مي شود. 4- بي تاثيري محروميت بر وابستگي کنترل کردن، محروميت کشيدن و استفاده از فشار بيروني براي کاهش وابستگي بدخيم کارساز نيست. همان عاشق دل خسته را به ياد آوريد. هرقدر او را از ديدن معشوقش محروم کنيد و تلاش کنيد تا با زور واجبار او را از دل بيرون کند، کار سخت تر مي شود.اين عاشق هر قدر بيشتر محروميت بکشد، تشنه تر مي شود و ميزان وابستگي اش به معشوق نيز بيشتر مي شود. درواقع فشار و کنترل بيروني تنها بر ميزان وابستگي افراد افزوده و اين وابستگي را محکم تر مي کند. 5- توجيه بيروني براي وابستگي اين مورد درباره وابستگي به کار، بيشتر از هر مورد ديگري صدق مي کند. افراد به خصوص مردان توجيه فرهنگي خوبي براي وابستگي خود به کار در ذهن دارند. آن ها بر اين باورند که براي بهبود اوضاع اقتصادي و رفاه مالي خانواده خود تلاش مي کنند و حتي بايد مورد تقدير و تشکر اعضاي خانواده هم قرار بگيرند. اين افراد غالبا نسبت به وابستگي بدخيم خود ناآگاه هستند و خيال مي کنند محبت ها و فداکاري هاي آن ها در خانواده ناديده گرفته مي شود. وقتي معتاد به کار همسرمان مي شود حال که تا حدودي با ويژگي هاي ذهني و رواني افراد وابسته به کار آشنا شديد، حتما مي توانيد براي رويارويي با آن ها در زندگي خود راه کارهاي منطقي تر و سازنده تري پيدا کنيد. در ادامه به چند نمونه از اين راهکارها اشاره خواهم کرد. 1- شما مقصر نيستيد بسياري از همسران افراد وابسته به کار، خود را سرزنش کرده و در مورد اين که همسرانشان زمان زيادي را به کار اختصاص مي دهند، احساس گناه مي کنند. آن ها فکر مي کنند که حتما در مورد وظايف همسري خود کوتاهي کرده اند و به همين دليل او از خانه فراري است. اما واقعيت اين است که اين احساس گناه شما هيچ کمکي به حل مسئله نخواهد کرد. 2- فشار و تهديد کارساز نيست همان طور که گفتيم محروميت و ايجاد فشار و تهديد بيروني براي حل اين موضوع کارساز نيست. در صورتي که باورهاي همسرتان در مورد ميزان کار کردن تغيير نکند نمي توانيد او را از محل کارش جدا کنيد. 3- محيط را تغيير دهيد يکي از بهترين راه حل ها براي بهبود وابستگي بدخيم، اصلاح محيط است. گاهي اوقات برخي محيط ها وابستگي فرد به کار را افزايش داده و آن را تقويت مي کنند. براي اصلاح محيط مي توانيد نشانه هاي محرک را از محيط خود دور کنيد. مثل اين که از همسرتان بخواهيد تلفن همراه خود را در روزهاي تعطيل خاموش کند يا اين که وقتي وارد خانه شد لپ تاپ را داخل کمد قرار دهد تا با ديدنش به کار کردن تحريک نشود. سعي کنيد ارتباطات خود را با افرادي که حالت نرمال دارند بيشتر کنيد و تا جاي ممکن در روزهاي تعطيل از ارتباط با همکاران وابسته به کار همسرتان اجتناب کنيد. 4- برنامه تفريحي دقيق مشترک ترتيب دهيد افراد وابسته به کار از اينکه بيکار در خانه بچرخند و يا اين که روي مبل لم بدهند و بي هدف تلويزيون تماشا کنند، بيزارند. اين کار به آن ها اضطراب وارد مي کند. آن ها فکر مي کنند که وقت طلايي شان را از دست داده اند. براي اين که بتوانيد آن ها را از کارشان دور نگه داريد بايد برنامه دقيق و منظمي از تفريح داشته باشيد. اين افراد عاشق اين هستند که يک کار (به نظر خودشان مهمي) را انجام دهند. بنابراين از قبل، براي روزهاي تعطيل برنامه ريزي کنيد و از آن ها بخواهيد که مثلا در يک برنامه مهم صعود کوه شما را همراهي کند. اهميت حضورش را يادآوري کنيد برخي افراد به خصوص مردان در فرهنگ ما بر اين باورند که بودن يا نبودنشان در خانه فرقي به حال اعضاي خانواده ندارد. آن ها فکر مي کنند تنها وظيفه شان تامين معيشت خانواده بوده و کار ديگري بلد نيستند که براي اهالي خانه انجام دهند. مهم است که به آن ها نشان دهيد که بدون حضورشان شام نمي خوريد. يا اين که براي تصميم گيري در مورد بچه ها به مشورت او نياز داريد. به او يادآور شويد که به لحاظ عاطفي به او وابسته هستيد و نياز داريد زماني را با او بگذرانيد. البته نحوه انتقال اين پيام ها بسيار مهم است. در صورتي که اين حرف ها باعث شود او احساس محدود شدن و دربند شدن پيدا کند، باز هم بيشتر از خانه فراري مي شود. درواقع او بايد باور کند که در خانه کارهاي مهم و چالش برانگيزي براي انجام دادن وجود دارد که تنها به دست او قابل انجام خواهد بود. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد